نام :
داریوش
نام خانوادگی :
شایگان
تاریخ تولد :
1313
تاریخ فوت :
1397
توضیحات :
داریوش شایگان در سیزده بهمن ۱۳۱۳ در تبریز زاده شد. پدرش شیعه و بازرگان تبریزی و مادرش سنی و از اهالی گرجستان بود. مادر و خاله شایگان به زبان گرجی و پدر و مادر شایگان به زبان ترکی با یکدیگر صحبت میکردند. دایهای شایگان روس بوده و با او به زبان روسی حرف میزد. پدر شایگان اصرار داشت که با پسرش فارسی سخن بگوید. همچنین شایگان در مدرسه فرانسویزبان سنلوئی تهران، زبان فرانسوی آموخت. وی در این مدرسه با ارامنه، آشوریها و یهودیان هم آشنا شد. این مدرسه از سوی کشیشان لازاری اداره میشد. وی در سال ۱۳۲۹ در نخستین سفر خود، به ایتالیا و سپس سوئیس رفت و سرانجام عازم پاریس شد. پس از این سفر، شایگان، بدون به پایان رساندن دبیرستان در ایران، و در پانزده سالگی رهسپار انگلستان شد. سپس پس از چهار سال به ژنو رفت تا پزشکی بخواند. اما پس از یک ترم انصراف داد و به شناخت بیشتر علوم انسانی و هنر و ادبیات پرداخت. وی به وسیله ژان هربر با استادان هند آشنا شد و سپس به مدت دو سال، به کلاسهای زبان سانسکریت هانری فرای رفت. در بازگشت به تهران، با برهمن ایندوشکر، استاد زبان سانسکریت دانشگاه تهران آشنا شد. او دو سال و نیم نزد او زبان سانسکریت و ادبیات هند خواند. با تلاش برهمن ایندوشکر، زمانی که میخواست ایران را ترک کند، شایگان تدریس سانسکریت در دانشگاه تهران را در ۲۵ سالگی آغاز کرد. در همان زمان با هانری کوربن آشنا شد و پژوهش گستردهای دربارهٔ فلسفه هندی آغاز کرد که در سال ۱۳۴۶ در قالب کتابی دوجلدی با عنوان «ادیان و مکتبهای فلسفی هند» منتشر کرد. او پیش از انتشار این کتاب، یک دوره «استغراق و مراقبه» را پس از اقامت در ژنو در ایران گذرانده بود. شایگان از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۵ پژوهشهای خود را دربارهٔ فلسفه هند آغاز و با پژوهش تطبیقی دربارهٔ اسلام و هند به پایان رساند. شایگان از سال ۱۳۴۶ به خاطر تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه سوربن سالی چند بار به اروپا سفر میکرد. او پس از انقلاب، در دو کشور ایران و فرانسه زندگی میکرد. وی در طول سالهای پژوهش خود با روحانیون سرشناسی همچون سید محمدحسین طباطبایی (علامه طباطبایی)، ابوالحسن رفیعی قزوینی، مهدی الهی قمشهای و جلالالدین آشتیانی مراوده داشت. اما انقلاب ۱۳۵۷ ایران باعث تغییر اساسی در اندیشه او شد. پیش از انقلاب، نزدیکی او به بزرگانِ اسلام سنتی باعث شده بود که او بیشتر با سویه غیرسیاسی و آرام اسلام آشنا شود. اما هیچگاه تعهد به مرامی سیاسی نداشت. پس از انقلاب او به مطالعه گسترده در آثار هواداران اسلام سیاسی پرداخت و متوجه تفاوت بنیادین آرای آنها با امثال علامه آشتیانی و طباطبایی شد. همچنین رابطه نزدیکی با روشنفکران دیگر مانند امیرحسین جهانبگلو و سید احمد فردید داشت. شایگان در سالهای پایانی عمر خود، به معرفی شاعران ایرانی به فرانسویزبانان و شاعران و نویسندگان فرانسوی به ایرانیان پرداخت. آخرین کتابی که از او در فرانسه منتشر شد، کتاب «پنج اقلیم حضور» است که شاعرانگی ایرانی را در شعر پنج شاعر بزرگ ایرانی، فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ بررسی کردهاست. آخرین کتابهای شایگان (که به فارسی نیز موجودند) دربارهٔ شارل بودلر، شاعر بزرگ قرن نوزدهم فرانسه و مارسل پروست، نویسنده بزرگ اوایل سده بیستم فرانسه هستند. وی پیش از آن، مقالات خود دربارهٔ هنر را در کتابی با عنوان «در جستجوی فضاهای گمشده» منتشر کرده بود