شرحی دربارۀ قصور ذاتی انسان
هو
23 ذی قعده 1389
به عرض مبارک می رساند، مرقومۀ تفقد آمیز عالی زیارت شد و از دریافت مژدۀ سلامتی وجود شریف، مستبشر و شکرگزار می باشم. امر نموده بودید که از کیفیت مزاجی خود کتباً چیزی عرض کرده باشم. بحمدالله سبحانه، روی هم رفته حالم خوب است؛ یعنی عارضۀ قلبی خوب و از آن جهت حالم رضایت بخش است، ولی هنوز پرهیز از نمک و چربی است و دوا می خورم، ولی کسالت اعصابی خیلی کم تفاوت کرده و هنوز هم هست. ان شاء الله از دعای خیر فراموش نخواهید فرمود.
مسئله «قصور ذاتی از ادای حق ربوبیت» که در ج 3، ص 64 المیزان است، استیضاح فرموده بودید، مراد قصور ذاتی انسان است من حیث انه انسان، که در همه افراد علی السویه هست؛ مانند تعلق نفس به ماده، که لازمه اش تفاوت قهری از حیث اختلاف احوال و در یاد کردن حق و توجه تام به سوی او و هم چنین قبل از کمال و بعد از کمال و ذنبی که به آن صادق است، ذنب تحمیلی است نه ذنب به معنای تخلف از امر و نهی؛ و مغفرت آن نیز به معنای دقیق تر از به معنا معروف می باشد. و تفاوت حال ابی ذر – رضی الله عنه – تفاوت تبعی است نه تفاوت ذاتی .
و آنچه بعد از دو سطر در همان صفحه است که برای ذنب، معنای دقیق تر از این نیز هست، همان امکان و فقر ذاتی که لکه وجود ممکن است ، چنان گوید:
سیه رویی زممکن در دو عالم جدا هرگز نشد و الله اعلم *
البته مغفرت چنین ذنبی با از بین رفتن ذات ممکن خواهد بود. راجع به مثال که مرقوم فرمودید که آیا در داخل انسان است یا در خارج و از قصۀ مرحوم حاجی سید احمد کربلایی یاد کرده بودید، ما هر چه میبینیم اعم از صورت خود و غیر آن، همه را در داخل خود یعنی در عالم مثال خود میبینم و این که همه اهل ریاضت و غیرهم، صورت خود را میبینند، تمثل مجرد بودن نفس از بدن است و قالب مثالی نفس در آن حال، آن بدنی است که مشاهدۀ ورود بر انسان از آن انجام می گیرد، نه بدنی که پیشاپیش انسان مثلاً راه می رود!
در خاتمه، با سلام اخلاص مصدعم خدا رحمی به دلتان بیندازد که مسافرتی به این طرف ها بکنید، اگر چه ظاهراً دعایی است نامستجاب؛ و الله اعلم.
و السلام علیکم و رحمه الله.
محمدحسین طباطبائی
* گلشن راز، شیخ محمود شیستری
طباطبائی، سید محمدحسین، سیر و سلوک سبز اشعار، نامه ها، تقریظ ها، اجازات و ... . به کوشش سید هادی خسرو شاهی، تهران، بوستان کتاب، 1396، ص. 112-113