عنوان : نامه ای به آیه الله مرندی

توضیحات :

نامه ای به آیه الله مرندی
هو
غره ذی الحجه /1372
به عرض مقدس می رساند؛ مرقومۀ گرامی زیارت [شد] و از تفقد و یادآوری آن دوست گرامی سرافراز[شدم]. شهدالله – جل اسمه – از روز ورود به تبریز که به حسب ظاهر برای دو هفتۀ موقتی بود، تاکنون با فکر ملاقات و خیال تجدید عهد بودم و هستم، ولی تقدیر و تدبیر گرفتاری محنت بار بنده به نحوی است که به وصف نمی آید و در نامه نمی گنجد. این مدت که نفهمیدم کی آمد و کی رفت، تابستان و زمستان و شب و روز و آشنا و بیگانه تمییز نداده و به جز مقامات آلام روحی و سوزش زخم های درونی و هر ساعت برای زنده شدن کاری ندارم.
به هر حال، اوقات شریفه را مکدر نکنم. از غره شوال به این طرف، تمایل دارم که یک شب از روزگار دزدیده و به خدمت مبارک رسیده و نفسی تازه کنم. موفق نشده ام و دلم نیز گواهی و رضایت نمی دهد که حضرت عالی را به این منزل ویران و محیط ملال دعوت نمایم. با این همه ان شاء الله العزیز اگر یک شب هم باشد، به حضور رسیده و پس از آن مرخص شده و رهسپار طهران و قم خواهد شد.
عجالتاً به حسب ظاهر، تا آخر ذی الحجه این جا هستم؛ حتی یشأاللخ مایشاء.
اخوی و خانواده و بچه ها عموماً خدمت مبارک سلام دارند. خدمت محترم حضرت آقای حاجی میرزا محمدی سلام دارم.
و السلام علیکم و رحمه الله
محمدحسین طباطبائی
بعد از عرض عریضه به تاریخ پاکت حضرت عالی منتقل شدم 11 شوال، در صورتی که دیروز ملاحظه شود، ذی قعده – به بنده رسیده، تعجب است. منظور تأخیر مستند به این بنده نبود.
طباطبائی، سید محمدحسین، سیر و سلوک سبز اشعار، نامه ها، تقریظ ها، اجازات و ... . به کوشش سید هادی خسرو شاهی، تهران، بوستان کتاب، 1396، ص. 133

اشخاص مرتبط
درج نظر
نام و نام خانوادگی :
ایمیل :
متن نظر :
تصویر امنیتی :
Footer