Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
ابعاد و آثار جامعه شناختی نظریه استخدام علامه طباطبایی در تشکیل اجتماع
اعتباریات قبل الاجتماع علامه طباطبایی، فصل بدیعی در تحلیل جامعه شناختی نسبت به تشکیل اجتماع و عناصر دخیل در آن میباشد. مرحوم طباطبایی با نگاهی فلسفی و البته مبتنی بر ادله قرآنی و روایی جامعه را امری اعتباری میداند، به همینخاطر در کنار نظریات داروینی و تجربی موجود در جوامع بشـری، منطبق با اصول دینی، جهان بینی جدیدی را پیش روی مخاطبان این عرصه میگشاید. اصل استخدام از منظر علامه طباطبایی اصلیترین عنصری است که ساخت یک جامعه را ممکن میسازد و اعتبار استخدام اهرم تشکیل اولین جوامع مدنی است. مقاله پیشرو با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال ترسیم کامل نظریه استخدام در بعد جامعهشناختی میباشد و در نتیجهگیری به تبیین نگاه علامه طباطبایی در نگرش به علم جامعهشناسی بر مبنای اعتباریات میپردازد.
نوشته
اعتباریات اجتماعی و ضرورت عدالت
در این مقاله با رویکردی تحلیلی نشان داده میشود که اساساً هر معرفتی از جمله علوم انسانی تابع پیشفرضهای پارادایمی در ابعاد هستیشناسی و معرفتشناسی است، اما در علوم انسانی مفروضات انسانشناختی نیز تأثیر اساسی دارد؛ بهگونهایکه حتی میتواند ابعاد دیگری را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در این حالت ذیل تحولات پارادایمی در علوم انسانی و اهمیت انسانشناسی فلسفی، بهنوعی عرصههای دیگر معرفت انسانی در پرتو مفروضات آن معنادار شده و این امر توانسته است از سطح پیشفرضها و انگارههای ساده مربوط به انسان گذر کند و ضمن مفهومسازی و نظریهسازی در باب انسان، نوعی انسانشناسی اخلاقی و تجویزی را نیز پدید آورد. در این حالت، کلیه مفاهیم و ضرورت وجودی آنها در علوم انسانی در پرتو این انسانشناسی معنادار میشوند. این مواجهه خود کلید خلق علم بومی، یعنی علم انسانی اسلامیخواهد بود، زیرا بر حسب شناخت و مفهومپردازی انسانشناسی مبتنی بر منابع اسلامی میتوان به ساخت نظریه و معرفت اجتماعی اسلامی دست یافت. در این راستا، ضمن بازخوانی نظریه اعتباریات اجتماعی علامه طباطبایی در قالب یک انسانشناسی فلسفی و استخراج لایههای مختلف آن، میتوان به ضرورت وجودی عدالت بهعنوان عنصر مرکزی هر علم انسانی و اجتماعی در وجوه فلسفه علوم اجتماعی در سنت اسلامی دست یافت.
نوشته
اعتباریات اجتماعی؛ تفسیری رئالیستی
آیا دیدگاه علامه طباطبائی دربارة اعتباریات، بهطورکلی، و اعتباریات اجتماعی، بهطور خاص، با رئالیسم او سازگار است یا نه؟ مدعای این مقاله، سازگاری اعتباریات اجتماعی با رئالیسم علامه طباطبائی است. این مقاله برای نخستین بار اعتباریات و رئالیسم را با هم پیوند میدهد و به جنبة وجودشناسی اعتباریات توجه میکند. همچنین توضیح میدهد که رئالیسم علامه طباطبائی رئالیسم تعاملی است و در اینباره با توجه به نسبتی که سازمان وجودی انسان با سیر استکمالی دارد، ضابطة «به کار آمدن یا نیامدن در سیر استکمالی انسان» را برای سنجش انطباق یا عدم انطباق با سازمان وجودی انسان مطرح، و به موضوع کارآمدی و ناکارآمدی اعتباریات در رساندن به مقاصد توجه میکند. این مقاله از روشهای استقرایی و تحلیلی بهره میگیرد.
نوشته
اعتباریات از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
پژوهش حاضر به منظور ارائه و تطبیق دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی در باب مسئلهی مفاهیم اعتباری تدوین یافته است.با توجه به اینکه شناخت مفاهیم اعتباری و تفکیک آنها از مفاهیم حقیقی در مباحث فلسفی جایگاه مهمی دارد و در عملکرد ذهن بسیار موثر است، این پژوهش در نظر دارد که به ارائه و تطبیق دیدگاه این دو فیلسوف اسلامی در باب مفاهیم اعتباری بپردازد. برای این منظور، سعی شده است که بعد از بیان دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی، در باب تعریف و تقسیمبندی مفاهیم حقیقی و اعتباری، نحوهی وجود این مفاهیم در خارج و ذهن، ملاک صدق و مطابقت مفاهیم حقیقی و اعتباری، مصادیق مفاهیم اعتباری و...، به تطبیق دیدگاه این دو فیلسوف در باب مسائل ذکر شده، پرداخته شود.مباحث مطرح شده در این رساله، روشن میسازد که هر دو فیلسوف به شناخت مفاهیم اعتباری و تمایز آنها از مفاهیم حقیقی، دست یافتهاند. اما سهروردی، تقسیمی دربارهی مفاهیم اعتباری ارائه نداده و مفاهیم فلسفی و منطقی را در یک ردیف آورده است؛ به همین سبب، احکام مفاهیم منطقی را بر مفاهیم فلسفی بار کرده است؛ لیکن علامه، تقسیماتی را در مفاهیم اعتباری طرح میکند و مفاهیم فلسفی و منطقی را در دو گروه جداگانه قرار میدهد؛ لذا احکام آنها را از یکدیگر متمایز میکند. اختلاف دیدگاه این دو فیلسوف در بحث مفاهیم اعتباری، منجر به اختلافات دیگری در سایر مسائل فلسفی شده است. از جملهی این مسائل، میتوان به بحث «اصالت و اعتباریت وجود یا ماهیت» اشاره کرد. سهروردی یکی از مصادیق مفاهیم اعتباری را «وجود» میداند و این دیدگاه، منجر میشود که به او نسبت اصالت ماهوی بدهند؛ لیکن علامه تنها مفهوم «وجود» را اعتباری میداند؛ اما مصادیق آن را اصیل میشمارد و برای آن حقیقتی در خارج قائل است؛ از این رو، او قائل به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت میشود.
نوشته
اعتباریات از دیدگاه علامه طباطبائی (ره) و جان سرل
پژوهش شامل موارد ذیل است: اعتباریات از دیدگاه علامه، در ادراکات، منشاء و خاستگاه اعتباریات، ویژگی های اعتباریات ، ضابطه اعتباریات، تقسیمات اعتباریات، افعال گفتاری، اعتباریات و افعال گفتاری
نوشته
اعتباریات و علوم انسانی از منظر علامه طباطبایی
از جمله مباحث مبنایی فلسفه علوم انسانی، تعیین ماهیت مفاهیم و گزارههایی است که در نظریههای این علوم به کار میروند. ماهیت این مفاهیم و گزارهها بستگی تامّ به ماهیت موضوع این علوم دارد. علامه طباطبایی، به عنوان یکی از بارزترین متفکران اسلامی، عملاً به نظریهپردازی در برخی مسائل علوم انسانی دست یازیدهاند. مطالعه رویکرد ایشان در این نظریهپردازیها، خصوصاً در تفسیر شریف المیزان و همچنین دقت در قراینی که در نظریۀ اعتباریات ایشان وجود دارد، ما را به این امر رهنمون میکند که از منظر ایشان، موضوعات علوم انسانی به دو دستۀ عمدۀ حقیقی و اعتباری قابل تقسیماند؛ البته سهم عمده از آن موضوعات اعتباری اجتماعی است که کنشگران اجتماعی به نحو ذهنی خلق میکنند و بنابراین مفاهیم و گزارههای بهکاررفته در نظریههای علوم انسانی، اغلب اعتباری میباشند که این امر تأثیر بارزی بر هدف و روش این علوم بر جای میگذارد؛ یعنی هدف از پژوهش را به فهم، تفسیر و انتقاد از وضع موجود و در ادامه به ترسیم نظامی آرمانی بسط میدهد و نیز روش تفهمی و تفسیری را قبل از تشکیل قیاس- البته به نحو جدلی- و نظریهپردازی در مورد اینگونه موضوعات ضروری میگرداند. طرح اینگونه مباحث درنهایت میتواند تا حدودی راه محققان را در مسیر پرسنگلاخ تولید علوم انسانی اسلامی هموار و شفاف گرداند تا اینکه در ازای موضوعات مختلف علوم انسانی، هدف و روش مناسب و صحیح را برگزینند.
نوشته
امور اعتباری در توحیدگرایی و تفسیرگرایی: مقایسه اعتباریات اجتماعی در اندیشه علامه طباطبائی و پیتر وینچ
اعتباریات و نقش آن در زندگی اجتماعی انسان مورد مطالعه رویکردهای گوناگون حوزة علوم انسانی و اجتماعی واقع شده است. رویکرد توحیدی سنت اسلامی و رویکرد تفسیری در علوم اجتماعی نوین غربی، از جمله این رویکردهاست. این پژوهش، با بررسی نظرات ابتکاری و تفصیلی علامه طباطبائی در اعتباریات اجتماعی، به عنوان حکیمی توحیدگرا و رویکرد تفسیرگرایانه پیتر وینچ، به دنبال شناخت کیفیت توجه به اعتباریات در این دو رویکرد و وجوه تشابه و تمایز آن میباشد. مطالعه مبانی روششناختی این دو اندیشمند، واکاوی رویکرد ایشان به اعتباریات اجتماعی و مقایسه آن با یکدیگر، این نتیجه به دست میآید که با توجه به مبانی و مبادی هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی این دو متفکر، میتوان تفاوتهای عمیقی از قبیل توجه مبنایی به فطرت و کمال فطری در بحث اعتباریات علامه طباطبائی، در مقابل بازیهای زبانی وینچ و نسبیگرایی مورد نظر وی، مطرح کرد.
نوشته
بازخوانی اعتباریات علامه طباطبائی در پرتو نظریه اومولت
هر یک از علامه طباطبایی و یاکوب اوکسکول با ابتنا واتکا بر واقعیات زیستی و تکوینی جانداران به نظریه پردازی در حوزه جهان ادراکی و انسان پرداخته اند . نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و نظریه اومولت اوکسکول از این حیث در اهداف واجد همسانی ها و قرابت هایی است که بستری را مهیا می کند تا بتوان پاره ای امکانات و قابلیت های تئوریک را در نظریه علامه بسط و گسترش داد. ادراکات اعتباری ، تمهیدات ذهنی و ابزارهایی ادراکی است که تحت تاثیر نیاز های تکوینی و احساسات برآمده از آنها جعل و ساخته می شود . اومولت هم جهان است آن گونه که از سوی موجود زنده تحت تاثیر نیاز های جسمی برای او شکل می گیرد . این شکل گیری با ساز و کار تعریف (=اعتبار) حاصل می شود که در "چرخه کار کردی" و تعامل و تاثیر و تاثر متقابل محیط و فرایند تعریف حاصل می شود . آنچه محوراست ، جسمانیت و نیازهاست . توجه به واقعیت زیستی و نیازهای جسمی و تکوینی، توجه به تاثیر ابعاد غیرمعرفتی بر دستگاه ذهن و معرفت و پیوند میان جنبه مادی و ادراکی و معنایی ، توجه به معیار کارایی و مفید بودن به جای معیار صدق و کذب ، تاکید بروجوه سابجکتیو در اومولت و اعتباریات ، ربط و پیوند با واقعیات ازطریق جسمانیت در اوکسکول و از جهت خاستگاه تکوینی و غایت خارجی در اعتباریات در علامه از وجوه همسانی موجود میان ان دونظریه است . اما وجوه اختلاف عمده را باید در باور به ادراکات اعتباری ثابت دانست که علامه آنرا بر اساس احساسات و نیاز های نوعی و ثابت ، توجیه و تبیین می کند ولی اوکسکول ساز و کار دوسویه تاثیرپذیری از خارج و بازتعریف مدام ، جایی برای ثبات نمی گذارد. علاوه بر این در نظریه اوکسکول تفکیکی میان حقایق و اعتباریات ان گونه که در نظریه علامه می توان یافت ، به چشم نمی خورد.
نوشته
بررسی انتقادی ذهن شناسی کلاسیک با تکیه بر اعتباریات علامه طباطبایی
فلسفه ذهن از شاخه های روش فلسفه تحلیلی است که در تلاش برای فهمی نظام مند و جامع از ذهن، ماهیت ذهن، رویدادها یا به تعبیری حالات ذهن می باشد. سرشت رابطه این امور با بدن فیزیکی که به مسئله ذهن و بدن معروف است از مسائل مهم این حوزه است که در دوران معاصر به انبوهی از مباحث قابل مناقشه و چالش برانگیز انجامیده است. این مباحث که تا پیش از رنسانس چندان جایگاهی نداشت با ظهور مدرنیته و تمایلات پوزیتویسمی و مادی انگاری، مخالف رویکرد سنتی به ذهن (نفس) ظهور کرد، به نحوی که با مسئله چگونگی تبیین آگاهی روبه رو شد؛ اینکه چگونه مغز فیزیکی با ساختاری مطلقاً مادی منجر به تجربه آگاهانه می شود؟ یا سوالاتی از قبیل اینکه؛ شناخت چگونه صوت می گیرد؟ آیا ذهن و هوش طبیعی قابل همانند سازی به هوش مصنوعی می باشد؟. از جمله مسائل مهم این حوزه؛ مبحث دوگانه انگاری ذهن و بدن در تقابل با رویکردهای فیزیکالیسمی به آن و همچنین هوش مصنوعی می باشد. در میان متفکران اسلامی علامه طباطبایی و شاگردش مطهری نیم نگاهی به این مسائل داشته و در مبحث اعتباریات و ادراکات، حالات ذهنی را مورد بررسی قرار می دهند.
نوشته
بررسی تطبیقی اعتباریات در رساله های منطقی علامه طباطبایی
نظریه ادراکات اعتباری از تولیدات فلسفه اسلامی در روزگار ما به شمار می آید. که چگونگی پیدایش، انقسامات و تاثیر اعتباریات در جهان خارج را تحلیل می کند. اعتباریات، گذشته از ماهیت فلسفی، دارای ماهیت منطقی نیز می باشند و می توان احتمال داد این مفهوم از منطق به فلسفه راه یافته باشد. مقاله حاضر به تحلیل ماهیت منطقی اعتباریات در رساله های منطقی علامه طباطبایی می پردازد و علاوه بر ارائه چگونگی تحلیل منطقی آن، تطور و بسط این مفهوم در این رساله ها را در نظر دارد. به نظر می رسد ایشان در تحلیل منطقی اعتباریات، به موضوعاتی ده گانه توجه داشته است. همچنین نشان داده خواهد شد که دیدگاه های منطقی علامه طباطبایی درباره اعتباریات، در دیگر رساله ها و مقالات ایشان مانند دو رساله الانسان فی الدنیا و الولایه و نیز مقاله ششم اصول فلسفه و روش رئالیسم نیز مورد عنایت وی بوده و پس زمینه این آثار قرار گرفته است که بعدها به طور گسترده در تفسیر شریف المیزان استفاده شده است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد