Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی جایگاه «نفس الأمر» در تئوری مطابقت و چالش آن در رویکرد مبناگرایی علامه طباطبایی
توجه به «ذهن» یا «عین» و انطباق آن با «واقع» یا «نفس الأمر» هنگامی مطرح می شود که بخواهیم «صدق» را از «کذب» و «حقیقت» را از «خطا» تمیز دهیم. این مسأله دغدغه اصلی تئوری مطابقت بوده است که غفلت از آن می تواند نظریه مذکور را با چالش جدی مواجه کند. تئوری مطابقت بر دو پایه اصلی، یعنی صدق و واقع استوار است. در این نظریه مفهوم واقع معادل مفهوم «نفس الأمر» بوده، به عنوام جنبه ی هستی شناختی آن محسوب می گردد. فیلسوفان اسلامی علیرغم اینکه در تفسیر نفس الأمر دچار اختلاف نظر شده اند، اما با پذیرش آن، با مشکلات فراوانی که در معرفت شناسی غربی لاینحل به نظر می رسید، فائق آمدند. علامه طباطبایی ضمن انتقاد از تفاسیر ارائه شده، نفس الأمر را وعای مطلق ثبوتی امور تلقی میکند که از این حیث، با اعتباری پنداشتن مفاهیم ماهوی و معقولات ثانوی، در رویکرد مبناگرایانه خود دچار چالش می گردد. بر این اساس نفس الأمر نمی تواند امری اعتباری یا صرفا ثبوتی لحاظ شود، بلکه به معنای واقعیت و حقیقت مستقل هر یک از امور تصوری و قضایای تصدیقی بوده است که از هرگونه قید و شرطی، حتی شرط اطلاق (وجود یا عدم) نیز عاری شده است.
نوشته
تبیین «نفس الامر» از منظر علامه طباطبایی
تفاسیر و معانی ارائه شده برای نفس الامر ناشی از معضلی معرفت شناختی در تبیین صدق قضایایی است که مابازای عینی یا ذهنی بالفعل ندارند و ازاین رو معانی مختلفی برای واقع و نفس الامر مطابق آنها به میان آمده است. مرحوم علامه طباطبایی بر اساس مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی خود تفسیری متفاوت از نفس الامر ارائه کرده است که یکی از تفاسیر جدید در این زمینه به شمار می آید. از نقاط قوت تفسیر علامه طباطبایی، علاوه بر حل و رفع معضل مذکور، توجه به مبانی هستی شناختی نفس الامر پس از اصالت وجود و مطابقت کامل با آن است. طبق مجموع آرای علامه (مستفاد از بدایه، نهایه و تعلیقات اسفار) نفس الامر به معنای موجودیت و ثبوت به معنای وسیع آن است. این ثبوت مطلق شامل سه دسته ثبوت است: اول: ثبوت در اموری که حقیقتا تحقق دارند؛ مانند خود وجود؛ دوم: ثبوت در اموری که به اعتبار اولیة عقل، برای آنها لحاظ می شود، مانند ماهیات؛ سوم: ثبوت در اموری که به اعتبار ثانوی عقل، برای آنها اعتبار می شود؛ مانند معقولات ثانی.
نوشته
تفسیر نوین معرفت شناختی و هستی شناختی از صدق و نفس الامر بر مبنای دیدگاه علامه طباطبایی
صدق یکی از مباحث فلسفی، منطقی و معرفتشناختی است که احکام معرفتشناختی و هستیشناختی مهمی دارد. در بعد معرفتشناختی مبناگرایان معتقد هستند صدق، مطابقت قضیه با واقع است. اما مسئلۀ مهم در بعد معرفتشناختی، کیفیت احراز صدق و در بعد هستیشناختی، بررسی حقیقت صدق است. در این مقاله نشان دادهایم، در بعد معرفتشناختی، صدق نظریات وابسته به قواعد استنتاج و درستی مبادی برهان، بالاخص اولیات است؛ زیرا سایر بدیهیات نیز بر اولیات ابتنا دارند. اما اولیات بدیهیالصدق هستند و در عین حال بر اساس اصل امتناع تناقض صدقشان آشکارسازی میشود. بر این اساس نتیجه گرفتهایم که صدق اصل امتناع تناقض آشکارترین صدقی است که نیاز به آشکارسازی ندارد و در حقیقت به این نتیجه رسیدیم که صدق در بعد هستیشناختی به معنای مطابقت است و مطابقت به این معنا میباشد که هرگاه قضیه بر فرض محال از ذهن به خارج منتقل شود، عین واقع خواهد بود و اگر واقع بر فرض محال به ذهن انتقال یابد، همان قضیه خواهد بود. نفس الامر به معنای عام، مطابق قضیه است که بر اساس اصالت وجود عقل در دو مرحله به اضطرار آن را اعتبار میکند.
نوشته
مسئله "نفس الامر" در اندیشه علامه طباطبایی و فلسفه ابن سینا
علامه طباطبایی به عنوان فیلسوفی والامقام در پایان سلسلهء فلاسفهای قرار دارد که تحولات و اصلاحات اساسی در ساختار فلسفه اسلامی به وجود آوردهاند.یکی از نوآوریهای ویژهء این شخصیت بزرگوار انسجام بخشیدن به مسئله نفس الامر است.او بیانها و نگرشهای گوناگون فلاسفهء مختلف را در این باره بررسی کرده و مطالبی را برای برهانی کردن،تقریر،و نظام بخشیدن به آن ارائه نموده است. برای روشن شدن جایگاه تلاش ایشان لازم است همهء مطالب صاحبنظران گذشته را در این مورد مطرح و بررسی کرد.اما به علت ضرورت توجه به خاستگاه تاریخی فلسفه اسلامی،فقط به بررسی مقایسهای نفس الامر در فلسفه ابن سینا و نظریهء علامه طباطبایی میپردازیم.نخست بهتر است که جایگاه این مسئله در آثار ابن سینا،سپس نظریهء علامه طباطبایی،بررسی و در پایان فرق این دو نگرش روشن گردد.
نوشته
معیار صدق و کذب در قضایای خارجی و ذهنی و حقیقی
قضیه در علم منطق، مرکب تام خبری است که توانایی اتصاف به صدق و کذب را داشته باشد. در تقسیم بندی اساسی، قضیه به دو قسم حملی و شرطی تقسیم می شود. قضیه حملی نیز اقسامی مختص به خود را دارد. یکی از تقسیمات اختصاصی قضیه حملی، تقسیم آن به حقیقی و خارجی و ذهنی است. معیار صادق بودن این سه قضیه و اینکه این معیار در سایر قضایا نیز جاری است، در مقاله حاضر مطرح شده است. در ضمن بحث، دیدگاه برخی از حکمای اسلامی را بررسی و نقد کرده و در ادامه، مسئله نفس الامر و دیدگاه ها درباره آن را مطرح کرده ایم. قسمت پایانی مقاله، شرح کلمات علامه طباطبایی(ره) درباره نفس الامر است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد