هدف این مقاله، بیان تاریخ پیامبراسلام صلی الله علیه و آله نیست، هدف بیان قواعد روش معرفت تاریخی در قرآن‌ کریم است. از این رو ابتدا چهار قاعده زیر بیان شده است: 1- از نظر قرآن کریم همه حوادث گذشته بشر، حادثه تاریخی نیست (نظر شهید صدر)؛ 2-معیار تشخیص حادثه تاریخی، حاکمیت سنت‌های تاریخی بر آن حادثه است (استدلال‌ شهید صدر)؛ 3- برخلاف نظریه فیلسوفان جدید تاریخ غرب (هیوم، پروفسور کار و دیگران) که عقیده به نقش خدا در تاریخ نداشته و همه تاریخ را ملک بشر می‌دانند (نظریه تفویض در تاریخ) از نظر قرآن کریم خداوند برای هدایت بشر و پیروزی پیامبران الهی در مرحله ابلاغ رسالت، حوادث تاریخی خاصی به‌وجود می‌آورد (مانند گلستان شدن آتش بر ابراهیم و غرق شدن فرعون در دریا و نجات حضرت موسی و بنی‌اسرائیل) ؛ 4-عدم تضاد قوانین تاریخی، مشروط به اراده و اختیار انسان‌ها در تاریخ. غزوه بدر در تاریخ پیامبراسلام صلی الله علیه و آله به عنوان نمونه‌ای برای تطبیق این قواعد ذکر شده و هدف، بیان‌ تاریخ غزوه بدر نیست. ضمنا در جریان بررسی غزوه بدر در قرآن، دیدگاه مورخان اسلامی درباره این‌ حادثه مطرح و تضاد آن دیدگاه با نظریه قرآن بیان شده است.
نوشته
معرفت‌شناسی در جهان اسلام، دو مقطع را سپری کرده است: مقطع اول از کندی تا علامه طباطبایی را دربرمی‌گیرد که اندیشمندان آن تنها به مسائل و فصول معرفت‌شناسی‌ پرداخته‌اند، و کتاب جامع و کاملی در این حوزه از سوی آنان به نگارش در نیامده است؛ مقطع دوم به عصر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (نوصدرائیان) بازمی‌گردد که برای‌ حوزه معرفت‌شناسی به نوعی استقلال قائلند و آثار مستقل معرفت‌شناسی نگاشته‌اند. اما معرفت‌شناسی در غرب، چهار مقطع را طی کرده است: در مقطع اول تنها به مباحث‌ هستی شناختی و انسان‌شناختی پرداخته می‌شد و پیش فرض‌های ناگفته معرفت‌شناختی‌ مدنظر قرار می‌گرفت؛ در مقطع دوم-یعنی از ظهور سقراط تا رنسانس-به مسایل‌ معرفت‌شناختی به صورت پراکنده پرداخته شده است؛ در مقطع سوم-یعنی از عصر رنسانس تا دوره جدید-تکا نگاره‌هایی به فصول این دانش اختصاص یافت؛ و در مقطع‌ چهارم-یعنی در قرن نوزدهم و بیستم-نگاه استقلال‌گرایانه به دانش معرفت‌شناختی‌ صورت گرفت.
نوشته
Footer