Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
تصوف، میراث معنوی
گفتوگوی حاضر که برای احیای جایگاه تصوف در اذهان عمومی است به توصیفات و گزارشهایی از تصوف اشاره دارد، که نه تنها احیاگر اندیشهای مثبت از تصوف نیست، بلکه چهره آنرا در پس پردههای ابهام بیشتری فرو میبرد سؤال من این است آیا مرحوم آیت الله طباطبایی رحمهمالله به عنوان یک فیلسوف و به عنوان یک عارف ـ نمیگویم صوفی ـ (البته با تفکیکی که امام کردند از تصوف و عرفان، نظر من هم نظر خود ایشان است) و کسی که اهل سلوک است و تقریبا همه شاگردان خاص ایشان نه شاگردان عام ـ برای اینکه شاگردان عام قرار نبوده آن چیزی را که خواص میفهمند بفهمند، مثل عوام شیعیان و خواص شیعیان، مثل اصحاب عام و خاص حضرت رسول ـ (کسی منکر سلوک معنوی علامه و یا امام نمیتواند باشد و نیست) آیا این دو نفر به روایات وارد نبودند؟ آیا روایات را ندیده بودند؟ روایاتی که الآن مستمسک ما شده که علیه تصوف صحبت میکنیم، روایات ضعیفی که توجه نداریم که الآن به قوت و صحت آن فکر کنیم و بعد ببینیم اگر این روایاتی که از ائمه نقل میشود و در حد تصوف است، آیا ناظر به یک گروه خاص نیست که در دوره ایشان تصوف خوانده میشد؟ آیا اینها این روایات را ندیده بودند؟ آیا فیض کاشانی رحمهمالله که بزرگترین محدث شیعه است ـ تا دوره اخیر ـ و از او بالاتر نداریم، تیپ روایاتی را که در ذم تصوف آمده، ندیده بود و درباره تصوف به نیکویی یاد میکند؟ آیا امام و علامه طباطبایی ندیده بودند؟ پس چرا آنها از تصوف یاد میکنند، اما آقایانی که دیدند و بدون هیچ گونه تأمل درباره اینکه بپرسند این طریقه فکری چیست، فقط میگویند از امام معصوم نقل است که چنین گفته، آیا اینها محدثتر هستند یا آنها؟ یا پاسخ این است که دیدهاند و یا نه؟ فکر نمیکنم که قبول کرد آنها ندیده باشند.
نوشته
نسبت تصوف و عرفان با تشیع و خاستگاه شیعی عرفان از منظر علامه طباطبایی
امروزه پس از گذشت نزدیک به دو قرن از پژوهش های تاریخی، دیگر تردیدی درباره خاستگاه اسلامی عرفان و تصوف نیست؛ اما اثبات خاشتگاه شیعی عرفان نیازمند ژرف کاوی بیشتری است که این هدف دستیابی به شواهد تاریخی و ماهوی روشن تری میطلبد. بررسی دقیق و همه جانبه پیوندهای ماهوی و تاریخی تشیع و تصوف می تواند ابعاد گوناگون این ارتباط را آشکار سازد. علامه طباطبایی با زبانی ساده و با استدلال های بسیار روشن، جنبه ی معنوی و عرفانی شیعه و جوهی از ارتباط تاریخی تشیع و تصوف را بیان می کند. مفهوم و معنای باطنی امامت، تعلیم اسرار و معارف باطنی در محیط شیعه، مقاومت اهیل بیت (علیهم السلام) و پیروان ایشان، انحطاط تصوف و سرایت این انحطاط به برخی عرفای شیعه، از مباحث مهمی ایست که علامه طباطبایی در تبیین ارتباط تشیع و تصوف بدانها پرداخته است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد