Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی و تحلیل مبانی روایات جری و تطبیق با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی
روایات جری و تطبیق در معنای اخصّ آن، روایاتی است که در آنها، پیامبر خدا و امامان معصوم: برخی از آیات قرآن را بر خود و بر مخالفانشان تطبیق کرده اند. از جمله مهم ترین امور در حوزه این روایات، بررسی و تحلیل مبانی آنهاست. اهمیت پرداختن به این مبانی از آنجا ناشی می شود که روایات مزبور، حجم قابل توجهی از روایات قرآنی را به خود اختصاص داده و نیز به لحاظ سند و محتوا، محل اختلاف و گفتگو بوده و همچنین به دلیل اشتمال بر معارف ناب شیعی، از جایگاه مهمی در حوزه امام شناسی بر خوردار است. با عنایت به این ویژگی ها، پژوهش حاضر با هدف ترسیم چهره ای روشن تر از روایات مزبور و نیز بسترسازی برای مواجهه منطقی تر با آنها، از رهگذر واکاوی و بررسی و تحلیل مبانی این روایات (با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی)، نگارش یافته است. در این تحقیق، به اقتضای پرسش از «چراییِ» صدور روایات جری، «چیستیِ» معنای این روایات، و نیز «چگونگیِ» فهم آنها، به سه دسته از مبانی پرداخته شده که به ترتیب عبارتند از: مبانی صدوری، مبانی معرفتی، و مبانی روشی. مهم ترین یافته های پژوهشی این رساله به اجمال عبارتند از: اعتبار بخشی به اصل صدور روایات جری و تبیین رَواییِ القای آنها از سوی اهل بیت:به مخاطبان؛ دستیابی به مجموعه ای از مبانی که از لحاظ نظری و معرفتی، این روایات را پشتیبانی می کند و سرانجام، استنباط دسته ای از مبانی که روش مفسری همچون علامه طباطبایی در مواجهه با روایات جری، بر آنها مبتنی است.
نوشته
مبانی عقلی فهم روایات تفسیری در المیزان
فهم گزارهها و مسائل هر علمی بر مبانی و قواعد خاصی استوار است که در اصطلاح، «منطق فهم» نامیده میشود. پژوهش حاضر که درصدد بررسی منطق فهم روایات تفسیری در المیزان است، آن را از نظرگاه مفسر بزرگ، علامه طباطبایی(ره)، در بعد مبانی عقلی به تحقیق کشیده و منطق مذکور را در حوزه عصمت اهلبیت علیهمالسلام در فهم و تفسیر قرآن، عدم تعارض آن با مسلمات عقلی، زبان عرفی داشتن روایات تفسیری، وحدت منشأ در آیات و روایات و عدم تناقض درونی روایات تفسیری بررسی نموده است.
نوشته
آخرتشناسی از دیدگاه علامهطباطبایی(رحمهاللهعلیه)
پژوهش شامل موارد ذیل است : معنای لغوی، اصطلاحی برزخ و اثبات آن با استفاده به آیات و روایات، انسان در برزخ از دیدگاه علامه طباطبایی، قیامت، حشر، انسان کافر، حقیقت میزان، بهشت و جهنم، جهنم و عذاب، بهشت و نعمتهای مادی آن
نوشته
بازپژوهی حجیت روایات تفسیری با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبائی
ازمهم ترین مباحث مطرح در اصول و مبانی تفسیری مفسران، حجیت روایات تفسیری در بیان مقصود الهی از آیات قرآن است. برخی از اصولیان و مفسران، مانند علامه طباطبائی، مفسر بزرگ معاصر امامیه، معتقدند روایات تفسیری ذیل آیات غیرفقهی حجت و معتبر نیستند. دلیل ایشان نیز بی اعتباری ظن در مباحث غیرعملی است، به گونه ای که نمی توان از خبر واحدی که قرینه ای بر اعتبار به همراه ندارد، در تفسیر آیات غیرفقهی بهره جست و اگر هم در حوزه های فقهی از اخبار آحاد استفاده می شود، از ناچاری برای لزوم عمل کردن در احکام است. اما چنین ضرورتی در باب غیرفقه وجود ندارد و آنجا فقط باید به قطع رسید و اخبار آحاد مایه قطع و یقین نیستند. در مقابل، مشهور موافقان حجیت روایات تفسیری، به بنای عقلا و فرق نگذاشتند بین فقه و غیرفقه در اعتبار دادن به خبر واحد تمسک می جویند. نبود اثر شرعی برای خبر واحد در حوزه غیرفقه از دیگر اشکالاتی است که علامه طباطیائی بر حجیت روایات تفسیری وارد می داند که در پاسخ، می توان به وجود اثر شرعی در کاشفیت خبر از واقع و یا اثرات تکوینی برای آن استناد نمود. بر این اساس، منبع عظیم روایات غیرفقهی سهم موثری در فرآیند تفسیر خواهد داشت.
نوشته
بازخوانی احادیث جری و بطن با تأملی بر مباحث روایی المیزان
از بایستههای حدیثپژوهی، چگونگی طبقهبندی احادیث ذیل آیات قرآن کریم است. پیش از علامه طباطبایی، عالمان قرآنپژوه و حدیثپژوه به بیان نکاتی در باب فهم احادیث ذیل آیات پرداخته و بخشی از مباحث مربوط را بازگفتهاند؛ اما هیچیک از آنان بهتفصیل و در حد و اندازه المیزان سخن نگفتهاند. روش پژوهش حاضر توصیفیـ تحلیلی بوده، هدف از آن ارائه تعاریفی نسبتا جامع از جری و تطبیق و باطن و تاویل با بازخوانی احادیث جری و بطن و تاملی بر مباحث روایی المیزان به منظور شناسایی احادیث بیانگر جری و باطن قرآن است. حاصل پژوهش اینکه جری عبارت است از: بیان مصداقهای آیه اعم از مصداق برتر و روزآمد و غیر آن، که در زمان نزول مخفی بوده است و باطن نیز عبارت است از بیان معانی توسعهیافته فراتر از ظاهر الفاظ و عبارات آیات و نیز بیان لایههای معنایی (معانی دقیقتر و مخفی) آیات قرآن. با این تعاریف میتوان برخی احادیث مندرج در تفاسیر روایی را به لحاظ نسبت آن با تفسیر قرآن، سنخشناسی و طبقهبندی کرد.
نوشته
بررسی تطبیقی آرای علامه مجلسی و علامه طباطبایی در عرصه چیستی عقل و کارکردهای آن
بحار الانوار مهم ترین و مفصل ترین تالیف علامه مجلسی و از مهم ترین و گسترده ترین جوامع حدیثی شیعه است. تعلیقات علامه طباطبایی که نماینده تفکر فلسفی حکمت متعالیه در دوره معاصر است، به طور عمده مشتمل بر نقد دیدگاه های علامه مجلسی است. بررسی تحقیقی و تفصیلی تر این تعلیقه ها، ضمن آنکه تلاشی در جهت تقویت و احیای سنت تعلیقه نویسی و نگاه انتقادی به میراث گذشته محسوب می شود، می تواند گامی موثر در شناسایی تفاوت رویکردها و منظومه فکری این دو اندیشمند دینی تاثیرگذار و توجه به نقاط اشتراک و افتراق آنها به حساب آید. این مقاله صرفاً عهده دار تبیین، تشریح، تحلیل، نقد و بررسی دو تعلیقه از تعلیقات علامه طباطبایی که چالش برانگیزتر بوده است، می باشد. تذکر این نکته ضروری است که از آنجا که دیدگاه های علامه مجلسی مورد نقد واقع شده بود، حجم قابل توجهی به بررسی و تبیین آرای ایشان اختصاص یافته است. در این پژوهش، تلاش شده تا تعاریف علامه مجلسی از معانی گوناگون عقل با دو محک لغت و مصطلح اهل بحث در سه مکتب اصلی فلسفی سنجیده شود و علل بدگمانی او به فیلسوفان و آرای فلسفی شناسایی گردد؛ همچنین روش فهم دین و مواجهه او با متون دینی و سرانجام، دغدغه های او در بحث عقول مجرده مورد بررسی قرارگرفته و انتقادات، مدعیات و دلایل علامه طباطبایی در این موارد ارزیابی گردیده است تا نشان داده شود این اظهارنظرها و موضع گیری ها تا چه اندازه مقرون به صواب بوده اند.
نوشته
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه معرفت و علامه طباطبایی در منبعیت قرآن و روایات برای تفسیر
«منابع تفسیر» از مباحث پراهمیت در مناهج تفسیری است. این منابع ریشه در وحی و باز تعریف آن یا برگرفته از تلاش عقلانی و تجربه بشر در طول قرون و اعصار دارد. تفاوت مناهج و روش های تفسیری ارتباط با انتخاب مفسر در منابع دارد. مقاله تلاش دارد دیدگاه استاد معرفت را در باره منابع اثری کسب و تمایزهای دیدگاه ایشان را با علامه طباطبایی بررسی کند. این دو مفسر یکی به شدت به منبع قران به قرآن توجه کرد و دیگری بر روایات و اثار تفسیری تمرکز دارد. در مقاله ابتدا دیدگاه تطبیقی استاد و علامه طباطبایی را در باره منابع قرآن، و روایات وحیانی و تاریخی شامل: سنت پیامبر اکرم (ص) سنت اهل بیت (ع)، بررسی کرده است. تلاش شده دلیل حجیت واعتبار هر یک از منابع مذکور و مشترکات و امتیازات نظر دو دیدگاه بررسی شود. محصول بررسی آن که ریشه اختلاف نظراین دو مفسر، به در هم آمیختگی علوم ابزاری و علوم منبعی تفسیر، تفاوت در تعریف تفسیر و تفکیک ناشدگی اصطلاحات تفسیر و تبیین قرآن بر می گردد.
نوشته
بررسی تطبیقی نظریات علامه طباطبایی و طبری پیرامون روایات مشترک در تفاسیرشان
حدیث پژوهان درباره نقد متن روایات بسیار احتیاط کرده اند. و این احتیاط آنچنان شدید بوده که باعث شده است پژوهش های معدودی در این باره شکل بگیرد. در این میان صاحبان تفاسیر «المیزان» و «جامع البیان» ضمن گردآوری روایات مرتبط با آیات قرآنی، به داوری و نقد روایات و اخبار پرداخته اند. هر کدام از این مفسرین هنگام تفسیر آیات، روایات متعددی را بیان می کنند که از جهت قوت و وثاقت با هم فرق دارند، سپس به نقد و بررسی آنها می پردازند به گونه ای که می توان با گردآوری و دسته بندی این گونه مباحث، دفتری عالی فراهم آورد. در این مقاله سعی شده است با گردآوری روایات مشترک این کتاب ها، دیدگاه ها و نظریات مفسران آنها درباره این گونه روایات روشن گردد.
نوشته
بررسی و نقد قاعده الواحد از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و آیات و روایات
ازجمله قواعد فلسفی، قاعده معروف الواحد است و از امهات اصول عقلیه است که با اصل سنخیت علت و معلول ارتباط تنگاتنگ دارد. علامه درباره این قاعده میگوید قاعده الو احد بیانگر این مطلب است که از یکی جز یکی به وجود نمی آید. با توجه به قاعده الواحد، از یک علتِ واحد، تنها یک معلول میتواند صادر شود و صدور کثیر از واحد ممکن نیست و به تناقض میانجامد مقصود از واژه واحد دراین قاعده، واحد بسیط و یکتایی است که در ذات آن هیچگونه جهت ترکیب و کثرت سازی وجود ندارد، بلکه از بساطت خارجی برخوردار است بهگونهای که نهتنها ترکیب خارجی در آن راه ندارد بلکه از هر گونه ترکیب عقلی و تحلیل ذهنی به دور است بنابراین مقصود از واحد در قاعده الواحد همان واحد موجود در خارج است که نه تنها مانند ماهیات مرکب دارای جنس و فصل است بلکه بهواسطه بساطتی که دارد عاری از هرگونه ترکیب است در منظر بسیاری از حکیمان، این قاعده بدیهی تلقی شده، در عین اینکه از منظر برخی با اشکال و پرسشهای جدی رو برو شده است. ازجمله اینکه قاعده الواحد با فاعلیت و قدرت مطلقه الهی تعارض دارد .اما دیدگاه علامه طباطبایی(ره) دربارهی این موضوع و ازنظر آیات و روایات موردنقد و بررسی قرار نگرفته است به همین جهت در این تحقیق به این مسئله پرداخته خواهد شد. در این پایاننامه میخواهیم ضمن تبیین اصل قاعده الواحد و قلمرو آن دیدگاه علامه را دراینباره موردنقد و بررسی قرار بدهیم همچنین این قاعده را در آیات و روایات هم بررسی کنیم و در انتها به تطبیق نظر علامه و آیات و روایات در این زمینه بپردازیم.نتیجهای که ما در این تحقیق به آن رسیدیم این است که قاعده الواحد از دیدگاه علامه با آیات و روایات متفاوت است .
نوشته
بررسی مساله شفاعت از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی
در این پژوهش دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی درباره شفاعت ارائه شده و اشکالاتی که از ناحیه منکران و منتقدان مطرح گردیده همراه با پاسخ تبیین گردیده است و با استناد به آیات و روایات اثبات شده که مسئله شفاعت نه تنها منافاتی با توحید ندارد بلکه تاکیدی است براینکه با تمسک به ارواح طیبه انبیاء، اولیاء و صالحان در سایه اذن الهی زمینه تقرب و دستیابی به رحمت واسعه الهی برای بندگان فراهم میآید
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد