اهداف تربیتی یکی از مهم ترین مولفه ها برای نمایش وضعیت تعلیم و تربیت یک جامعه است و یکی از مهم ترین ابعاد تربیتی، تربیت اجتماعی است. زیرا رسیدن به آن کارکرد اجتماعی تعلیم و تربیت را نشان می دهد. در این راستا، مقاله حاضر به بررسی تحلیلی و مقایسه ای اهداف تربیت اجتماعی در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران با اهداف تربیت اجتماعی از منظر علامه طباطبایی پرداخته است. هدف از این بررسی، تحلیل اهداف تربیت اجتماعی در آموزش و پرورش ایران و کشف موارد تشابه و تفاوت آن با دیدگاه های علامه طباطبایی است. بدین منظور از روش اسنادی - تحلیلی بهره گرفته شد. نتایج مقاله نشان داد که از اهداف تربیت اجتماعی ایران، هفت هدف در نظام آموزشی ایران و دیدگاه علامه به طور یکسان مورد توجه قرار گرفته است، دو هدف در دیدگاه علامه به صورت کامل تر و عمیق تر تعریف شده است، در دو هدف تفاوت های محتوایی و در دو هدف تفاوت بیانی وجود دارد. در ضمن علامه افزون بر این اهداف، به پنج هدف دیگر در تربیت اجتماعی اشاره کرده است.
نوشته
یک: ایده آلیسم 1 - نمی توان "وجود" و "ادراک " را مساوی دانست آن گونه که برکلی عقیده دارد (زیرا اشاره شد که از تحلیل این جمله مطابقت و تساوی وجود و ادراک ناشی نمی شود و مساوی دانستن آن دو خلط مقام ثبوت و اثبات است). 2 - از این نظر برکلی که وجود مساوی ادراک است به هیچ وجه انکار جوهر مادی آن گونه که برکلی می گفت نتیجه نمی شود. 3 - برکلی جهان خارج و علم به آن را بطورکلی نفی نمی کند، بلکه وی جهان (جوهر) مادی مستقل از ادراک را نفی می کند، اگرچه نظریه شناخت برکلی در نهایت به دلیل حسی مذهب بودن او به نفی جهان خارج منجر می گردد (زیرا وی می خواهد مشکل نظریه شناخت خود را با یک اعتقاد مذهبی و متافیزیکی (خدا) رفع کند با اینکه وی اصالت تجربی (حسی) است . 4 - چون برکلی به نوعی جهان خارج (طبق نظر خودش) قائل است و فقط جهان مادی خارج از ذهن و ادراک انسان را انکار می کند، لذا نمی توان او را در ردیف سوفسطاییان قرار داد. 5 - طرد و نفی ماده در نظریه برکلی مقدمه ای برای اثبات اصالت روح و خداست . 6 - اعتقاد به وجود خداوند در ایده آلیسم بویژه فلسفه برکلی نقش اساسی داردو خدا غایت آفرینش محسوب می شود (یکی از موارد هماهنگی با رئالیسم اسلامی است). 7 - ارزشهای اخلاقی کلی و مطلق و تغییرناپذیرند، چون منبع ارزشها خداوند است و دین و اخلاق نیز به هم پیوستگی کامل دارند. (مورد اشتراک با رئالیسم اسلامی) 8 - شر امری عدمی و منفی است و در جهان، خیر، اصیل است و شر امری تبعی . (نقطه اشتراک با رئالیسم اسلامی) 9 - بعد اصیل انسان بعد روحانی اوست لذا انسان شریفترین و برترین مخلوقات خداوند است و به لحاظ دارابودن دو ویژگی (خصوصیت) مهم یعنی عقل و اختیار (اراده) دارای جایگاه ویژه ای است (این مورد نیز از موارد اشتراک با رئالیسم اسلامی است). 10 - نظریه توافق (که ملاک درستی معرفت از نظر ایده آلیسم است) در زمینه معرفتهای تحلیلی و منطقی درست است اما در مورد معرفتهای ترکیبی و غیرتحلیلی کارآیی ندارد و کافی به نظر نمی رسد (این مورد از نکات مورد اختلاف با رئالیسم اسلامی است). 11 - در جریان تعلیم و تربیت آنچه از نظر ایده آلیسم مهم است ایده آل است و این ایده آل که اساس جهان را تشکیل می دهد "خدا" است و تمام فعالیتهای تربیتی باید به سوی او جهت دهی شود (این مورد نیز از موارد هماهنگی با رئالیسم اسلامی است) و چون انسان دارای ویژگی مهم عقل و اختیار است لذا تنها موجود قابل تربیت است و باید در جریان تعلیم و تربیت بر رشد عقل و اختیار وی تکیه شود. اگرچه معلم طبق نظر ایده آلیست ها نقش اصلی و اساسی را در جریان تعلیم و تربیت دارد اما باید توجه داشت که اهمیت قائل شدن به نقش معلم و جهت دادن تعلیم و تربیت به سوی ایده آل (خدا) نباید باعث تحت الشعاع قرارگرفتن سایر جنبه ها و عوامل تربیتی گردد. 12 - تکیه بر آموزشهای اخلاقی و رشد خصوصیات اخلاقی در جریان تعلیم و تربیت یکی از ویژگیهای نظام تربیتی مکتب ایده آلیسم است (رئالیسم اسلامی نیز چنین ویژگی را در تربیت قائل است). دو : رئالیسم اسلامی 1 - فلسفه رئالیسم اسلامی از مکتب ایده آلیسم، که موجودات جهان را وابسته به انسان و ادراکات او تلقی می نماید، متمایز است . 2 - اگرچه فلسفه استاد علامه طباطبایی و استاد مطهری جزو مکتب رئالیسم قرار می گیرد اما با توجه به ویژگیهایی که دارد با آن نیز تفاوت دارد، لذا آن را به عنوان رئالیسم اسلامی می توان نامید. 3 - رئالیسم اسلامی اعتقاد به وجود جهان خارج از ذهن (واقعیت قائل شدن برای موجودات خارجی) را یک اصل اساسی و فطری می داند...
نوشته
‏‫بررسی مقایسه ای ارای تربیتی حضرت امام خمینی (ره) و علامه طباطبا طبایی به دلیل نیاز جامعه اسلامی به خصوص دستگاههای تربیتی کشور و تعیین نکات مشترک و متفاوت دیدگاههای انان دربازه مباحث اساسی فلسفه ( معرفت شناسی ، هستسی شناسی ، خداشناسی، انسان شناسی) و اصول، اهداف و روشهای تربیت و معلم و ثمره تربیت میباشد. چون این پژوهش کتابخانه ای استروش انجام پژوهش شامل فیش برداری و اسناد و مدارک و استخراج مطالب مورد نظر درباره هر دو فیلسوف در زمینه مباحث اساسی فلسفه تربیت ، اصول اهداف و روشهای تربیت ، معلم و ثمره تربیت ‬و سپس مقایسه و نتیجه گیری از ان میباشد.‬در این پژوهش از روش موردی و زمینه ای استفاده شده که در راستای ان ارای تربیتی دو تن از متفکران اسلامی معاصر به صورت موردی بررسی و مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد که بین دیدگاههای تربیتی امام و علامه در مورد مباحث اسلامی فلسفه و تربیت و اسول ، اهداف و روشهای تربیت و نیز معلم و دانش اموز شباهت وجود دارد و موارد تفاوت انان فقط در عناوین تعداد اصول و اهداف و روشهای تربیت می باشد. این دیدگاهها مناسب برای نظام تربیتی جامعه ما بوده و مبتنی بر یافته های علمی میباشد . که برگرفته از قران، سنت و سیره ائمه اطهار میباشد
نوشته
هدف پژوهش حاضر «تحلیل ماهیت زیبایی از منظر علامه طباطبایی و ‌‌‌دلالت‌های تربیتی آن و تبیین مدل مفهومی زیبایی شناسی برای نظام آموزشی» بوده‌است. شبکه معنایی‌مفاهیم زیبایی و ابعاد تربیتی آن در ترکیبات ‌وصفی‌آیات قرآن، با عنایت‌‌به دیدگاه‌های علامه‌ طباطبایی به‌عنوان نماینده‌‌ نظام تربیتی اسلام مورد ‌بررسی ‌قرار‌گرفته است. همچنین‌مؤلفه‌هایی‌نظیر: چیستی‌زیبایی، انواع‌زیبایی، حقیقت زیبایی، منشأ و مراتب زیبایی، ثبات و نسبیت‌‌زیبایی، عینی‌یا ذهنی‌بودن و مصادیق‌زیبایی، بررسی و تحلیل‌شده‌است. این پژوهش‌از ویژگی‌دو وجهی‌توصیفی- تحلیل مفهومی ‌و ‌استنباطی--اکتشافی‌‌ ‌استفاده‌کرده‌است. راهکار اجرایی‌آن کتابخانه‌ای‌ و ‌اسنادی می‌باشد. به‌منظور ‌کشف ‌منظومه‌ مفهومی ‌از معنای «زیبایی» براساس دیدگاه‌های علامه ‌طباطبایی، از روش ‌تحلیل و تفسیر‌ مفهومی و با توجه ‌به هدف پژوهش و سوال‌های تحقیق، از روش‌ تحلیل مفهومی بر‌حسب ‌بافت و ‌سیاق و تحلیل بر‌حسب شبکه‌‌ معنایی استفاده ‌شده ‌است؛ به‌ این ترتیب با تعیین مفاهیم معنایی‌ «زیبایی» از آن‌ها به‌عنوان ‌یک شاخص‌ در بخش‌های هدفگذاری‌های آموزشی و روش‌های تدریس استفاده ‌شده ‌است. نتایج پژوهش‌ حاکی از آن است که معنای ‌زیبایی در ترکیبات ‌وصفی قرآن در امور‌ عینی ‌و‌ انتزاعی ‌و فعالیت‌های‌ عملی و‌ رفتاری در سطوح ارتباطی‌ چهار‌گانه‌ فرد ‌با خدا، با خود، با دیگران و با طبیعت در حوزه‌های شناختی و عاطفی به طور همزمان قابل پی‌گیری ‌است.‌ دلالت‌های ‌ابعاد‌ تربیتی ‌شبکه معنایی ‌مفاهیم‌ زیبایی‌شامل؛‌ حق‌پذیری و حق طلبی، عمل‌مداری، هدفمندی‌ و‌ غایتمندی، عدالت، انصاف، فضل، راستگویی، بخشندگی، احترام‌ و‌ قدرشناسی، شایستگی، مهارت، تخصص ‌و ‌تعهد، خودبسندگی، خلاقیت، جامعیت، اصالت، اتقان، انسجام، انتظام و برخورداری‌از کیفیات‌زیبایی‌‌شناسانه‌‌‌حسی (رنگ، فرم و‌شکل، خطوط، تناسب و‌ موزونیت) می‌باشد. کاربرد ابعاد تربیتی مفاهیم زیبایی در زمینه هدفگذاری‌آموزشی از سه‌ جهت قابل بررسی ‌است:1- تغییر در‌ ساختار اهداف آموزشی‌که این پژوهش با توجه به شبکه ‌‌معنایی‌حاصل از تحلیل ماهیت و مفاهیم‌ زیبایی ‌از دیدگاه علامه‌طباطبایی به اهداف دو یا چند ‌وجهی نظیر: «تفکر چند ‌وجهی، پژوهش‌ و -کاوشگری با‌ دو ‌بُعد عقلانی- احساسی، ایجاد‌ و‌ تقویت مهارت‌های ارتباطی ‌و ‌کلامی، کارآفرینی با دو‌ بعد ‌عقلانی- ‌احساسی‌ و ارادی- انگیزشی» برای‌آموزش‌ رسیده‌ است.2- از جهت‌ محتوایی‌ و نیز 3- از جهت روش‌های کاربردی: «تعلیم و تربیت زیبایی‌شناختی، عدالت‌ورزی، گفتمان‌حسن، عفو و صفح و غفر، جذب و دفع، صبر و توکل، تأویل یا‌ هرمنوتیک و پدیدار‌شناسی». همچنین‌ در تدوین اصول آموزشی، به اصولی‌نظیر: «اصالت زیبایی، غایتمندی ‌و‌ هدفمندی‌ زیبایی، شمولیت زیبایی، اصل ‌تشکیک ‌زیبایی، اصل تعمیم زیبایی از محسوس به معنوی و معقول و اصل‌هماهنگی و هارمونی بین ‌مراتب ‌زیبایی» دست‌یافته است و نهایتاً با توجه به مجموعه ‌نتایج به دست‌ آمده، مدل مفهومی‌ زیبایی‌شناسی ‌برای ‌نظام آموزشی تبیین و پیشنهاد شده‌ است.
نوشته
یکی از مسائلی که همواره در طول تاریخ برای فلاسفه اخلاق و دست اندرکاران تربیت مطرح بوده است، شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی است. این مساله، نشان از ناکارآمدی برنامه های تربیت ت اخلاقی دارد. این پژوهش با هدف تحلیل و تبیین شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی و طراحی الگوی نظری تربیت اخلاقی بر مبنای آن (جهت غلبه بر شکاف مذکور) انجام گرفته است. در این پژوهش، مبانی فلسفی دینی علامه و شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته، رویکردهای رایج تربیت اخلاقی با روش مطالعه تطبیقی مورد نقد قرار گرفته و سپس تجویزهای تربیت اخلاقی بر اساس مبانی و در راستای دستیابی به اهداف تربیت اخلاقی اعتبار شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که با فرض وجود معرفت، عامل اصلی شکاف، ضعف اراده است. اراده دست کم تحت تاثیر سه عامل عواطف، ملکات اخلاقی و الگوهای اخلاقی است؛ گر چه هرگز محکوم قطعی این عوامل نمی باشد. هم چنین، مشخص شد که ایمان به خدا تمامی مولفه های عمل اخلاقی را متحول نموده، به ویژه از طریق جایگزین نمودن حب الهی به جای حب دنیا ( تعالی عاطفی) و نیز، ایجاد ملکه تقوا که جامع تمام ملکات اخلاقی است، اراده را به بهترین نحوی تقویت می نماید. بنابراین، ایمان، به عنوان عامل رفع شکاف و ضامن اخلاق معرفی گردید. در مرحله بعد، بر اساس مبانی نظری علامه، مولفه های اصلی برای تربیت اخلاقی مطلوب تعیین شده، سه رویکرد رایج تربیت اخلاقی( رویکرد رشدی-شناختی، رویکرد غمخواری و رویکرد تربیت منش) از نظر توجه به این مولفه ها و اهتمام در رفع شکاف میان معرفت و عمل، مورد بررسی و نقد قرار گرفت و مشخص شد که هیچ یک از آن ها نمی توانند به طور مطلوبی این شکاف را کاهش دهند. لذا ضرورت طراحی یک الگوی تربیتی جدید بر مبنای دیدگاه های علامه طباطبایی مورد تاکید قرار گرفت. الگوی نظری مطلوب، با رویکرد تقوا-محوری و در قالب سه مرحله طراحی شد و زیرساخت ها و اصول آن نیز تعیین گردید.
نوشته
این پژوهش با هدف تدوین بسته آموزشی تربیت اسلامی فرزندان در دوره اول کودکی (هفت سال اول ) با رویکرد علامه طباطبایی(ره) و استاد شهید مطهری و اعتباریابی آن به صورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه آماری شامل تمام آثار این دو استاد است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گروه نمونه انتخاب و مبانی و عوامل تربیت با استفاده از روشهای آمار توصیفی استخراج و با استفاده از روشهای تحلیل کیفیی کدبندی ، و نمودار طبقه بندی محتوایی تربیت اسلامی تهیه شد؛ سپس به تحلیل محتوای یافته های روانشناسی رشد پرداخته ، و ضمن تبیین فرزندپروری ، عوامل موثر در زمینه پرورش فرزند سالم و کارامد استخراج ، و در نهایت بسته آموزشی متناسب با تاکید بر دورههای سنی اسلامی به دوره اول کودکی (هفت سال اول )، و دو دوره آموزشی (عمومی و کودکی اول ) تدوین شد. به منظور اعتباریابی بسته آموزشی محقق ساخته با روش نمونه گیری همگن ١٥ نفر از استادان حوزه روانشناسی و علوم اسلامی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و با روش کاپافلیسه ، میزان توافق ارزیابان در سطح معنا داری ٠.٠٥ >P در دوره های عمومی ٠.٦٢ و کودکی دوره اول ٠.٦٤ محاسبه شد که نشاندهنده توافق مطلوب است .
نوشته
اسلام دینی اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد و از آن‌ها برای اصلاح و تقویت روابط اجتماعی و تحقق اخلاقی تربیت اجتماعی و اجرای اهداف مقدس جامعه بهره می‌گیرد. هدف اسلام در این سیر، تنها ساختن فرد دین‌دار نیست؛ بلکه ساختن جامعه دین‌دار نیز هست، جامعه‌ای که روابط اجتماعی آن براساس اهداف و احکام دین سامان گیرد، جامعه‌ای ارزشمند است که در آن سعادت فرد با سعادت جامعه پیوند خورده است و تربیت اجتماعی با دو مقوله مسئولیت‌های اجتماعی و ایمان اسلامی، ارتباطی قوی و انفکاک ناپذیر دارد. توجه به پایه‌های اخلاقی با رویکرد قرآنی به مثابه عاملی مهم در تثبیت و ایجاد جامعه مطلوب اسلامی و پایداری تربیت صحیح اجتماعی به‌شمار می‌آید و تقوا، عدالت اجتماعی، وحدت و امنیت اجتماعی، مهم‌ترین این پایه‌ها محسوب می‌شوند. مرحوم علامه طباطبایی از جمله مفسران و حکمایی است که در اندیشه‌های تفسیری و فلسفی خویش توجه خاصی به بحث یادشده نموده و معتقد است که پایه‌های اخلاقی از لوازم اعتقادی و عملی در تربیت اجتماعی انسان‌ها به‌شمار می‌آید. ایشان جامعه بدون اخلاق و تربیت اجتماعی و جامعه بدون توجه به پایه‌های اخلاقی را عامل سستی و بی‌بنیادی انسان‌ها در عرصه ایمان و عمل نیک شمرده است که در این صورت، جامعه رو به انحطاط رفته و فساد و هرج و مرج در آن گسترش می‌یابد. سعی نگارنده در این مقاله آن است که پایه‌های اخلاقی تربیت اجتماعی انسان‌ها در قرآن را از دیدگاه علامه طباطبایی بررسی کند.
نوشته
Footer