Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
برهان مفید یقین در فلسفه اولی
نزد فلاسفهای چون ابن سینا و ملا صدرا، شریفترین و محکمترین برهانها و برترین آنها در اعطاء یقین، برهان لمی است، اما محمد حسین طباطبایی نه تنها براین اعتقاد نیست، بلکه از اساس برهان لمی را خارج از ساخت فلسفهء اولی میداند، چه موضوع فلسفهء اولی عامترین اشیاء است و عامترین اشیاء معلول چیز دیگری نیست، زیرا موجودی خارجی از عامترین اشیاء نیست تا علتی برای آن باشد. به هر روی ایشان تنها برهان مفید یقین در فلسفه اولی را برهان انیی میداند که در آن از برخی لوازم عام به لازم عام دیگر پیبرده میشود
نوشته
عقل و وحی ازدیدگاه ابن سینا و علامه طباطبائی
هدف پژوهش : بیان ضرورت عقل و وحی در زندگی انسانی و رهائی از دامهای یکسونگری روش پژوهش : کتابخانهای و تحلیلی طرح پژوهش : ارائه نظرات ابن سینا وعلامه در مورد عقل و وحی و مقایسه آراآ آنها باهم نتیجهکلی : از نظرابن سینا، عقل در مرحله اتصال به عقل فعال ومراتب بالاتر کمال که عقل قدسی نامیده میشود با وحی که جلوهای از مراتب اعلی است رابطه عینیت دارد همچنین ازنظر علامه طباطبائی در آیات و روایات، حجیت عقل (که همان فطرت اصلی است) و وحی مورد تایید و تصدیق قرارمیگیرد و بین روش انبیاآ در دعوت به حق و آنچه انسان از طریق استدلال درست و منطقی به آن میرسد تعارضی نیست.
نوشته
ماهیت وحی و چگونگی دریافت آن از دیدگاه ابنسینا و علامهطباطبایی
وحی پایه و اساس نبوت و از امور ضروری ادیان آسمانی است و آن ارتباط مرموز و ویژه ای است بین خدا و انسانهای ممتاز و برگزیده ای که پیامبر نامیده می شوند. در این ارتباط ویژه، پروردگار بزرگ به طور مستقیم، یا با واسطه حجاب و یا به وسیله فرشته وحی با پیامبر سخن می گوید و علوم و معارف و احکام و قوانین را در قلب نورانی او القا می کند و به او ماموریت می دهد تا آنها را به ابلاغ کند؛ پیامبر نیز در این ارتباط ملکوتی و فوق العاده، بوسیله قلب نورانی اش، حقایقی را از جهان غیب می گیرد بدون این که از حواس خود مدد جوید یا نیاز به فکر و ترتیب قیاس داشته باشد و در همین حال منشاء این داده های غیبی یعنی خدای سبحان را می شناسد و به ماموریت سنگین خود که پیام رسانی است آگاهی کامل دارد و از اطمینان و آرامش درونی برخوردار است. وحی پددیده ای است برتر از افق فکر بشر که شناخت ماهیت آن برای ما امکان ندارد، یک پدیده طبیعی نیست تا با ابزارهای علمی قابل شناخت باشد؛ حقیقت وحی را نمی توان تصور و تعریف کرد زیرا برای ما قابل فهم و ادراک نیست ولی پیامبر در بطن ذات خود حقیقت وحی را ادراک می کند. حال ادراک و مشاهده حضوری پیامبر در قالب الفاظ نمی گنجد و قابل انتقال به دیگران نیست اما محتوای غنی وحی و پیام خداوند سبحان قابل انتقال به دیگران است؛ پیامبر از حال وحی خبر می دهد نه این که این پدیده غبر طبیعی را بر مردم عرضه بدارد همراهان پیامبر علائم وحی را در آن جناب مشاهده می کنند نه این که به حقیقت وحی پی ببرند. آنچه در این پژوهش بدان پرداخته شده است ماهیت وحی و کیفیت دریافت آن از دیدگاه ابن سینا و علامه طباطبایی است، تلاش ما بر این است که بعد از وحی و نبوت و طرح پیش فرضهایی در خصوص وحی، خصلت های ویژه نبی را مورد بررسی قرار داده و سپس با توجه به القاء وحی از جانب خدای سبحان به نبی در حد توان به تبیین ماهوی و معرفت شناختی وحی بپردازیم؛ البته ما توان شناخت و تبیین حقیقت وحی را نداریم و نمی توانیم برای این پدیده برتر از افق ماده و مادیات تعریف جامع و مانعی ارائه دهیم و منظور ما از آنچه مطرح می شود بیان و توصیح مطالبی است که بتواند به فهم ما درباره وحی کمک کند و این ارتباط مرموز و فوق العاده را به ذهن نزدیک سازد.
نوشته
مسئله "نفس الامر" در اندیشه علامه طباطبایی و فلسفه ابن سینا
علامه طباطبایی به عنوان فیلسوفی والامقام در پایان سلسلهء فلاسفهای قرار دارد که تحولات و اصلاحات اساسی در ساختار فلسفه اسلامی به وجود آوردهاند.یکی از نوآوریهای ویژهء این شخصیت بزرگوار انسجام بخشیدن به مسئله نفس الامر است.او بیانها و نگرشهای گوناگون فلاسفهء مختلف را در این باره بررسی کرده و مطالبی را برای برهانی کردن،تقریر،و نظام بخشیدن به آن ارائه نموده است. برای روشن شدن جایگاه تلاش ایشان لازم است همهء مطالب صاحبنظران گذشته را در این مورد مطرح و بررسی کرد.اما به علت ضرورت توجه به خاستگاه تاریخی فلسفه اسلامی،فقط به بررسی مقایسهای نفس الامر در فلسفه ابن سینا و نظریهء علامه طباطبایی میپردازیم.نخست بهتر است که جایگاه این مسئله در آثار ابن سینا،سپس نظریهء علامه طباطبایی،بررسی و در پایان فرق این دو نگرش روشن گردد.
نوشته
مقایسه تقریرات ابن سینا و ملاصدرا و حکیم سبزواری و علامه طباطبائی در برهان صدیقین
در برهان صدیقینی که ابن سینا تقریر کرده به یقینی بودن موجود ما و دفع دور و تسلسل تکیه شده است و ملاصدرا در تقریر برهان صدیقین به اصالت و وحدت وجود بساطت و تشکیک وجود توسل جسته است و در تقریر حکیم سبزواری بر اصالت وجود و بر اینکه برای وجود افراد متباین با لذات نیست بلکه تفاوت افراد وجود به مراتب و ظهورات و اطوار و درجات است تکیه شده است اما در تقریر علامه طباطبایی نیازی به اثبات اصالت و تشکیک وجود و غیر آن نیست زیرا با بررسی اصل وکاقعیت بدون هر قید و شرط به ثبوت ازلی آْن پی برده می شود و از مزایای این تقریر اثبات توحید ذاتی حق تعالی است
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد