هدف پژوهش بررسی تطبیقی دیدگاه‌های علامه طباطبایی و جوادی آملی در خصوص مباحث علوم قرآنی شامل : وحی، نزول قرآن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ است. وحی یکی از مباحث بررسی شده در این پژوهش است که، این دو مفسر در زمینه‌ی معنای لغوی وحی، تقسیم‌بندی انواع وحی و تفسیر شیوه‌های وحی دیدگاه‌های متفاوتی دارند. از جمله، علامه در معنای لغوی وخی فوریت و پنهانی بودن در القاء معنا را لحاظ کرده، اما جوادی آملی تنها به پنهانی بودن وحی اشاره کرده است. در بحث نزول، تفاوت انزال و تنزیل و تبیین نزول دفعی نقاط افتراق دیدگاه‌های این دو مفسر است، اما در زمینه تعریف نزول، انواع نزول، نزول معنوی آراء مشترکی دارند. مثلا در اختلاف بین تعابیر انزال و تنزیل جوادی آملی وجود قرینه را الزامی می‌داند. بیشترین تطابق آراء دو مفسر، در عرصه محکم و متشابه است. اما شیوه بیان فرق دارد. در بحث نسخ نیز در زمینه‌ی شرایط نسخ، روش شناخت ناسخ و منسوخ، گونه‌های امکان نسخ، تعداد آیات منسوخه، ملاک‌های رد ادعای نسخ نظریات مستقلی دارند. مثلا از میان گونه‌های امکان نسخ، علامه تنها نسخ قرآن با قرآن را قبول دارد، اما جوادی آملی نسخ قرآن با سنت را هم قبول کرده است
نوشته
شخصیت عرفانی علامه طباطبایی با توجه به شاگردی ایشان نزد عارف شهیر سید علی قاضی طباطبایی و آثار عرفانی به جا مانده از وی، بر کسی پوشیده نیست. جایگاه رفیع المیزان در میان تألیفات متنوع ایشان، به همین مقدار مبرهن است. با این همه تاکنون پژوهش مستقل و جامعی پیرامون میزان اثرگذاری گرایش عرفانی ایشان بر المیزان، مشاهده نشده است. این رساله در پی بررسی این مهم با کنارهم گذاشتن مبانی عرفان و برداشت های تفسیری علامه است. این همان عرفانی است که از دایره ثقلین خارج نیست و به همین سبب و به جهت علو شخصیت علامه در جهان اسلام و بستر قرآنی المیزان، می تواند یکی از شواهد دقیق و قابل استناد در مباحث عرفان ناب اسلامی باشد و توجه محققان را به بعد عرفانی المیزان که در نگاه اول محسوس نیست، جلب کند و شخصیت برجسته تفسیری علامه را در کنار عارفی متعمق قرار دهد که می تواند مهمترین اصول و مبانی عرفان را همچون فنا، عشق الهی، تجلی، توحید و ولایت، در بستر مباحث متین قرآنی که با روش تحسین برانگیز قرآن به قرآن مطرح می شوند، ارائه دهد. بر اساس یافته های تحقیق، علامه به عرفان برگرفته از ثقلین پایبند بوده و بازتاب آن را می توان با بررسی برداشت های تفسیری وی در المیزان، دید. این گرایش عرفانی در آیات مختلف خود را نشان داده و به دور از تاویل گرایی صوفیانه، عرفان حقیقی اسلامی را بسته به آیات مختلف ارائه می دهد. از این نظر المیزان متاثر از ذوق عرفانی علامه بوده و بستر مناسبی برای بیان دیدگاه های عرفانی وی است. روش تحقیق به شکل کتابخانه ای بوده و توصیفی تحلیلی انجام شده است.
نوشته
انسان به دلیل برخورداری از عقل و اراده از سایر موجودات که فاقد این توانایی اند متمایز است. (اکوان،پژوهش دینی، ش16-83) علامه طباطبایی در بحث شناخت انسان معتقد است که انسان مرکب از دو بعد جسمانی و روحانی است و حقیقت انسان به روح است (طباطبایی،1374،2-170) از نظر علامه طباطبایی، انسان یک موجود حقیقی و مبدا آثار وجودی است و مستعد در رسیدن به کمال است، کمال انسانی نیز بستگی دارد به اعتقادات و اعمال صحیح که به صورت ملکه در وجود انسان راسخ می گردد. (طباطبایی، 1361،79-80) انسان با توجه به غریزه کمال طلبیِ فردی و اجتماعی ، برای بقا، حیات و نیل به کمال در خود، نیاز به موجودات دیگر دارد از همین جا اجتماع و زندگی اجتماعی انسان شکل می گیرد، در واقع آنچه آدمی را وادار نموده است تا به زندگی اجتماعی و تعامل با دیگران تن دهد نیازهای طبیعی زندگی و بهره مندی از آنها برای بهتر زیستن و رشد و تعالی مادی و معنوی است.(اکوان، پژوهش دینی، ش83،16) علامه طباطبایی در المیزان معتقد است، انسان که از روز اول به حکم ضرورت، اجتماع تشکیل داده است، بدین منظور بود که یک زندگی اجتماعی داشته باشد و در اجتماع دارای منزلتی شایسته باشد.(طباطبایی،1374،18-485) اولین اجتماع انسانی که در جامعه پیدا شد و اولین مکانی که برای هر انسانی تعریف می شود وبدان تعلق دارد خانواده است؛(اکوان، محمد، پژوهش دینی، ش16-96) علامه طباطبایی آن را به عنوان مهم ترین نهاد اجتماعی می داند که با پیوند مقدس ازدواج آغاز می گردد و با تولد فرزندان کامل می گردد(بروجردی علوی، مهدخت، اندیشه علامه طباطبایی،52،1)هرگاه خانواده مبتنی بر ملاک و معیار مناسبی که او را به سوی کمال سوق دهد باشد و روابط میان اعضای آن، روابط همسران نسبت به یکدیگر و همچنین روابط والدین و فرزندان بر اساس اصول انسان شناسی استوار باشد، از آن تعبیر به «خانواده مطلوب» می گردد. چنین خانواده ای ظرفیت بیشتری دارد تا از گزند آسیب هایی که بنیان خانواده و روابط فی ما بین اعضای آن را تحت الشعاع قرار می دهد، در امان بماند. در این پژوهش سعی بر این است که به بررسی اصول انسان شناسی و معیار های خانواده مطلوب و سپس آسیب های موجود از منظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان تحلیل گردد.
نوشته
Footer