پژوهش حاضر از 4 بخش تشکیل یافته است. در بخش اول کلیاتی درباره تعریف و ماهیت آزادی و مفهوم آن، سیر تطور آن و نظرات اندیشمندان غربی و اسلامی ارائه می گردد. در بخش دوم، آزادی در حوزه فردی، ارتباط با آن با اراده و مسئولیت، آزادی فردی در عرصه های مختلف از قبیل آزادی ایمان، اندیشه اسلامی مطرح می شود. در بخش سوم: آزادی در حوزه اجتماع و در انواع مختلف آن مانند آزادی بیان و آزادی افکار و تضارب آراء در جامعه، آزادی قانون و ارتباط آن با نظم و امنیت، آزادی و عدالت اجتماعی، آزادی احزاب و گروههای سیاسی و حدود آزادی در جامعه مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش چهارم: آزادی در حوزه حکومت طی سه فصل به بیان و ملاک آزادی حکومت، مردن و نقشی که در تعیین حکومت کارگزاران آن و ارتباط با آنها دارند و حدود آزادی حکومت پرداخته می شود و در آخر نیز نتیجه گیری از پژوهش که در واقع بررسی نهایی مورد پژوهش است، ارائه می شود.
نوشته
تفکر فیلسوفان در طراحی جامعه مطلوب است، به این امید که در عالم واقع تمام یا برخی از جنبه های آن تحقق یابد. نظرات فیلسوفانی چون «افلاطون»، «لاک» و حتی در دوران معاصر، تئوری عدالت «جان رالز» با این هدف و مقصود بوده است. در اندیشه سیاسی اسلام نیز با توجه به آموزه های قرآنی و سنت نبوی و ائمه معصومین: در بحث حکومت و حاکمیت و شرایط جامعه مطلوب، فیلسوفان اسلامی درصدد ارائه طرحی برای جامعه مطلوب می باشند. در این مقاله تلاش شده است جایگاه سعادت به عنوان هدف و غایت جامعه مطلوب اسلامی در اندیشه علامه «طباطبایی» ـ فیلسوف و مفسر اسلامی ـ مورد بررسی قرار گیرد. از دیدگاه علامه طباطبایی، جامعه ای به سعادت می رسد که حرکتش در مسیر فطرت انسانی و نظام آفرینش باشد. حکومت مطلوب، حکومتی است که براساس دین و فطرت، جامعه را به سعادت برساند. ازاین رو، جامعه ای به سعادت دنیوی و اخروی می رسد که دین منطبق با فطرت بر آن جامعه حکومت کند. اما هدف از تشکیل حکومت این است که هر فردی از افراد جامعه به کمال لایق خود برسد و در نیل به سعادت، کسی و چیزی مانع وی نگردد.
نوشته
اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه طباطبایی با توجه به عمق و وسعتی که دارد می تواند راهگشای بسیاری از مسائل سیاسی دوره کنونی در جوامع مختلف باشد. یکی از مهمترین مبانی تفکر فلسفی علامه طباطبایی که اندیشه سیاسی- اجتماعی ایشان را متاثر ساخته است و به نوعی جهت نگاه علامه را تعیین می کند نظریه ادراکات اعتباری است. در این مقاله با توجه به اهمیت و ضرورت طرح اندیشه سیاسی- اجتماعی علامه و مبانی آن سعی شده است از سویی مبانی و مفروضات معرفتی اندیشه سیاسی علامه طباطبایی و از جمله مهمترین آن یعنی نظریه ادراکات اعتباری و از سوی دیگر به کارکرد این رویکرد در اندیشه سیاسی- اجتماعی یعنی نوع نگاه علامه به مسائل مختلف سیاسی جامعه از جمله منشا معضلات فکری- اجتماعی، انسان، جامعه، حکومت و وضع مطلوب آن، قانون، عدالت و اقتصاد پرداخته شود. نتیجه اینکه اندیشه سیاسی-اجتماعی علامه طباطبایی در پرتو نظریه ادراکات اعتباری از قابلیتهایی برخوردار است که در عین تمایز از اندیشه­های نسبی­گرا، فضای جدیدی را در عالم سیاست می­گشاید و در کنار پایبندی به اصول ضروری اسلام، نتایج و کارکردهایی را در پی دارد که پاسخ بسیاری از مشکلات زمانه را مبتنی بر پذیرش تکثّر و تغییر ارائه می­نماید.
نوشته
Footer