Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی تطبیقی مبادی اختیار انسان از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی(ره)
مبحث اختیار، از موضوعات گستره فلسفه است که از دیرباز، نقش مهمی در مباحث اساسی متافیزیک، اخلاق، علم النفس و کلام داشته است. این نوشتار بر آن است تا با روش کتابخانهای، مطالعهای تطبیقی بین دیدگاه دو فیلسوف مسلمان، علامه طباطبایی(ره) و ملاصدرا درباره مبادی اختیار انسان صورت داده، و با توصیف و تبیین بنیادیترین دیدگاههای این دو متفکر اسلامی در باب مساله اختیار انسان، شباهتها و تفاوتهای این دو را بنمایاند.این دو فیلسوف بر وجود اختیار در انسان تأکید داشته، و اختیار و اراده را به مثابه دو مقوله متمایز از یکدیگر محسوب، و اراده را به عنوان یکی از مبادی فعل اختیاری مطرح می-کنند. ایشان، انسان و حیوان را دارای اختیار میدانند ولی با توجه به مبادی اختیار، تفاوت-هایی را در افعال اختیاری انسان و حیوان به سبب نوع ادراک و آگاهیشان برمیشمرند. علامه بر آن است که انسان ابتدا با ادراکات خود مفاهیمی را اعتبار مینماید و براساس ساختن ادراکات اعتباری در ظرف واهمه، فعل اختیاری را انجام میدهد. ولی صدرا صرفا از تصور، تصدیق، شوق، اراده و توانایی سخن به میان آورده و ادراکات اعتباری را مطرح نمی-کند.
نوشته
بررسی مفهومی و وجودشناختی صفت اراده الهی در حکمت متعالیه(با تاکید بر آراء ملاصدرا و علامه طباطبائی)
نوشته
تبیین فعل ارادی انسان (عمل) در پرتو تبیین دعا (تحلیلی از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی دربارة دعا)
چیستی و تبیین فعل ارادی انسان و نیز دامنة ارادة وی در جهان هستی، امروزه ذیل موضوع «فلسفة عمل» بررسی میشود. فیلسوفان مسلمان، در این حوزه نیز ابتکارات و راهحلهای موثری ارائه دادهاند. در این سنت دعا بعنوان یک فعل ارادی، از دو جهت کلی، در دو علم کلام و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است؛ اول رابطة آن با ارادة الهی و دوم، رابطة دعا با ضرورت نظام علّی. ابنسینا برای نخستینبار، چارچوب مسائل این حوزه را ترسیم کرد و حکمای بعد از وی، از جمله میرداماد، ملاصدرا، سبزواری و علامه طباطبایی، هر یک با ارائة استدلالها و تبیینهایی، در شرح و بسط آن گامهای ارزندهیی برداشتهاند. در این جستار دیدگاه ابنسینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی پیرامون موضوع دعا بررسی شده است. با مقایسة این آراء روشن میشود که ابنسینا مسئلة دعا را خارج از نظام علّی تبیین نکرده است. او معتقد است هر حادثهیی در مقام ثبوت، طبیعی یا ارادی است و در مقام اثبات، طبیعی، ارادی یا اتفاقی. بر این اساس، تفاوت «دلیل» و «علت» به تفاوت مقام ثبوت و اثبات است و نباید دلیل و توجیه را متباین از علت یا تبیین بپنداریم. ملاصدرا ضمن پذیرش چارچوب نظریة ابن سینا و موثر دانستن دعا در نظام علّی، در برخی جهات با شیخ الرئیس همسخن نیست. تبیین ملاصدرا نشان از آن دارد که تاثیر و دامنة بیشتری برای عمل و فعل ارادی انسان قائل است. او با باور به تشکیک وجود، دو نقد را به نظریة ابن سینا وارد کرده است. هر چند ملاصدرا در تبیین دعا به تشکیک و اتحاد عقل و معقول اشاره دارد اما بسط نظریة اتحاد عاقل و معقول برای تبیین دعا، یعنی تبیین رابطة میان اراده، مراد و مرید و به همان وزان، عمل، عامل و معمول نزد علامه طباطبایی صورتبندی شده است. علامه با بسط نظریة ملاصدرا، تبیینی دقیقتر از دعا ارائه کرده، هر چند که این نظریه نیز مصون از نقد صاحبنظران نبوده است.
نوشته
دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره ی مبادی فعل ارادی انسان
این پژوهش بر آن است تا به تحلیل مفهومی و وجودشناختی از مبادی فعل ارادی بپردازد. در این راستا باید به سه سوال پاسخ دهد. اولا نوآوری ملاصدرا نسبت به فیلسوفان گذشته درباب مبادی فعل چیست؟ ثانیا ملاصدرا چگونه مبادی درون نفسی فعل اختیاری و ارادی را تبیین و اثبات میکند؟ به دیگر بیان چه ارتباطی میان مبادی درون نفسی فعل به تصویر میکشد جایگاه قوای ادراکی، عواطف و احساسات و اراده در تبین فعل ارادی چگونه است؟ (تحلیل مفهومی و وجودشناختی مبادی درونی صدور فعل) ثالثا براساس آراء علامه چه نقدی میتوان بر ملاصدرا وارد ساخت؟ علامه طباطبایی مبادی فعل ارادی انسان را چگونه تبیین و اثبات میکند؟ محتوای پروژه ناظر است بر جایگاه علم، شوق، عواطف و اراده، غایت و علت غایی در فرآیند فعل ارادی، اختلاف دیدگاه ملاصدرا و علامه و چگونگی اثبات این ها به عنوان مبدء فعل. هم چنین اعتباریات بعنوان نوآوری علامه طباطبایی در زمینه ی مبادی فعل ارادی مورد بررسی قرار میگیرد. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی آراء استخراج شده و با هم مقایسه می شوند استدلال ها اعتبار سنجی می شوند.
نوشته
ظرفیت فرونسیس (عقل عملی) دیوید کار و اراده ایمانی علامه طباطبایی برای اخلاق حرفهای تدریس
هدف اصلی این مقاله، واکاوی نقش فرونسیس (عقل عملی) و نیز اراده ایمانی در موقعیتها و دوراهههای اخلاقی تدریس است که معلمان با آنها مواجه میشوند. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش استنتاجی بهره گرفته شد. بنابراین، نخست با تکیه بر دیدگاه های دیوید کار، ظرفیت فرونسیس (عقل عملی) در اخلاق تدریس مورد بحث قرار گرفت. سپس در چارچوب دیدگاههای کار و بر اساس مواضع علامه طباطبایی نسبت به اراده ایمانی، دلالتهایی برای قضاوتهای اخلاقی اثربخش در فرایند تدریس استنتاج شد. بنابر یافتههای این پژوهش، به زعم کار، فرونسیس ارسطویی، نظمدهنده و کنترلکننده احساسات، تمایلات و خواستهها در شرایط و موقعیتهای تدریس میباشد که با پیشرفت منش معلمان سروکار دارد. از مواضع علامه طباطبایی نیز میتوان استنباط نمود که در قضاوتهای حرفهای تدریس، علاوه بر عقل عملی به عنوان بعدی ادراکی، ایمان، اراده وعمل نیز حائز اهمیت اند؛ هرقدر ایمان در مراحل قلب، لسان، فکر و عمل، با وساطت اراده تقویت شود، تعالی اخلاق حرفهای معلمان در مواجهه با موقعیتها و دوراهههای اخلاقی تدریس نیز تقویت میشود.
نوشته
معناشناسی اراده و مشیت الهی با تکیه بر آرای ملاصدرا و علامه طباطبایی
در میان صفات خدا، بحث از «اراده»، از دیرباز، مورد توجه و عنایت فیلسوفان و اندیشمندان قرار گرفته است. در این میان، ملاصدرا به عینیت صفات با ذات و همچنین وحدت صفات با یکدیگر قائل شده است و حقتعالی را چه در مرتبه ذات و چه در مرتبه فعل، مرید میداند و با استناد به براهینی مانند برهان «صدیقین» و برهان «بسیط الحقیقه» به اثبات این مسئله میپردازد. از منظر معناشناسی، او معتقد است اراده خداوند، همان علم او به نظام احسن است که عین ذات او و عین داعی است. برخلاف صدرالمتالهین، علامه طباطبایی اراده را تنها صفت فعل دانسته و برگرداندن آن به علم را صحیح نمیداند. وی از طریق لوازم فعل، اراده را برای خداوند اثبات میکند. با وجود این، در بحث «مشیت»، هر دو فیلسوف، خداوند را چه در مقام ذات و چه در مقام فعل دارای مشیت میدانند و قائل به مشیت تکوینی و تشریعی حقتعالی هستند.
نوشته
نقش اراده در فاعلیت الاهی از منظر حکمت اسلامی
مقاله حاضر در صدد بررسی مساله نسبت اراده و فاعلیت الاهی، در آرای حکمای مسلمان است. ازاین رو، مقاله حاضر، پس از تبیین لغوی و مفهومی واژگان اراده و فاعلیت الاهی، نخست فاعلیت الاهی را از منظر ابونصر فارابی و ابن سینا ملاحظه کرده، استدلال های ایشان را بر ابداعی بودن فاعلیت الاهی بیان کرده است. سپس به بررسی دیدگاه شیخ اشراق و فاعلیت اشراقی از منظر او پرداخته شده است. در ادامه، با بررسی آرای صدرالمتالهین، ابعاد مختلف فاعلیت ایجادی، شرح و بسط داده شده است. در خاتمه، ادامه دیدگاه صدرالمتالهین نزد حکمای متاله متاخر، تا روزگار معاصر، مد نظر قرار گرفته، ضمن بررسی و ارزیابی دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی در باب اراده الاهی، دیدگاه کلامی امامیه نیز در باب فاعلیت و اراده الاهی تبیین شده است. در نهایت، ضمن جمع بندی آرا، اختلاف نظرهای موجود، تبارشناسی و علت یابی شده است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد