این پژوهش، به‌منظور تعیین اثربخشی درمان وجودی،‌ بر اساس قرآن کریم، بر تغییر مثبت باورهای مبتلایان به ام‌اس ارائه شده است. جامعة آماری این تحقیق، کلیه بیماران ام‌اس تحت پوشش بیمة تامین اجتماعی بودند. برای بررسی باورهای وجودی مبتلایان به ام‌اس و بررسی اثربخشی درمان استخراجی از قرآن کریم، پرسش‌نامه‌ای طراحی شد و در اختیار مبتلایان به ام‌اس قرار گرفت. پس از جمع‌آوری پرسش‌نامه محقق‌ساخته و پس از طی مراحل تحلیل عاملی، استخراج عوامل تشکیل‌دهنده باورهای وجودی مبتلایان انجام شد که به ترتیب شامل، باورهای وجودی در رابطه با: 1. بودن در جهان معنادار؛ 2. ایمان و حقیقت؛ 3. خودآگاهی و مسئولیت؛ 4. بخشش و عشق به دیگران بودند. در مرحلة نهایی پرسش‌نامه اصلاح شده، برای بررسی تغییر مثبت باورها، در اختیار دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفت. نتیجه تحقیق نشان داد که درمان وجودی بر تغییر مثبت بیماران ام‌اس موثر است.
نوشته
پرسش از «عقلانیت باور دینی» ذهن دین‌پژوهان، به‏ویژه بسیاری از فلاسفه دین را به خود معطوف کرده است. زمینۀ طرح این پرسش، مخصوصاً «معقولیت باور به خدا» را باید در مغرب‏زمین جست‏وجو کرد. به چالش کشیده‌ شدن مفاهیم بنیادین دینی، در کنار نارسایی برخی مفاهیم فلسفی، بسترساز تضارب آرا درباره اعتبار عقلانی باورهای دینی گردید. سؤال محوری در اینجا این است که: آیا اساساً یک باور دینی - و به طور خاص باور به خدا - می‌تواند معقول باشد یا این باور را باید بر مبنای دیگری تبیین نمود؟ در پاسخ به این پرسش، تلاش‌های بسیاری از سوی آن دسته از فلاسفه غربی که دین یکی از دغدغه‌های اصلی تفلسف آنها بوده، و نیز فیلسوفان برجسته مسلمان انجام شده است، که از جمله آن می‌توان به آلوین پلانتینگا و علامه طباطبائی اشاره نمود. رسالت نوشتار فرارو، بررسی تطبیقی موضوع فوق و ارائه ادّله و نوع یا الگوی عقلانیتی است که این دو فیلسوف از باور دینی ارائه می‌دهند. در این مقاله از روش کتابخانه‌ای با بهره‌گیری از دو عنصر توصیف و تحلیل برای بررسی تطبیقی آرای علامه و پلانتینگا استفاده شده است. بخش اول این مقاله، راهکارهای پلانتینگا را در پاسخ به منتقدان باوری دینی مورد توجه قرار داده است و در بخش دوم، دیدگاه علامه و مدل وی از عقلانیت باور دینی بررسی می‏شود. پایان‏بخش این نوشتار نیز به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری مقایسه‌ای دیدگاه‌های این دو اندیشمند اختصاص یافته است.
نوشته
هدف از انجام پژوهش حاضر ساخت و هنجاریابی مقیاس باورهای وجودی بر اساس قرآن کریم (با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبائی) در بین افراد مبتلا به مولتیپل اسکلورزیس (ام اس) بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مبتلایان به ام اس بیمه شده تامین اجتماعی مراجعه کننده به داروخانه 13 آبان، 29 فروردین، هلال احمر و شهید کاظمی در شهر تهران تشکیل دادند که از بین آن ها، داروخانه 13 آبان به روش تصادفی ساده انتخاب شد. نمونه پژوهش شامل 150 نفر از مبتلایان بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه باورهای وجودی با در نظر گرفتن 39 گویه بود. بررسی مقدماتی پرسشنامه با تایید روایی صوری و محتوایی پرسشنامه، بر روی 30 نفر با در نظر گرفتن مقدار آلفای کرونباخ (97/0) و همبستگی گویه ها با نمره کل، نشان داد که پرسشنامه با 39 گویه قابل اجرا بر روی نمونه اصلی است. سپس، پایایی پرسشنامه با مقدار آلفای کرونباخ (77/0) و حذف 2 گویه به دلیل عدم همبستگی با نمره کل، مورد تایید قرار گرفت. بررسی روایی سازه پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل عاملی نشان داد که ابتدا مقدار KMO برابر 687/0 بود و آزمون بارتلت نیز در سطح (01/0>P) معنادار بود. همچنین برای استخراج عوامل اولیه مقیاس باورهای وجودی با استفاده از روش تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس، تعداد 4 عامل با در نظر گرفتن گویه هایی با بارعاملی بالاتر از 3/0 در نظر گرفته شد؛ بنابراین پس از حذف گویه های ناخالص، تعداد 25 سوال و 50 گزینه در 4 عامل نام گذاری شدند که عبارت بودند از: 1- بودن در جهان معنادار 2- ایمان و حقیقت 3- خودآگاهی و مسئولیت 4- بخشش و عشق به دیگران. پایایی و همسانی درونی پرسشنامه 25 سوالی با روش آلفای کرونباخ (70/0) مورد تایید قرار گرفت. خرده مقیاس های محاسبه شده و نمره کل پرسشنامه با ضریب همبستگی پیرسون نشان از همبستگی معنادار در سطح (01/0>P) داشت. همچنین در نهایت نمرات استاندارد و هنجار شده پرسشنامه به تفکیک هر عامل محاسبه شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که پرسشنامه باورهای وجودی مبتلایان به ام اس به عنوان یک ابزار پایا و استاندارد قابلیت استفاده در موقعیت های پژوهشی و بالینی را دارد.
نوشته
این مقاله به مسأله ارزشمندی زندگی، که یکی از بحرانهای معنوی انسان مدرن است، میپردازد. در این راستا ، ضمن طرح نظریات طبیعت‌باوران در این خصوص، از خلال بیانات علامه در سراسر المیزان دیدگاهی فراطبیعت‌باور و خدامحور را استخراج کرده است. بنا بر این دیدگاه، زندگی در این دنیا بدون باور به خدا و حیات پس از مرگ پوچ و لهو و لعب است، اما انسان می‌تواند با ایمان و عمل صالح به مقام خلافت الاهی، و به این ترتیب به زندگی‌ای بغایت معنادار، دست یابد. دعوی این مقاله این است که با توجه به ذومراتب بودن مفهوم ارزش و تفاوت سطح ارزشمندی زندگی، می‌توان گفت که در عین‌حال که ارزش حیات بدون باور به خدا و زندگی پس از مرگ در مقایسه با ارزش حیات مورد‌نظر علامه مایل به هیچ است، از منظر ذهنیِ شخص صاحب زندگی چنین نیست. در عین حال، حتی از منظر عینی می‌توان میان دیدگاه فراطبیعت‌باور علامه و نظریه‌های طبیعت‌باور جمع کرد و نتیجه گرفت که هر یک از این دو درصددند تا شرایط دستیابی به مرحله خاصی از ارزشمندی زندگی را بیان کنند.
نوشته
حیات طیبه در راستای مراحل زندگی و برخاسته از مراتب روح انسانی است. انسان موّمن در سیر متعالی و تعالی معنوی خویش که تولدی بعد از تولد می‌یابد. به افاضه الهی موید به روحی می‌شود که حیات طیبه ثمره آن است. اگر حیات طیبه حیاتی جدید و برتر از حیات معمولی و منشا آثاری بس ارزشمند برای انسان مومن است، در حقیقت مومن حائز مرتبه جدیدی از روح شده که از پرتو آن روح، این حیات و آثارش پدیدار شده است. البته این مرتبه فائقه روح - که استعداد ویژه ای بوده و اکنون فعلیت یافته است - ظهور و شکوفایی‌اش را از ایمان و عمل صالح می‌گیرد. در حقیقت، مراحل و عوامل دست‌یابی به حیات طیبه از منظر علامه طباطبایی رحمه الله محور اصلی بحث و جستجو در این نوشتار قرارگرفته است. این مقاله به روش تبیینی - تحلیلی با استفاده از آثار علامه طباطبایی رحمه الله و با تاکید بر تفسیر گران‌سنگ المیزان انجام گرفته است. در این راستا حقیقت مراحل و موانع وصول به حیات طیبه از منظر علامه و همچنین موانع وصول به حیات طیبه مورد واکاوی و مداقه قرار گرفته است. با بررسی‌های انجام گرفته دریافت شد که: حقیقت حیات طیبه از دیدگاه مرحوم علامه، کمال حیات موجود نیست؛ بلکه اعطای زندگی جدید است. در حقیقت پیدایش حیاتی جدید و فوق حیات معمولی و ظاهری است. حیاتی که برخوردار از نورانیت است. این حیات، به معنای جان‌انداختن در چیزی و افاضه حیات به آن است. از راههای وصول به این حیات معنوی می‌توان به داشتن ایمان و عمل صالح، صبر، توکل و شکوفاکردن عقل نام برد که همه این عوامل تحت ولایت الهی و در عالم عندیت مقدور و میسور می‌گردد.
نوشته
Footer