سه واژه «نبی»، «رسول»، «امام» و مشتقات آنها بارها در قرآن به‌کار رفته است. گرچه آیات قرآن در مورد رابطه بین این سه مفهوم صراحت ندارد، اما به‌نظر می‌رسد که با در نظر گرفتن مجموع آیات مرتبط، می‌توان به موضعی مستدل و مستند در این زمینه دست یافت. مفسران فریقین دیدگاه‌های گوناگونی درباره این موضوع اختیار کرده‌اند. در این نوشتار، آراء چهار مفسر از اهل‌سنت و دو مفسر از شیعه مورد بررسی قرار گرفته است. درباره رابطه بین نبی و رسول، پنج دیدگاه و درباره رابطه بین امام و دو مفهوم نبی و رسول، چهار نظر گوناگون از تفاسیر شش‌گانه فوق قابل شمارش است. پس از بررسی‌های انجام شده، در مورد رابطه میان نبی و رسول، دیدگاه علامه طباطبایی به خاطر جامع و مستدل بودن و نیز استناد حداکثری به آیات مرتبط، مورد پذیرش قرار گرفته است. گرچه رای ایشان در مورد رابطه بین امام و دو مفهوم نبی و رسول، حاوی نکات بدیع و لطیفی است، اما دیدگاه هیچ‌یک از مفسران، بیان‌کننده تمامی حقیقت موردنظر قرآن تشخیص داده نشد
نوشته
انسان مسافری است رهسپار لقای خداوند سبحان: ( یَأَیُّهَا الْانسَنُ إِنَّکَ کاَدِحٌ إِلیَ‌ رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیه) «ای انسان تو با رنج و تلاش به سوی پروردگارت روانه‌ای و سرانجام به لقاء او خواهی رسید.» و در این سیر، عوالمی را پیموده تا سرانجام به عالم طبیعت و نشئه‌ی دنیا، رسیده است و عوالمی را پیش رو دارد تا به لقای مهر و جمال یا قهر و جلال حضرت حق راه یابد. انسان باید در این سفر، موانع نظری و عملی سیر و سلوک إلی الله را به خوبی بشناسد و با راه‌های از بین بردن این موانع آشنا شود. بنابراین در این پایان نامه سعی شده است که راه‌های تهذیب اخلاق که در کلمات حکما و علمای اخلاق سه راه است بیان و مقایسه شود. راه اوّل طریقه‌ی حکمای یونان (افلاطون و ارسطو) است که به فواید دنیایی فضایل اخلاقی توجّه دارد، مثلاًمی‌گوید اگر جود و بخشش کنی، آقایی پیدا می‌کنی. راه دوم طریقه‌ی انبیاء است که فواید اخروی تهذیب اخلاق را در نظر دارد مثلاً می‌گوید خداوند در ازای بهشت از مؤمنان جان‌ها و اموالشان را می‌خواهد و راه سوّم انسان را در طرز تفکّر به گونه‌ای تربیّت می‌کند که دیگر محلی برای رذایل اخلاقی نمی‌گذارد و اوصاف رذیله را رفع می‌کند نه دفع مثلاً می‌گوید: همه‌ی عزّت برای خداوند است و با این بیان غرور و تکبّر را از انسان ریشه کن می‌کند. سؤالی که در نگارش این پایان نامه مطرح شده است این است که شیوه‌های تربیّت اخلاق نزد فلاسفه‌ی یونان، انبیاء و قرآن چگونه است؟ بنابراین فرض شده است که روش و هدف تربیّت فلاسفه یونان، انبیاء و قرآن دارای نقاط اشتراک و افتراق هستند و به دنبال آن‌ها رفته‌ایم و نتیجه‌ی آن استخراج مطالب مفیدی از کتب مختلف بوده است؛ که روش تربیّتی افلاطون و ارسطو و انبیا و قرآن با توجّه به مکتب فکری علّامه طباطبایی بحث و بررسی شده است. روش تحقیق این پایان نامه توصیفی- تحلیلی است.
نوشته
بررسی نظرات علامه طباطبایی و سید محمود طالقانی در بحث اهداف اجتماعی انبیا، محور اصلی این پژوهش است. برای رسیدن به این هدف زیرمجموعه‌هایی تنظیم شده است: اصلاح ساختار عقیدتی در اجتماع که در آن توحید به عنوان اوّلین و اصلی‌ترین هدف انبیاء اشاره شده است، اصلاح ساختار اخلاق فردی و اجتماعی که در آن به اخلاق فردی و زیرشاخه‌های آن و اخلاق اجتماعی و زیر شاخه‌های آن اشاره گردید و همچنین اصلاح ساختار اقتصادی به عنوان یکی دیگر از اهداف انبیاء در اجتماع بیان گردیده است. از جمله نتایج به‌دست‌آمده این پژوهش آن است که انبیاء می‌توانند با روش‌هایی که از جانب خداوند متعال برای انسان آورده‌اند جهانی بسازند که در آن همه چیز حول محور پرستش خدای یگانه و رضایت او باشد و انسان‌ها در این جهان به آرامش در کنار یکدیگر به زندگی پرداخته و در نهایت به سعادت ابدی دست پیدا کنند. در این پژوهش از منابع تفسیری و کلامی استفاده شده است. چنان‌که تکیه بیشتر، بر مطالب علامه طباطیایی در تفسیر المیزان و آیت‌الله طالقانی در پرتوی از قرآن است.
نوشته
تحقیق پیش رو به بررسی عصمت و ترک اولی پیامبران الهی با استفاده از نظرات دو دانشمند برجسته معاصر، علامه طباطبایی و آیت الله سبحانی، پرداخته است. موضوع عصمت پیامبران الهی یکی از مباحث مهم در بحث شناخت پیامبران الهی می‌باشد که از دیرباز مورد توجه مفسرین و متکلمین اسلامی قرار گرفته است و هر یک از ایشان آرا و نظرات مختلفی در این مورد ارائه کرده‌اند؛ علامه طباطبایی عصمت را فقط در مراحل سه گانه وحی لازم و ضروری می‌دانند، اما آیت الله سبحانی عصمت را در همه شئون زندگی پیامبر لازم می‌دانند. یکی از مسائل اختلافی در عصمت، در بین دانشمندان فرق مختلف اسلامی، موضوع ترک اولی پیامبران الهی می‌باشد؛ ترک اولی به منزله‌ی گناه و لغزش نیست بلکه به معنای واگذاشتن امری نیکوتر و برگزیدن امری پایین‌تر از آن می‌باشد و چنین عملی بنا بر نظر علمای امامیه، به هیچ وجه نمی‌تواند منافی با مقام والای عصمت پیامبران الهی باشد بلکه از باب این مثل معروف می‌باشد که می‌گوید: «حسنات الابرار سیئات المقربین». ترک اولی گرچه گناه به حساب نمی‌آید اما پیامبران الهی به سبب معرفت بالای خود آن را برای خود معصیت به شمار می‌آوردند و به تبع آن در پی استغفار به درگاه حضرت احدیت برمی آمدند و چنین استغفاری سبب ترفیع درجه‌ی ایشان در نزد حضرت حق تعالی می‌شد.گاهی اوقات استغفار پیامبر به منزله‌ی استغفار برای امت خود بوده است و نه به معنای استغفار برای ترک اولی؛ مانند استغفار نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله)؛ خطاباتی که ظاهرا در آیات قرآن به پیامبر اسلام بر می‌گردد یا به معنی آن است که به در گفته‌اند تا دیوار بشنود، و مربوط به شخص دیگری است؛ و یا اشاره به این دارد که آن امور از دید دیگران گناه به شمار می-روند. نظرات علامه طباطبایی و آیت الله سبحانی در این قسمت همپوشانی و انظباق زیادی دارند.
نوشته
ظهور اسلام،سبب تغییراتی کلان در حوزه‌های مختلف در جامعه‌ی عصر رسالت شد.جامعه‌ی نمونه‌ی مورد بررسی،جامعه‌ی عرب جاهلی در جزیرة العرب است،که در معرض تغییرات بنیادی فرهنگی،اخلاقی و تمدنی‌ قرار گرفت. تغییرآفرینی در جوهر بالنده‌ی اسلامی قرار دارد.این عامل بنیادی تغییر،بر سامانه‌ی دعوت،بنیادگذاری شده است.دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله،در واقع‌ انتشار و ترویج آیین الهی در سطح عامه‌ی بشری به صورتی کاملا روشن‌مند بود.علامه طباطبایی قدس سره مسائل فوق را به معرض تبیین و بررسی همه‌جانبه‌ نهاده‌اند.از دیدگاه ایشان روش دعوت پیامبر صلی الله علیه و اله مبتنی بر چند آموزه است؛ مشروعیت روشی،ابتنا بر آداب باز بودن فضای عمل،تغییرات در نوع‌ تعامل با توجه به تفاوت‌های اجتماعات انسانی. از دیدگاه علامه طباطبایی قدس سره،انسان در تصور نبوی صلی الله علیه و اله،جایگاهی والا دارد و لذا دعوت باید تا اعماق روح انسان سرایت نماید تا در عمل مورد توجه‌ قرار گیرد. در این نوشتار،چند فراز مهم مورد ارزیابی قرار گرفته است،همچون‌ موقعیت جغرافیایی دعوت که عقب‌مانده‌ترین بوده و نمونه‌ی آن حجاز است؛موقعیت زمانی دعوت،که در زمانه‌ای پر از انحرافات صورت یافته‌ اقدامات حساب شده،موضوع دعوت،هدف دعوت که در این خصوص‌ مسائلی به عنوان هدف مطرح شده‌اند،همچون ایجاد قوه‌ی اندیشه‌ورزی و اندیشیدن در انسان،خردورزی،دادگری،ایجاد وحدت و همگرایی و پیشگیری از بهره‌کشی،از دیگر مسائل مورد بحث در این نوشتار است. همچنین در این نوشتار از دیدگاه علامهطباطبایی قدس سره،محتوای دعوت و اصل‌ پیام مورد بررسی قرار گرفته شخصیت دعوت‌کننده و ویژگی‌های پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله همچون امانت‌داری و...مورد اشاره قرار گرفته است.جستارهای‌ دیگر نوشتار،بررسی روش دعوت و بهره‌گیری از ملاک‌های حقانی در ساختار دعوت است.بهره‌گیری از گوهر فطرت،بیان آمیخته با محبت، رعایت ادب،نکاتی‌اند که در روش دعوت پیامبر صلی الله علیه و اله قرار دارد.درونی‌ کردن دستورات و تبدیل آنها به الزام باطنی نیز به بحث درآمده است.روش‌ اجرایی دعوت پیامبر صلی الله علیه و اله روشی انحصاری و الگوست که در این نوشتار تبیین شده است.
نوشته
Footer