Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
امکان تربیت اخلاقی کودکان تا هفت سال براساس آموزه های اسلام (آیات و روایات)
در این مقاله امکان تربیت اخلاقی کودکانی که در سنین اولیه −تولد تا هفت سال− قرار دارند و براساس حدیث حضرت رسول(ص) سیادت دارند، با تأکید بر آیات و روایات بررسی میشود. برای این منظور ابتدا با روش تحلیلی با توجه به مفهوم تربیت اخلاقی متأثر از دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان تعریفی از تربیت اخلاقی برای کودکان تا هفت سال ارائه و سپس با تأکید بر آیات و روایات به این دوره با روش تحلیلی−استنتاجی این امکان تبیین شده است. یافتهها نشان از آن دارد که در آیات و روایات نمونه دلایلی مانند وجوب تربیت اخلاقی، لزوم رفع ضرر اخلاقی، امکان آموزش، وجود موانع تربیت و لزوم رفع آنها در این دوره، مؤید امکان تربیت اخلاقی کودکان تا هفت سال است.
نوشته
بررسی تطبیقی تفکر اجتماعی در اندیشه علامه طباطبایی و لیپمن و استخراج دلالت های آن در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان
هدف از این پژوهش بررسی تحلیلی و تطبیقی اندیشه لیپمن به عنوان بنیانگذار فبک با اندیشه علامه طباطبایی در زمینه تفکر اجتماعی و کشف اشتراکات و افتراقات میان آن ها جهت استفاده هر چه بهتر از فبک درآموزش فلسفه برای کودکان در نظام تربیت رسمی و عمومی است. جامعه تحلیلی این پژوهش شامل کلیه آثار، اسناد و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با موضوع تفکر اجتماعی در آراء لیپمن و علامه طباطبایی بوده که ابتدا شناسایی، سپس به صورت هدفمند و عمیق مورد مطالعه گرفتند. سپس داده های حاصل با روش تحلیلی- استنباطی و تطبیقی به طور پیوسته همزمان با جمع آوری داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل حاکی از آن است که لیپمن و علامه طباطبایی در خصوص "توجه به فردیت در ضمن پذیرش شان اجتماعی" "باور به جایگاه تفکر و عقلانیت در تعاملات اجتماعی" و "توجه به امر گفتگو" با هم اشتراک نظر دارند. افتراقات میان این دو اندیشمند شامل "روش محوری در اندیشه لیپمن در مقابل محتوامحوری در اندیشه علامه" و "مرجعیت تفکر نزد لیپمن و ایمان نزد علامه طباطبایی" است. استلزامات حاصل از این پژوهش، تلاش در جهت توسعه فضای گفتگو محور در تعلیم و تربیت و همچنین خودداری از بستن فضای اندیشه و تفکر می باشد.
نوشته
مقایسه مفهوم «مرگ» در متون داستانی فلسفه برای کودکان و دیدگاه علامه طباطبایی
در پژوهش پیش رو تلاش شده است مفهوم «مرگ» در متون داستانی فلسفه برای کودکان و دیدگاه علامه طباطبایی، با یکدیگر مقایسه شود. برای رسیدن به این هدف از سه روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی، تحلیل مفهومی و زبانی و تحلیل تطبیقی استفاده شده است و پس از بررسی مفهوم مرگ در سه داستان فلسفی برای کودکان بهعنوان نمونه و نظر علامه طباطبایی در این مورد، تفاوتها و شباهتهای آنها در مقولات زیر مقایسه شد: ترس از مرگ، انتقال، میراندن، بهشت و جهنم، ناشناختگی مرگ، آخرین مرحله زندگی بودن، تجسم اعمال، ادامه زندگی در قالب موجودی دیگر، آمادگی برای مرگ، نابودی بدن، اشتیاق نسبت به مرگ، جاودانگی روح و قطعی بودن مرگ. نتیجه چنین حاصل شد که مفهوم مرگ در داستانهای فلسفی برای کودکان به دلیل عدم توضیحات روشن و متقن در رابطه با حقیقت مرگ باعث سردرگمی و بههمریختگی آرامش روانی کودک است. این در صورتی است که توصیف و توضیح مرگ در اسلام به دلیل ژرفای آن و همچنین دقت نظر موجود در آن به فهم متقن و روشن در رابطه با مرگ منجر میشود.
نوشته
مهر به فرزندان
خبر
نقد تربیت اخلاقی برنامه درسی موسسه پیشبرد فلسفه برای کودکان IAPC بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی و ارائه راهکارهایی برای بومیسازی آن
تربیت اخلاقی نسل آینده بخشی اساسی از نظام تربیتی همه جوامع به شمار میآید. هدف اصلی این پژوهش، نقد تربیت اخلاقی در برنامه درسی موسسه پیشبرد فلسفه برای کودکان (IAPC) بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و ارائه راهکارهایی برای بومیسازی آن میباشد. نوع این پژوهش کاربردی است و از روشهای پژوهشی، توصیفی تحلیلی، استنتاجی و نقد توسعی استفاده شده است. پس از بررسی تربیت اخلاقی برنامه فلسفه برای کودکان و نقد آن بر اساس ملاکهای مطلوب تربیت اخلاقی علامه طباطبایی (ره) نتایجی به شرح ذیل دست یافتیم: در تربیت اخلاقی فبک هدف،، تقویت استدلال عملی، درک اخلاقی و بهبود روحیه مشارکت اجتماعی و دموکراتیک شدن کودکان است و علیرغم مخالفت مبنایی با ارائه هرگونه محتوا، در قالب داستان به ارائه محتوا پرداخته است که در هر دو مورد با نظر علامه متفاوت است. همچنین در تربیت اخلاقی فبک برخلاف علامه که بناتر رویکرد دعوت بر فهم، انتخاب و پذیرش از سوی شاگرد و دعوت بر مبنای ارائه دلیل از سوی معلم تأکید دارد، به نحوی افراطی بر روش اجتماع پژوهشی (حلقه کندوکاو) تأکید دارد که در آن بر حذف اقتدار محتوایی معلم تأکید میشود؛ اما هر دو بر اهمیت اسوه بودن معلم در تربیت اخلاقی تأکید میکنند. خودسنجی روش ارزشیابی مورد تائید هر دو رویکرد است. هرچند علامه به چهار مهارت مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاقبه تأکید دارد.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد