Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی تطبیقی نظام احسن از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
مسألهی نظام احسن از دیرباز مورد توجه بسیاری از فیلسوفان و متکلمان قرار گرفته است. این مسأله از طرفی با علم، حکمت و عنایت خداوند و غایتمندی افعال الهی و مسألهی شرور گره خورده است. از طرف دیگر این مساله با رشد علم و فناوری بشر در نظام پیچیدهی هستی مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان غرب قرار گرفته است. پس این مساله به عنوان یکی از مسائل مهم فلسفی در مباحث مربوط به جهانشناختی اهمیت دارد و به عنوان یکی از مسائل کلامی در تبیین مسائل اعتقادی مثل رابطهی شرور و عدل الهی و وجود نقایص موجود در نظام هستی و غایتمندی افعال الهی و حکیم بودن واجب الوجود کاربرد دارد. لذا علامه طباطبایی و شهید مطهری در آثار خود به صور گوناگون به تأمل در این مسأله پرداختهاند. علامه طباطبایی معتقد است هرچیزی که در عالم هستی است با تمام تفاصیلش و به نحو برتر و شریف تر وجود دارد و در نظر شهید مطهری، شکوه و زیبایی جهان در تنوع پهناور و اختلافهای رنگارنگ آنهاست که از این نظر جهان هستی را با تمام پستیها و بلندیها و فراز و نشیبها، همواری و ناهمواریها، تاریکیها و روشناییها و لذتها و موفقیتها و ناکامیها، باشکوه و زیبا تلقی کرده و وجود آنها را بر این جهان لازم میداند.در این تحقیق به تحلیل و بررسی مسألهی نظام احسن از دیدگاه دو فیلسوف متأخر یعنی علامه طباطبایی و شهید مطهری پرداخته میشود تا به دیدگاههای این دو فیلسوف در مورد نظام احسن پی برده شود و تفاوتها و تشابهات و نتایج و آثار دیدگاههایشان بدست آید.
نوشته
ارزیابی دیدگاه مفسران در تبیین معنای امر در آیه ی 54 سوره ی اعراف
در آیات پرشماری از قرآن کریم، آفرینش همة موجودات با فعل «خلق» به خداوند استناد داده شده است؛ ولی در آیة 54 سوره اعراف، مالکیت «امر» در مقابل مالکیت «خلق» قرار گرفته و در نگاه نخست تقابل بین «خلق» و «امر» از آن برداشت میشود. ازاینرو مفسران درصدد تعیین معنای «امر» در برابر «خلق» برآمدهاند. این مقاله، مفهوم امر را از دید مفسران با هدف تحلیل و نقد، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که دیدگاهها در این زمینه عبارتاند از پنج نظریة 1. فرمان، 2. کلام خدا، 3. تدبیر الهی، 4. عالم امر، 5. جنبة امری موجودات، و ادلة این دیدگاهها قابل نقدند. در این میان تنها دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان راه را برای تفسیر قابل دفاع از آیه گشوده است و مقاله حاضر افزون بر تحلیل و نقد جامع دیدگاههای دیگر مفسران، گامی دیگر در عرضة نظریة مورد توجه علامه طباطبایی در لابهلای تفسیر المیزان برداشته و با ترمیم آن به دیدگاهی نو راه یافته است: تفسیر امر به جنبة غیرتعینی موجودات.
نوشته
انسان و قرآن (1) قرآن و آفرینش انسان
علامه طباطبایی رحمه الله در رداین نظریه میگوید: این فرضیه، دلیل مخصوصی آن را اثبات نمیکند و میتوان فرض کرد که انواع به طور کلی از هم جدا و مستقل باشند بدون اینکه تطوری که نوعی را به نوع دیگر مبدل سازد در کار بیاید بلی صرفا یک سلسله تطوراتی سطحی در زمینه حالات هر نوع وجود دارد بدون این که ذات آنها دستخوش تحول شود و تجربه تحول فردی را از یک نوع به نوع دیگر مشاهده ننموده است و هرگز دیده نشده میمونی به انسان تبدیل شود. و علامه طباطبایی رحمه الله میفرماید :«منظور از انسان نوع انسان است پس شامل آدم و مادون آن میشود و مراد از خلق ، خلق ابتدایی است که همان حضرت آدم علیه السلام میباشد»(9) بعد از مرحله گل شدن قرآن حکایت از گل و لای تغییر یافته میکند: «لقد خلقنا الانسانمن صلصالمن حماء مسنون». طرح یک اشکال وجواب آن نویسنده کتاب خلقت انسان میگوید: همانطور که در مقدمهی کتاب ذکر شد راجع به خلقت انسان آنچه از زبان ادیان تقلید و یا تلفیق اخبار جعل شده در تورات شایع کردهاند این است که دو نوع بشر فقط از آدم پدید آمده و آدم هم دارای خلقتی خاص بوده است خداوند هیکل آدم را از گل ساخته و سپس در آن روح دمیده و او را موجود زندهای کرده است زوجه این آدم نیز به نحوی از خود آدم خلق شده این زوج توالدها کرده، نوادهی آنها به تدریج زیاد شده و از آنها بشر به وجود آمده است
نوشته
بررسی تطبیقی حکمت آفرینش شیطان از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و فخر رازی
بنابر آموزه های قرآنی، هدف از خلقت عبودیت و سیر در صراط مستقیم است . با این حال چنین به نظر می رسد که آفرینش شیطان که انسان را از رسیدن به این مقصد باز می دارد و خود نیز در آن قرار نمی گیرد، شر مطلق بوده و خلاف حکمت است . علامه طباطبایی بر آن است که تحقق هدف آفرینش، یعنی عبادت، در گرو وجود نظام احسنی است که بر اساس آن هر موجودی با هر قابلیتی که دارد، نقش خود را در جایگاهی که برای او مقدر گردیده است، ایفا نماید، لذا مطلقا شر نیست. به این ترتیب، کار شیطان این است که با اغواگری، موجبات ابتلاء و آزمایش انسان را فراهم آورد تا این امر موجب صعود او به قله های کمال گردد و اصلا شر مطلق در نظام احسن وجود ندارد. در مقابل فخر رازی هدف از خلقت انسان را معلل به غرضی نمی داند و اینگونه می پندارد که هدف از خلقت انسان حقیقتا استکمال وی بوسیله عبادت نیست زیرا در این صورت خداوند برای افاضه اش به غیر نیاز به واسطه پیدا می کند بلکه خداوند به هرکه بخواهد بدون واسطه افاضه می کند و در افعالش سوال نمی شود بنابراین نمی توان گفت وجود نظام احسن نیز ضرورت دارد. فخر رازی با این نظریه حکمت الهی و حقانیت افعال الهی را کنار می گذارد.
نوشته
بررسی تطبیقی نظریه آفرینش از دیدگاه ابنعربی و علامه طباطبایی
مسأله ی آفرینش از جمله مباحثی است که از دیرباز ذهن انسان را به خود مشغول ساخته است و همواره در حوزه های مختلف دانش بشری مطرح بوده است. با این وجود طرح این مساله و پاسخ بدان در حوزه ی فلسفه و عرفان از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا این دو دانش وظیفه ی تبیین هستی را بر عهده دارند. نوشتار حاضر مقایسه ای تطبیقی در باب مساله ی آفرینش میان دیدگاه ابن عربی به عنوان یک عارف تراز اول از یک سو، و اندیشه های علامه طباطبایی به عنوان یکی از برجسته ترین فیلسوفان نو صدرایی از سوی دیگر است.علامه طباطبایی سعی دارند مساله ی آفرینش را بر مبنای اصل علیت فلسفی تبیین نمایند. ایشان ضمن پرداختن تفصیلی به همه ی زوایای مبحث علیت در تبیین نظریه ی آفرینش به مباحثی همچون حدوث و قدم عالم و حرکت جوهری نیز می پردازند. ابن عربی در نظام عرفانی خود، فرآیند آفرینش را با مفهوم تجلی تبیین می کند. از دیدگاه وی اگر حق تعالی در اطلاق و اختفایش می ماند و متجلی نمی شد عالم به وجود نمی آمد. وی در توضیح این مطلب به تجلی از طریق اسماء الهی و تجلی از طریق اعیان ثابته می پردازد و احکام هر یک را بیان می نماید.و در ادامه بحث از آفرینش، به مبحث خلق مدام می پردازد. این تحقیق نشان دهنده ی این است که این دو اندیشمند اگرچه در تبیین آفرینش دارای دیدگاه های متمایزی از یکدیگر هستند اما دارای دیدگاه های مشابه ای نیز می باشند.
نوشته
بررسی خلق از عدم از دیدگاه علامه طباطبایی
بحث در باره آفرینش و چگونگی آن موضع ارائه دیدگاه های مختلف در فلسفه و کلام اسلامی است. یکی از دیدگاه ها نظریه خلق از عدم است پیروان بیشتری در میان متکلمین دارد. تفسیرها و تببیین های متعدد که در خصوص نظریه خلق از عدم ارائه شده کاملا دینی است. این تفسیرها در حادثه آفرینش برای اراده الهی و قدرت عظیم خداوند را بر همه موجودات تاکید می کند. علامه طباطبایی در تعریف خلقت می گوید: خلقت به حسب لغت به معنای سنجش و اندازه گیری چیزی است برای اینکه چیز دیگری از آن بسازد، و در عرف دین در معنای ایجاد و ابداع بدون الگو استعمال می شود. خلق ایجاد چیزی است که در خلقت آن تقدیر و تالیف بکار رفته است حال چه نحو لقاح چیزی به چیزی دیگر باشد. مانند تفکیک اجزا نطفه به یکدیگر و یا ادغام نطفه. خلقت یک نوع فیض از جانب خداوند است برای بوجود آمدن چیزی که وجو+د ندارد و نیستی را هستی دادن است. یعنی خداوند آنچه را امکان خلق شدن و پدید آمدن دارد، می آفریند و خلق می کند.و اما معنای عدم: اگر بخواهیم معنای عدم را بفهمیم ابتدا لازم است به معنای وجود پی ببریم، چرا که معنای عدم بدون معنای وجود قابل فهم نیست، زیرا عدم و وجود از مفاهیم متضایف هستند که بدون یکی دیگری فهمیده نمی شود، مثل بالا و پایین. عدم نقیض و نقطه مقابل وجود است و از آنجا که وجود به معنای هستی و بودن می باشد نتیجه می گیریم که عدم به معنی نیستی و نابودی است. عدم بطلان محض است و اصلا چیزی نیست و اینکه ما درباره عدم های مختلف بحث می کنیم نوعی از مجازگویی است. آفرینش در حوزه افعال الهی مورد بحث قرار می گیرد. فاعل و فاعلیت الهی یکی از مباحث مهم فیلسوفان و متکلمین در حوزه صفات خداوند باشد. اما قبل از پرداختن بحث نظریه خلق از عدم جا دارد مسأله فاعلیت خداوند و نحوه آن مورد بررسی قرار گیرد - گروهی از فیلسوفان مسلمان نظریه حدوث را در بحث کثرت و توجیه آن مورد بررسی قرار می دهند. از این نظریه جا دارد مسأله کثرت و چگونگی ظهور آن به عنوان یک بحث مبنایی نظری مورد توجه قرار گیرد.
نوشته
بررسی دیدگاه تدئوس متز در باب «خدا و معنای زندگی» و نقد آن از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نظریۀ خدامحور معنای زندگی بر آن است که ربط و نسبت خاص با خداوند یکی از شرایط ضروری جهت معناداری زندگی می باشد. تفسیرهای مختلفی از این نظریه ارائه شده، اما مهمترین تفسیر خدامحور نظریۀ هدف الاهی است. براساس این نظریه، تحقق بخشیدن به هدف خداوند تنها سرچشمۀ معناداری زندگی است. بر نظریۀ هدف الاهی نقدهای بسیاری همچون تقابل هدف خداوند با اخلاقی بودن و قدرت مطلق خداوند وارد شده، اما به اعتقاد تدئوس متز مهم ترین اشکال بر این نظریه، تقابل نظریۀ هدف الاهی با دیدگاه خدامحور معنای زندگی می باشد. براساس این اعتراض اوصافی که سبب می شود خداوند یگانه منبع معنا باشد (یعنی فرازمانی بودن، تغییرناپذیری، و بساطت) با هدفمند بودن خداوند در تعارض است. هدف این مقاله پاسخ دادن به این اشکالات براساس اندیشه های علامه طباطبایی میباشد. از دیدگاه علامه طباطبایی غایت خداوند از آفرینش، ذات متعالی خداوند است و انسان با حرکت ذاتی و ارادی خود مراتب وجود به سوی خداوند را سیر می کند و زندگی خویش را معنا می بخشد.
نوشته
بررسی رابطهی خدا و آفرینش با معنای زندگی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
انسان همواره به دنبال معنای زندگی خویش بوده است. معناداری زندگی او را از پوچی و سرگردانی بیرون میآورد. دانستن معنای زندگی با اعتقاد به وجود یا نبود خدا و بالتبع با بحث آفرینش جهان و انسان پیوندی آشکار دارد. وجود خدا، بهمثابهی موجود کامل یا واجبالوجود، مستلزم صفاتی مانند خالقیت، حکمت و علم است. خلقت عالمانه و حکیمانه مستلزم وجود معنا و غایت برای موجودات جهان و از جمله انسان است. از نگاه فیلسوف، متکلم و مفسری همچون علامه طباطبایی، واجبالوجود یا خدا فاقد هدف فاعل و البته واجد هدف فعل است. مراد از فعل خدا مجموعهی عالم مخلوقات و از جمله انسان است و هدف فعل خدا در خلقت غیر انسان، عمدتا فراهم کردن زندگی پاک برای انسان است. در این مقاله با رویکرد فلسفی-کلامی، به واکاوی این مسأله پرداخته خواهد شد.
نوشته
تأثیر دعا در نظام آفرینش از منظر سه فیلسوف (ابنسینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی)
دعا و نیایش وسیلهی اظهار عجز و نیاز بنده به خالق و زیباترین جلوهی سرسپردگی و عبودیت در آستان قدس ربوبی است. ابعاد معنوی دعا متفکران را از تحلیل و بررسیهای نظری بینیاز نساخته است؛ بلکه در خصوص رابطهی آن با قضا و قدر الاهی، نظام علی و معلولی، علم و ارادهی خدا و اینکه آیا تأثیر دعا سبب انفعال در ذات خدا میگردد یا نه، فیلسوفان اسلامی را به تأمل فراخوانده است. در این جستار، از نگاه سه فیلسوف نامبرده در عنوان مقاله، به نکات ذیل دست یافتیم: اولا دعا خود بخشی از قضا و قدر الاهی در نظام اسباب و مسببات بوده، بهمنزلهی وسائط و اسبابی است که سبب وصول داعی به مقصد میگردد. ثانیا فعل انسان با همهی ویژگیهایش، ازجمله اختیاری بودنش، معلوم و مراد حقتعالی بوده، نقشآفرینی عوامل معنوی در تعیین سرنوشت بشر در همین راستا ارزیابی میگردد. ثالثا لازمهی پذیرش دعای بنده انفعال در ذات و علم معبود نیست؛ زیرا به اعتقاد ابنسینا، مؤثر حقیقی در امر دعا، اعم از حال تضرع و نیاز بنده و نیز آثار آن، تنها همان مبدأ نخستین است. دعا معلول ذات حقتعالی است و عالی از دانی منفعل نمیشود؛ اما به اعتقاد ملاصدرا، این نفوس سماوی هستند که از احوال زمینیان تأثیر پذیرفته و دچار انفعال میگردند، نه ذات یا ارادهی حقتعالی. سرانجام، به اعتقاد علامه طباطبایی، علم خدای تعالی به موجودات و رویدادهای جهان، مطابق وجود نفس الامری آنهاست و علم خداوند علم فعلی است که منشأ صدور موجودات است. از آنجا که علم خداوند با ذات او یکی است، دعا مستلزم انفعال در ذات و علم حقتعالی نیست.
نوشته
تحلیل و تبیین چیستی مراتب انسان قبل ازدنیا از دیدگاه علامه طباطبایی
موضوع این تحقیق، انسانشناسی در اسلام و مسئله آن، چیستی مراتب انسان قبل از دنیا از دیدگاه علامه طباطبایی است . روش کار تحلیل مفهومی است که در سه سطح مفاهیم، گزارهها و ساختار انجام میشود. انسان تا نداند از کجا و با چه سرمایهای به این دنیا آمده است نمیتواند با استفاده از آن سرمایه به مقصد برسد ؛ بنابراین شناخت مراتب انسان قبل از دنیا بسیار لازم است. ازآنجاکه این موضوع هم دینی است هم فلسفی و کلامی، علامه طباطبایی فرد مناسبی برای بررسی نظراتش در این مورد است زیرا هم مفسر است هم متکلم و فیلسوف. ایشان در رساله انسان قبل از دنیا ابتدا با تبیین عالم امر، ماهیت روح و تفاوت آن با ملائکه را نشان داده و سپس بحث هبوط را مطرح کردهاند. عالم ذر که واسطه بین عالم امر و دنیا و مبدأ هبوط است در رساله وسایط تبیین شده است. در این تحقیق سعی شده است این دو رساله محور کار قرارگرفته و بر اساس سایر آثار ایشان، بخصوص المیزان، شرح شود. نوآوری کار نیز محوریت این دو رساله است زیرا این رسایل کمتر موردتوجه بودهاند درحالیکه مطالب آنها بسیار عمیقتر از سایر آثار ایشان است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد