Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بازخوانی احادیث جری و بطن با تأملی بر مباحث روایی المیزان
از بایستههای حدیثپژوهی، چگونگی طبقهبندی احادیث ذیل آیات قرآن کریم است. پیش از علامه طباطبایی، عالمان قرآنپژوه و حدیثپژوه به بیان نکاتی در باب فهم احادیث ذیل آیات پرداخته و بخشی از مباحث مربوط را بازگفتهاند؛ اما هیچیک از آنان بهتفصیل و در حد و اندازه المیزان سخن نگفتهاند. روش پژوهش حاضر توصیفیـ تحلیلی بوده، هدف از آن ارائه تعاریفی نسبتا جامع از جری و تطبیق و باطن و تاویل با بازخوانی احادیث جری و بطن و تاملی بر مباحث روایی المیزان به منظور شناسایی احادیث بیانگر جری و باطن قرآن است. حاصل پژوهش اینکه جری عبارت است از: بیان مصداقهای آیه اعم از مصداق برتر و روزآمد و غیر آن، که در زمان نزول مخفی بوده است و باطن نیز عبارت است از بیان معانی توسعهیافته فراتر از ظاهر الفاظ و عبارات آیات و نیز بیان لایههای معنایی (معانی دقیقتر و مخفی) آیات قرآن. با این تعاریف میتوان برخی احادیث مندرج در تفاسیر روایی را به لحاظ نسبت آن با تفسیر قرآن، سنخشناسی و طبقهبندی کرد.
نوشته
بازنگری در حقیقت تأویل
علامه طباطبایی می گوید: »این روایت بهترین توضیح برای رسوخ در علم است، زیرا هر امری تا مورد تعقل درست قرار نگیرد راه احتمالات در مورد آن بسته نمی شود و دل همچنان مضطرب باقی می ماند، هرگاه تعقل به کمال خود رسید قلب با آن گره می خورد و انسان با هواپرستی مخالفت آن امر را نمی کند، بر این اساس آنچه در ضمیرش هست در اعضایش نمود پیدا می کند… «123 زرکشی در مقام بیان شرایط فهم حقیقت وحی می نویسد: »فهم معانی وحی را به صورت حقیقی… به دست نمی آورد کسی که قلبش در دام بدعت، اصرار بر معصیت، تکبر، هوای نفس و علاقه به دنیا اسیر باشد و یا ایمان ضعیف و ناپایدار داشته باشد، یا به سخن مفسران ظاهرگرا اعتماد بورزد، یا به تصوراتش تکیه نماید.
نوشته
پژوهشی در محکم و متشابه قرآن با نگاهی تطبیقی به دیدگاه علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی
پژوهش حاضر به بررسی موضوع محکم و متشابه در قرآن با نگاهی تطبیقی به دیدگاه های دو عالم بزرگوار علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی می پردازد.بحث در آیات محکم و متشابه و شناخت این آیات و فهم صحیح متشابهات، از موضوعات بسیار مهم و اثرگذار در حوزه دانش های قرآنی و تفسیر است؛ چون فهم نادرست آیات متشابه باعث به وجود آمدن فرقه ها و مذاهب فاسدی مانند مجسمه، مجبره و ... شده است.تحقیق حاضر در پنج فصل تنظیم شده است. سیر حرکتی ما در این پژوهش بدین شرح است: فصل اول شامل کلیات پژوهش نظیر مقدمه، بیان مسئله، پیشینه بحث، اهمیت موضوع، اهداف کلی و جزئی و سوالات تحقیق و ابزار گردآوری مطالب است.فصل دوم، بحث در مورد مفهوم شناسی محکم و متشابه است که در دو بخش نگاشته شده است: در مبحث اول به معنا شناسی دو واژه محکم ومتشابه پرداخته شده و نظرات مفسران مختلف مطرح شده است، و سپس در مورد واژه امّ الکتاب توضیحاتی از دیدگاه مفسران آورده و در مبحث دوم دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی در مورد محکم ومتشابه ذکر شده است.فصل سوم به بررسی تأویل از قبیل معنا و کاربرد آن و تمایز تأویل با تفسیر پرداخته است و در ادامه، این بحث مطرح شده که آیا تأویل مختص خداوند است یا کسانی دیگر نیز می توانند به تأویل قرآن آگاه گردنند و بحث در مورد این که چه کسانی می توانند عالم به تأویل قرآن باشند، پرداخته شده است. و نظرات مفسران قرآنی در خصوص عاطفه یا مستأنفه بودن واو.در فصل چهارم رمز گشایی از راز وجود آیات متشابه بیان می شود که در دو بخش تنظیم شده است. مبحث اول شامل بحث هایی در خصوص علل، زمینه ها، حکمت ها و آثار تشابه است و مبحث دوم نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی در این مورد مطرح شده است.فصل پنجم شامل نتیجه گیری از کل مطالب مذکور در این پژوهش است.
نوشته
تأویل از دیدگاه علامه طباطبایی
همچنین درآیات وارده در سوره یوسف، که تأویل به معنای تعبیر رؤیا به کار رفته، تمامی آنها را به معنای ارجاع به اصل و حقیقت عینی که صورتهای ارائه شده درخواب، اشارتی به آنها است، گرفته است؛ بویژه این سخن یوسف را: (هذا تأویل رؤیای من قبل… ) علامه می نویسد: (فرجوع ما رآه من الرؤیا الی سجود ابویه واخوته له، وان کان رجوعا، لکنه من قبیل رجوع المثال الی الممثل… وکذا سائر الموارد… فقد استعمل التأویل فی جمیع هذه الموارد، فیما یرجع الیه الرؤیا من الحوادث. ) 54 (ولتعرفنهم فی لحن القول) (محمد /30) ولی علامه در تفسیر سوره یونس، تأویل دراین آیه را از قبیل معانی ندانسته و می نویسد: (المراد بالتأویل فی عرف القرآن، هو الحقیقة التی یعتمد علیها معنی من المعانی، من حکم أو معرفة أو قصة او غیرذلک، من الحقائق الواقعیة، من غیرأن یکون من قبیل المعنی… ) 55 * سوره اسراء آیه 35 (واوفوا الکیل اذا کلتم و زنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و أحسن تأویلا) دراین آیه پر روشن است که مقصود از تأویل، عاقبت کار است. * سوره کهف آیه 78 و 82 (سأنبؤک بتأویل مالم تستطع علیه صبرا… ) (ذلک تأویل مالم تسطع علیه صبرا… ) آن گاه که موسی، برکارهای خضر خرده گرفت، خضر بدوگفت: (اکنون تو را برآنچه نتوانستی شکیبا باشی، آگاه می سازم… ) سپس در پایان گفتار خود گفت: (این بود، تفسیر و توضیح آنچه نتوانستی برآن شکیبا باشی… ) پس تأویل دراین دوآیه، چیزی از قبیل آگاهی و تفسیر و توضیح است؛ زیرا عبارت (نبأ) را به کار برده، سپس به گفته های خود، اشاره کرده و آن را تأویل دانسته است.
نوشته
تاویل از دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نظریة علامة طباطبائی: علامه طباطبائی - قدس سره - با مطرح کردن نظریه ابن تیمیه، برخی از جوانب آن را مورد مناقشه قرار داده، ولی اصل نظریه را مبنی بر اینکه تأویل، حقیقتی است عینی، که منشأ و مستند تمامی تعالیم عالیه قرآنی قرار گرفته و چیزی از قبیل الفاظ و معانی نیست، بلکه حقیقت عینی و خارجی است، پذیرفتهاند. » علامه در تفسیر این آیهها میگوید: «ضمیر در «یوم یأتی تأویله» به تمامی کتاب برمیگردد؛ زیرا «تأویل» در اصطلاح قرآن، همان حقیقتی است که بر آن تکیه کرده، خواه حکمی باشد یا خبری یا هر چیز دیگر، همانگونه که ظاهر بر باطن، و مثال بر ممثل تکیه دارد. » علامه در پایان میگوید: پس آنچه مقصود از تأویل، در این آیات میباشد، بازگشت هر چیزی به صورت واقعی و عنوان اصلی خویش است، مانند بازگشت ضرب به تأدیب، و فصد به علاج»(27) جالب توجه آنکه استاد و راهنمای موسی، در مقام توجیه کارهای انجام شده، از خود شروع کرده، و به خدا منتهی مینمود به عنوان مثال: 1 - نخست دربارة غرق سفینه میگوید: «فأردت أن اعیبها و کان ورأهم مل یأخذ کل سفینة غصبا» «خواستم تا آن را آسیبزده، از گزند طاغوت در امان باشد». قرآن دراینباره میفرماید: «ولن تجد لسنةالله تبدیلا» فتح/ 23 اکنون باید پرسید چرا نظریه علامه مورد تهدید یا نقد قرار گرفته است؟ عدهای در توجیه این کار میگویند: تأویل، آن گونه که علامه تفسیر نموده، بر خلاف تأویلی است که در مصطلح اهل تفسیر آمده است؛ زیرا تأویل متشابهات - اصطلاحا - نوعی تفسیر است که علاوه بر رفع ابهام، دفع شبهه نیز میکند.
نوشته
تحلیل و بررسی تاویل از دیدگاه ابن تیمیه و علامه طباطبائی
تاویل یکی از مباحثی است که میان اندیشمندان مسلمان مورد بحث و نظر قرار گرفته است. ممکن است با بررسی دیدگاههای مرتبط با تاویل به نظر برسد دیدگاه ابنتیمیه و علامه طباطبایی در مورد تبیین تاویل یکسان است؛ اما با دقت در این دو دیدگاه تفاوت روشن میشود. در دیدگاه ابنتیمیه تاویل اخبار و انشاءهای قرآن از هم جدا هستند و تاویل اخبار را نفس واقعیت خارجی آنها و تاویل اوامر را تحقق ماموربه میداند؛ اما در دیدگاه علامه طباطبایی اولا همه قرآن دارای تاویل است و مختص متشابهات نیست؛ ثانیا تاویل را از سنخ حقایق میداند نه از سنخ معنا و مفهوم. بین دیدگاه ابنتیمیه و علامه تفاوت اساسی وجود دارد و آن اینکه ابنتیمیه مابازای خارجی آیات را تاویل میداند؛ اما سخن علامه طباطبایی دقیقتر از آن است؛ یعنی تاویل، حقیقت نفسالامری است که فراتر از عالم ماده و واقع خارجی است. تفاوت دیگر در این است که ابنتیمیه علم به تاویل را مطلقا از همه انسانها نفی میکند؛ اما علامه طباطبایی بر اساس آیات معتقد است برخی بندگان خداوند خاص علم به تاویل دارند و نفی مطلق ابنتیمیه را نمیپذیرد.
نوشته
چیستی محکم و متشابه از نگاه علامه طباطبائی
چیستی محکم و متشابه، پرسشی است همزاد قرآن کریم که قرآن پژوهان از دیرزمان در پی یافتن پاسخی مناسب برای آن بوده اند. در این میان، علامه طباطبائی از جمله کسانی است که به شایستگی از عهده این مهم برآمده است. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی، به نقل و نقد دیدگاه مرحوم علامه می پردازد و هدف آن، بررسی آراء و نظریات علامه در عرصه احکام و تشابه و تحلیل آن است. مرحوم علامه معتقد است: متشابه به معنی چند مدلولی مشتبه با یکدیگر که مراد واقعی در آن نهان است وجود دارد. علامه با تاسیس اصل مخلوط شدن نزولات غیبی و آسمانی بعد از فرود به زمین با ناخالصی ها، وجود تشابه در قرآن را امری طبیعی می داند و تعیین مراد واقعی در متشابه را بر عهده آیات محکم که متقن و مستحکم است و ویژگی ام الکتابی دارد می گذارد. به باور علامه، این دیدگاه برخاسته از تدبر در قرآن و برگرفته از مکتب تفسیری اهل بیت علیهم السلام است.
نوشته
حقیقت تاویل در قرآن از منظر علامه طباطبائی
از نظر علاّمه طباطبائی، تأویل حقیقت اصلی قرآن را تشکیل میدهد و معارف حصولی که ما با عقل خود از طریق شبکۀ الفاظ به دست میآوریم، مرتبهای نازل شده از حقیقتهای متعالی در عالم برتر است. از این رو، تمام آیات قرآن دارای تأویل است و هیچ آیهای نیست که تأویل نداشته باشد. از نظر علاّمه طباطبائی(ره)، تأویل در عرف قرآن همان مصداق و حقیقت خارجی است و مفاهیم قرآن هم به آن مصداق و حقیقت خارجی برمیگردد. به تعبیر دیگر، علاّمه طباطبائی معتقدند که واژة تأویل در قرآن ناظر به امر عینی است و فقط در این معنا به کار رفته است. وی تأکید و تصریح فرمودهاند که همة حقایق و مفاهیم قرآنی، از حُکم و موعظه و حکمت، مستند به آن حقیقت متعالی است که در قالب الفاظ نمیگنجد. هدف این مقاله بحث و بررسی و تبیین نظریّة علاّمه طباطبائی پیرامون این مباحث است.
نوشته
حکایت نا مکرر/ تأویل از دیدگاه علامه طباطبایی
نوشته
خردورزی و معناگرایی بر ستیغ تفسیر و تأویل
با آن که دیدگاه ایشان نسبت به موضوعات و طلاب این گونه بود، چگونه شد که بر نوشتن تفسیر قرآن روی آوردند؟ اشاره کردم که مرحوم علامه، یک فیلسوف صرف نبود و عرفان هم چاشنی آثار وی بود؛ گرچه خود ایشان عرفان را رسما تدریس نمیکرد، اما گرایشهای معنوی و الهی ایشان انگیزه بسیار بزرگی بر رویکرد به تفسیر نویسی ایشان میتواند داشته باشد و البته میتوان گفت: چون عرفان و معنویت ایشان از قران برخاسته بود و ایشان قرآن را دارای ظرفیتهای بزرگی برای تأمین سعادت مادی و معنوی انسان و اجتماع میدانست، به همین جهت، ایشان تفسیر را هم سرلوحه کارهای خود قرار دادند و تفسیر علمی نبود که در جایی تدریس شود، چنان که هنوز هم علم تفسیر، به عنوان یک علم واحد مستقل شناخته شده نیست و به این عنوان نیز تدریس نمیشود. اگر بخواهیم فضای عمومی مجامع قرآنی و تفسیری جهان اسلام - به ویژه جهان عرب - را معیار قرار دهیم، به نظر میرسد تفسیر المیزان در چنین فضایی چندان جا نیفتاد و حتی آثار قرآنی چند دهه اخیر را هم که ملاحظه کنیم، میبینیم استناد به تفسیرالمیزان در آثار پژوهشگران جای چندانی ندارد نظر شما در این باره چیست؟ اگر واقعا این گونه که شما گفتید باشد، این مسأله حکایت از انحطاط فکر جهان عرب میکند و دلیلی بر کم بودن ارزش کار علامه طباطبایی نیست؛ یعنی اینکه عقلانیت جهان عرب و معنویت آن بسیار کم است و بیشتر یا جریان پوزیتیویستی بر آنها حاکم است یا جریان سنتگرایی افراطی؛ برای این که هنوز هم جهان عرب چنین فکر میکند و اصلا عقلانیت و فلسفه مال ایرانیان بوده و الآن هم همینطور است؛ لذا، یک تفسیر از یک مفسر ایرانی را با نگاه تفسیر فلسفی ارزیابی میکنند و چون خودشان ذاتا با فلسفه، میانهای ندارند، چنین تفسیری در میان آنان جایگاهی پیدا نمیکند.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد