Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب علم
مرحوم علامه علم را یک امر وجودی می داند و در این جهت با صدرالمتالهین موافق است و می گوید علم عبارت است از حضور شئ برای یک شئ، به این بیان که حصول علم برای عالِم عبارت است از حصول یک امر بالفعل که فعلیت محض است؛ زیرا وجداناً می یابیم که صورت علمی قوه تبدیل شدن به صورت دیگر را ندارد. صورت های حسی و خیالی و عقلی جوهرهای مجرد مثالی و عقلی هستند که در عالم مثال و عقل وجود دارند و نفس با مرتبه مثالی و عقلی خود در آن موجود است. صورت علمی، مجرد از ماده و قوه است و با وجود خارجی خود نزد مدرِک حاضر است. علم حصولی در واقع یک اعتبار عقلی است که از معلوم حضوری به دست آمده است. اتحاد عاقل و عقل و معقول نیز در نزد علامه به این معنا است که نفس سعه وجودی پیدا می کند و حقیقت عقلی می شود و حقایق عقلی را شهود می کند، نه این که با آن ها متحد شود. این با ملاصدرا فرق دارد. صدرا می گوید: اول صورت معقوله پیدا می شود و این صورت معقوله هم عقل بالفعل و هم معقول بالفعل و هم عاقل بالفعل است. ولی علامه می گوید: اول علم اشراقی به حقیقت عقلی پیدا می شود بعد صورت معقوله؛ یعنی علم حصولی متفرع بر علم حضوری است.
نوشته
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردان در مسألهی علم
علامه طباطبایی علم را به حضور امری مجرد برای امری مجرد تعریف میکند، امر مجرد اول در علم حضوری همان وجود معلوم است و در علم حصولی صورت یا ماهیت معلوم است و امر مجرد دوم همان نفس عالم است. برای اثبات مجرد بودن دو امر مذکور ادلهای از طرف جناب علامه و دیگر فلاسفه معاصر اسلامی بیان شده است که به نظر میرسد اولین قدم در هستیشناسی علم بیان همین ادله تجرد نفس و صور ادراکی است. از دیگر اصولی که میتواند ما را در هستیشناسی علم یاری کند، عوالم وجود و انطباق آنها بر هم، اتحاد علم و عالم و معلوم و بازگشت علم حصولی به حضوری است که در این نوشتار به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
نوشته
تحلیل مفهومی «سعادت» بر اساس نسبت میان علم و ایمان و عمل، از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
یکی از مباحث مهمی که از دیرباز مورد توجه فلاسفه بوده است، بحث سعادت و شقاوت است که به خصوص در فلسفه اخلاق اهمیت محوری م ییابد. اما به دلیل تفاوت در جهان بینی، دیدگاه واحدی درمورد چیستی سعادت وجود ندارد. در این مقاله چیستی سعادت و به ویژه، سعادت حقیقی و عوامل موثر در آن از دیدگاه علامه طباطبایی)ره( با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان داد که از نظر علامه، عامل سعادت، ایمان است و معرفت، اراده، عمل صالح و اخلاق در ارتقای ایمان و رسیدن به سعادت موثرند. بنابراین، می توان به جای فروکاستن سعادت به یک عامل منفرد مانند معرفت یا رشد عقلی، یک شبکه مفهومی برای سعادت در نظر گرفت. همچنین، بر اساس دیدگاه خاص علامه می توان دو عامل علم و اراده را به نوعی از هم تفکیک کرد. در چنین منظومه ای، نظا مهای تربیتی علاوه بر تلاش جهت تقویت بنیه های معرفتی متربیان، باید جهت تقویت اخلاق، اراده و ایمان نیز به عنوان هدف غایی حیات و تربیت، برنامه ریزی و اقدام کنند و توجه داشته باشند که اراده و ایمان، صرفا با تقویت علم و حکمت قابل حصول نیست؛ بلکه نیاز به تمرین و ممارست عملی دارد.
نوشته
چیستی علم حضوری و کارکردهای معرفت شناختی آن
علم حضوری پایه و مبنای مسایل معرفت شناختی در فلسفه اسلامی است در این مقاله چیستی و کارکردهای معرفتی این نوع معرفت بیان شده است. نگارنده پس از بیان تاریخچه این بحث و اشاره به آرای فلاسفه اسلامی ویژگی های علم حضوری را بیان کرده و به برخی از مصادیق و دلایل علم حضوری پرداخته است.
نوشته
حقیقت ادراک حسی از دیدگاه علامه طباطبایی
علامه طباطبائی در اصول فلسفه و روش رئالیسم، برای نشان دادن ارزش ادراکات و خارجنمایی مفاهیم کلی کوشیده است تا آنها را از طریق ادراک حسی مربوط به واقعیتهای عینی نشان دهد و ازاینرو تحلیلی از ادراک حسی به دست داده است. در نظر او ادراک حسی حاصل تأثیر محسوس عینی بر اندام قوه حسی و تشکیل پدیدهای مادی در آن است. این پدیده مادی معلوم به علم حضوری است و سبب حصول صورت حسی در حاس و شکلگیری ادراک حسی است؛ اما او در بدایة الحکمه و نهایة الحکمه تأثیر محسوس بر اندام حسی و فعل و انفعالات مادی به وجود آمده در آن را علت معده حضور صورتهای حسی و خیالی نزد نفس دانسته است. صور حسی و خیالی، صورتهای قائم به ذاتاند که نفس به آنها علم حضوری دارد و با اعتبار خاصی درباره آنها و مقایسه با محسوسات خارجی که منشأ آثار خارجیاند، از آنها علم حصولی میسازند. نظریات او در این کتابها با هم یکسان نیستند و تا اندازهای ناسازگارند. با توجه به اینکه کتابهای بدایة الحکمه و نهایة الحکمه آثار نهایی علامه طباطبائی هستند، نظریه نهایی او را باید نظریهای دانست که در این کتابها ارائه شده است؛ یعنی ادراک حسی اعتبار خاصی است که ذهن نسبت به صورت مجرد مثالی معلوم به علم حضوری اعمال میکند.
نوشته
رابطه ی علم و دین از منظر علامه طباطبائی
انسان با پیشرفت روزافزون علوم، با سوالاتی درباره رابطه این علوم با دین مواجه می شود. ترابط میان «علم و دین» از جمله مسائلی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. این تحقیق بر آن است که رابطه علم و دین را از نگاه علامه طباطبائی بررسی نماید و با تتبع در آثار ایشان، مباحثی را که درباره این موضوع مطرح کرده اند، استخراج، تنظیم و سپس توصیف و تحلیل کند. ایشان معتقد است علم و دین روابط متقابلی با هم دارند؛ شکوفایی علم و دانش در تمدن های جهان، مرهون تدابیر و تشویق های دین است و علم نیز در تحکیم باورهای دینی سهم بسزایی بر عهده دارد. علامه با انکار تعارض واقعی میان علم و دین، برای رفع تعارضات ظاهری پیش آمده، راه حل هایی را ارائه می کند. ایشان عمده این تعارضات را با تقدم گزاره های قطعی بر ظنی و یا از طریق تمایز قلمرو علم و دین، رفع می نماید و در بسیاری از موارد با تبیین و تفسیر صحیح از آموزه های دینی، عدم تعارض واقعی میان علم و دین را نشان می دهد.
نوشته
هیچ حائل نیست/ بازگشت علوم حصولی به علم حضوری از دیدگاه علامه طباطبایی
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد