مسئله تطابق ذهن و عین نه تنها حکمای اسلامی را به خود مشغول ساخته، بلکه در میان فلاسفه غرب نیز معرکه آرا بوده است. از جمله نظریاتی که ذیل این بحث مطرح شده، نظریه وجود ذهنی بین فلاسفه متاخر و نظریه شبح در بین متکلمان است. طرح این نظریه، ثمره پرسش هایی است که متکلمان در ارتباط با چگونگی وجود ماهیات اشیا در ذهن مطرح می ساختند. کنجکاوی متکلمان دراین زمینه، سبب پیدایش نظریه اضافه و نظریه شبح در بین آنان گردید. در میان فلاسفه اسلامی، اولین کسی که نظریه شبح را جداگانه مطرح و نقد کرده، علامه طباطبایی (ره) است. در این مقاله پس از نقل مقدمه ای کوتاه، تطابق عین و ذهن در معرفت شناسی اسلامی بررسی می شود، سپس نگارنده به تبیین نظریه شبح از دیدگاه علامه طباطبایی می پردازد. لزوم سفسطه و به وجود آمدن دور، اشکالاتی است که علامه بر پیکر این نظریه وارد می سازد. نگارنده با نقد هر یک از آنها، زمینه را برای تقویت نظریه شبح فراهم ساخته و با نقل نقدهایی بر نظریه حکما، به تاییدات خود بر نظریه شبح می افزاید.
نوشته
Footer