بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره ماهیت ایمان و رابطه آن با برخی مقولات مربوط به آن، دغدغه اصلی مقاله حاضر می‌باشد. هرچند تعابیر علامه در تعیین ماهیت ایمان، متفاوت و گاه به ظاهر ناسازگار می‌باشد که ازاین‌رو برخی را به برداشت‌های گوناگون و نادرست از دیدگاه وی واداشته، اما در این مقاله، نشان داده‌ایم که این تعابیر، ناظر به دو مقام یا دو نگاه هستند. برخی از آنها به ایمان مطلق و به تعبیر دیگر، به ایمان از آن نظر که ایمان است، ناظر هستند. در این نگاه، سرشت ایمان همان چیزی است که علامه از آن به «عقد قلبی» تعبیر می‌کند. و تأکید می‌کند که ایمان امری قلبی است و نه تصدیق زبانی یا عمل جوارح و امثال آن. اما برخی از تعابیر، به ایمان از آن نظر که مطلوب و خواسته دین است، ناظر هستند. در این نگاه، ایمان باید با عمل همراه گردد و گرنه فایده‌ای ندارد. به این ترتیب، هیچ ناسازگاری یا تناقض‌گویی‌ای در کلمات و تعابیر علامه طباطبایی وجود ندارد. برای تأیید و تقویت این برداشت و تفسیر خود، سه بحث اصلی دیگر را نیز پیگیری کرده‌ایم: نخست مسئله شدت و ضعف در ایمان؛ دوم رابطه ایمان با مقولات دیگر؛ و سوم رابطه ایمان و عقل. در جای جای این مباحث نشان داده‌ایم که چگونه مباحث ایشان، برداشت و تفسیر نگارنده را تأیید می‌کند.
نوشته
اسلام و ایمان دو مفهوم قرآنی است که درباره آن دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است. ایمان از دیدگاه فخر رازی به معنای تصدیق قلبی و باوری استوار و مبتنی بر دلیل، تصدیق پیامبر با تمام آنچه که آورده و اقرار زبانی است و از دیدگاه علامه طباطبایی تعاریف گوناگونی دارد که برخی از آنها درباره مقومات ایمان و برخی دیگر از آنها ناظر به متعلقات ایمان است و به معنای تصدیق یگانگی خداوند و باورداشت آیات الهی، فرشتگان، پیامبران، جانشینان آنان، روز جزا و هر حکمی است که فرستادگان الهی آورده‌اند. علامه طباطبایی افزون بر اعتقاد باطنی، التزام به آثار عملی ایمان را از نشانه‌های ایمان دانسته است، برخلاف فخر رازی که صرف تصدیق قلبی را در مؤمن بودن شخص کافی می‌داند. فخر رازی در تبیین دیدگاه خویش درباره معنای اسلام و ایمان و پیوند میان آنها ‌دچار ناسازگاری‌هایی شده است که بر اساس آن گاهی نسبت میان اسلام و ایمان را تساوی و گاهی تباین می‌داند. وی همچنین از یک منظر نسبت میان مسلمان و مؤمن را عموم و خصوص مطلق و از نگاه دیگر تساوی دانسته است.
نوشته
Footer