Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
تبیین معرفت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی
یکی از مسائل بنیادین در عرفان عملی، «معرفت شهودی نفس» میباشد. فیلسوفان و عرفا از دیربازموضوع معرفت نفس را در کانون توجهات و تاملات خویش قرار دادهاند. شاید بتوان ریشههای این مبحث را در آثار سقراط جستوجو نمود. وی بر این جمله بسیار تاکید داشت که «خود را بشناس».فیلسوفان پس از او، از ارسطو گرفته تا فارابی، ابنسینا، شیخ اشراق، میرداماد، ملاصدرا، ملاهادیسبزواری و علامه طباطبائی، در آثار خود به این موضوع اهتمام ویژه داشتهاند. سوال اصلی این پژوهش این است که آیا انسان میتواند تمام مراتب و لایههای وجودی خویشرا شهود نموده و آنها را به فضیلت برساند؟ و راه رسیدن به این مطلوب چیست؟ روش به کار رفته دراین پژوهش روش عقلی ـ تحلیلی است. علامه طباطبائی با الهام از مبانی عرفانی و تجربه شخصی خود از «معرفت شهودی نفس» تبیینی نظاممند از معرفت نفس ارائه نمودهاند. حاصل این مقاله، تلاش برای بازپژوهی و بازکاوی دیدگاهعلامه است. همچنین در پرتو آثار اهل معرفت، «مراتب معرفت نفس»، که به چهار مرتبه «مثالی»،«عقلی»، «فناء فیالله» و «صحو بعد المحو» تقسیم میگردد، نیز تبیین شده است.
نوشته
چگونگی گذر از خودشناسی به خداشناسی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی (ره)
نفس شناسی از مبادی و مقدمات خدا شناسی در معارف اسلامی است. دو نفراز سلسله جنبانان حکمت متعالیه از قرن یازده و قرن چهارده، یعنی صدرالدین شیرازی وعلامه طباطبایی(ره) بر این باور تاکید خاص نموده اند. دو حکیم با وجود وحدت در هدف معرفتی دو رهیافت متفاوت دارند. در اندیشه فلسفی ملاصدرا، نفس خلاق مثال و نمونه ای از خدای خالق است، اما علامه طباطبایی، شناخت نفس را شناخت موجود غیر مستقل و تعلقی و ربطی می داند که مقارن با شناخت ذات مستقل است که بمنزله ذات قیومی و نگهدارنده آن وجود تعلقی است.
نوشته
علامه طباطبایی: تجرد نفس و رد ادله مخالفین
معرفت نفس، یعنی خودشناسی، اساس و بنیاد همه ی معارف بشری است و انسان همواره تلاش کرده است تابرای نیل به سعادت وکمال مطلوب، خود رابه این نوع معرفت مجهز نماید. خودشناسی آغاز مسیری است که بدون پیمودن آن، ورود به عرصه های معرفتی دیگر خصوصاً شناخت مبداء هستی امکان پذیر نخواهد بود. دراین مقاله نخست درباره شیوه آشنایی انسان با بعد نفسانی خود از دیدگاه علامه طباطبایی گفتگو شده و سپس به تعریف نفس ازمنظر فیلسوفان پرداخته شده است. آنگاه دلایل تجرد نفس وجدایی آن از بدن مورد بررسی قرار گرفته وسرانجام ایرادات وشبهات منکرین نفس مجرد ازبدن به ویژه مادی گرایان مطرح وازنظر علامه طباطبایی به آن ها پاسخ داده شده است.
نوشته
معرفت نفس از دیدگاه باباافضل کاشانی و علامه طباطبایی
افضل الدین مرقی کاشانی معروف به باباافضل فیلسوف وشاعر ایرانی است. او انسان را دارای دو بعد وجودی نفس و بدن می داند و اصالت انسان را به نفس انسان دانسته و قایل است که سعادت انسان درگروخداشناسی اوست .اما این به دست نمی آید مگر از طریق خودشناسی ؛لذا در نوشته های فلسفی خود که در کتاب مصنفات جمع آوری شده ازحقیقت وجود و خدا و صفاتش بحثی نمی کند.خود شناسی نیز به دست نمی آید مگر ازطریق اندیشه در این که انسان ،جسم نیست بلکه اصل اوچیز دیگری است وآن نفس است.علامه طباطبایی فیلسوف ومفسرقرآن معاصر است که او نیز وجه اصیل انسان را نفس انسان دانسته و معرفت نفس را مقارن با معرفت رب می داند وقایل است که انسان با خود شناسی به فقر ذاتی خود پی برده و این شناخت او رابه توحید ومعرفت الهی می رساند.باباافضل وعلامه اشتراکاتی را در زمینه خودشناسی دارندازآن جمله که هردو خود شناسی را راهی برای خداشناسی می دانند.تفاوت هایی نیز در نظر آندو هست از جمله آنکه باباافضل شناخت رابه هر گونه ادراک اطلاق می کند اما علامه علم حضوری را شناخت می داند.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد