تفسیر باطنی قرآن روشی است که در گونه‌ها و مکاتب مختلف تفسیری از جمله ، تفسیر فلسفی ، تفسیر عرفانی و تفسیر اثری مورد توجه است . مهم‌ترین پرسشی که در این حوزه باید پاسخ داده شود آن است که آیا بین مفاهیم ظاهری قرآن با آنچه به عنوان معانی باطنی مطرح می‌شود رابطه زبان شناختی و منطقی وجود دارد یا خیر . جواب منفی به این سؤال ، نظریه رمز واره بودن متن قرآن را دامن می‌زند که با چنین فرضی ، صحت و سقم تفاسیر باطنی با معیارهای معنا شناختی قابل سنجش نخواهد بود . برخی از نظریه پردازان بر این باورند که روایات تفسیری و روایات مربوط به باطن و تأویل قرآن نظریه مرموز بودن معانی باطنی را تأیید می‌کند . در این مقاله ضمن بررسی اجمالی مدلول روایات تأویل و تنزیل و ظاهر و باطن و طبقه بندی روایات تفسیری ، فرضیه رمزی بودن معنی باطنی قرآن مورد انکار قرار گرفته و بر قابل فهم بودن این معانی و وجود ارتباط زبان شناختی بین ظاهر و باطن قرآن تأکید شده است .
نوشته
Footer