Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
الگوشناسی مردم سالاری دینی در آرای اندیشوران دوره پهلوی دوم
با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار مردمسالاری دینی، پرسش از پیشینۀ مباحث نظری سازگاری و یا ناسازگاری اسلام و دموکراسی به مسئلهایی بنیادین در عرصۀ مشروعیت بخشی به نظام جدید تبدیل شد، موضوعی که، پاسخ آن کمتر از دل الگوپردازیهای متفکران دورۀ پهلوی دوم عرضه شده است. با این حال، آیا میتوان نظریۀ مردمسالاری دینی را در آرای اندیشوران اسلامگرای پیش از انقلاب اسلامی ریشهیابی کرد؟ (سوال) آرای علامه طباطبایی و دکتر شریعتی دربارۀ مردمسالاری، میتواند، به نمایندگی از دو اندیشة سنتی و مدرن، پیشقراول گفتگوهای نظری و تئوریزهسازی اولیه در این عرصه باشد. (فرضیه) هدف نوشتار حاضر آن است که زمینههای نظری بخشی از آرای اندیشوران جریان اسلامگرای سنتی و مدرن پیش از انقلاب اسلامی که در تحلیل الگوهای مردمسالاری دینی به کار میآید را تحلیل کند. (هدف) این مقاله، با کاربست روش توصیفی- تحلیلی، تلاش میکند آرای آن دو را تصویرسازی و نسبت آرای آنان را با نخبهسالاری پیش از انقلاب اسلامی بیان کند. (روش) کارآمدی نظری دو الگوی دموکراسی مسئولانه طباطبایی و دموکراسی متعهدانه شریعتی در شرایط قبل و گرایش به الگوی مطرح شده از سوی امام خمینی، نکتة جدید این نوشتار بهشمار می رود. (یافته)
نوشته
مبانی حکومت مردم سالار دینی از دیدگاه علامه طباطبایی
مقاله حاضر نخست اقسام حکومت و سپس قسم مورد بحث آن یعنی حکومت دینی را با توجه به قرائت های مختلف مورد تحلیل قرار می دهد، سپس در تعریف حکومت مردم سالار دینی به دو مؤلفه اساسی آن یعنی دینی و مردمی بودن آن می پردازد. برای تبیین و اثبات مولفه اول از دلایل مختلف مانند اختصاص قانون به خدا، اصل اولیه بودن حکومت، احکام اجتماعی اسلام، دلیل نبوت، عدم اهمال شارع، آیات، دلایل خاص استفاده می کند و در ذیل همین بحث ملاک دینی بوده حکومت از منظر علامه طباطبایی مورد کاوش قرار می گیرد. بخش دوم مقاله به تبیین مولفه دوم حکومت مردم سالار دینی (آرای مردم) اختصاص پیدا می کند، در این مبحث عرصه های ظهور و ایفای نقش مردم در مساله انتخاب حاکم، وضع قانون، اداره کشور، انتقاد و نظارت بررسی می شود.
نوشته
مردم سالاری دینی در پرتو نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی
در تبیین و تحلیل مبانی فلسفی مردم سالاری دینی نویسنده در این نوشتار مدعی است که امکان ارائه تحلیلی از مردم سالاری دینی بر مبنای فلسفه سیاسی اسلام و به طور مشخص، فلسفه سیاسی علامه طباطبایی وجود دارد. استدلال اصلی در این مقاله آن است که گرچه این فیلسوف معاصر، با به کارگیری تعبیر و ترکیب دموکراسی اسلامی موافق نیست، اما تحلیلی که از ماهیت مُلک و فرمانروایی به طور مطلق و حکومت اسلامی به طور خاص ارائه می کند، تحلیلی مردم سالارانه است و این امکان را به وجود می آورد که بتوان مردم سالاری دینی را از مبانی فلسفه سیاسی و تحلیل وی استنباط کرد.
نوشته
مردم سالاری دینی و سکولاریسم
سکولاریسم همانند بسیاری دیگر از «ایسم» های دورۀ جدید، با نهضت اصلاح دینی آغاز شده است و اولین بار نیز تعبیر سکولاریزاسیون در زبانهای اروپایی در معاهدۀ وستفالی در 1648 م. که به جنگهای فرقهای سی ساله خاتمه داد به کار رفت. این معاهده حاوی این معنی بود که وحدت دینی اروپای مسیحی از دست رفته و تقسیم آن به فرقههای کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان امری است غیرقابل اجتناب. ریشهیابی واژۀ سکولار از لحاظ لغوی و معنای اصطلاحی آن و ارتباط دادن بحث به حوزۀ سیاست و جامعهشناسی و متفکرینی که در تعریف و شرح دولت مدرن، بر جدایی سیاست و دولت از کلیسا و مذهب تأکید ورزیدند، همچنین معنی اندیشۀ دینی و مردمسالاری دینی از دیدگاه متفکرین اسلامی معاصر و مغایرت مردمسالاری دینی و سکولاریسم؛ مباحثی است که این مقاله به آن پرداخته است
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد