هر فرهنگی در گذار از بستر زمان یا به سوی پیشرفت و تعالی می ‌رود یا به سوی انحطاط و سقوط. از آنجایی که در لابه لای آثار اندیشمندان اسلامی مطالب کلیدی و برخاسته از فرهنگ اسلامی در باره فرهنگ مطلوب وجود دارد با مراجعه به آنها می‌توان عوامل پیشرفت وانحطاط فرهنگ را شناخت تا هم از آسیب های فرهنگ موجود آگاه شد و هم به سوی فرهنگ مطلوب حرکت کرد. با این هدف تحقیق حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به رشته تحریر در آمد و در آن برای یافتن عوامل پیشرفت وانحطاط فرهنگ، تفسیر المیزان علامه طباطبایی و کتب شاگردان ایشان (شهیدمطهری، آیت الله جوادی آملی وآیت الله مصباح یزدی)پیرامون فرهنگ و جامعه مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت مشخص گردید که توحید، ایمان و تقوا مهمترین عوامل پیشرفت فرهنگ و شرک، کفر، هواپرستی، جهل، مفاسد اخلاقی و مفاسد اقتصادی مهمترین عوامل انحطاط آن از دیدگاه علامه وشاگردان ایشان هستند.
نوشته
تمدن سازی نوین اسلامی یکی از مهم ترین گفتمان های نوپیدا در دوران معاصر است که در پی نهضت های اسلامی، جنبش بیداری اسلامی و شکست و رسوایی مکاتب مادی و غربی، اذهان اندیشمندان اسلامی را به خود جلب نموده است. با عنایت به اهمیت ترسیم تمدن نوین اسلامی و بایستگی استخراج علوم انسانی از قرآن کریم و نیز نظر به جایگاه تربیت محوری تمدن اسلامی، و باتوجه به اینکه علامه طباطبائی ابتکارهایی در مباحث تربیتی ارائه نموده است، پژوهش حاضر با بهره مندی از شیوه تحلیل محتوا، به استخراج و استنباط مبانی ویژه تفسیر المیزان در حوزه انسان شناسی و ارتباط آن با تمدن سازی پرداخته است. برپایه مبانی قرآنی علامه در تفسیر المیزان، نفس انسان مسیر سلوک او به سوی خداوند بوده و شناخت و ارزیابی مداوم آن بسیار ضروری است. نفس یا همان شخصیت انسان بستگی و پیوندی ژرف با کارکرد او داشته و حتی می تواند دچار دوگانگی شود، پدیده ای که شناسایی آن در مدیریت کلان تمدنی بسیار حائز اهمیت است. از دیگر مبانی انسان شناختی علامه درباره سعادت انسان، رابطه آن با عمل، حقیقی و فطری بودن آن و هویت نسبی و مرتبه ای سعادت است که شناخت و تدبیر صحیح آن از لوازم تمدن سازی تربیت محور می باشد. درنهایت نیز هویت جمعی و استکمال اجتماعی انسان مطرح می باشد که جایگاه آن در تمدن بسیار محوری و برجسته است.
نوشته
Footer