Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
المنار در آینه المیزان؛ تحلیل و بررسی نقدهای علامه طباطبایی بر تفسیر المنار
تکیه بر عقل و دانش بشری به عنوان دو منبع اصیل برای فهمی نو از قرآن و هم چنین رویکرد انتقادی به روایات و نگاهی جامعه نگر به قرآن به منظور شناخت علل اصلی سقوط جامعه اسلامی و دریافت آموزه های راهبردی قرآن در زمینه اصلاح و ارتقای امت اسلام در عصر حاضر، المنار را در تفاسیر اهل سنت، ممتاز ساخته است. نقل یا نقد آرای المنار در تفاسیر متاخر، گویای اهمیت، غنا یا دست کم تفاوت اندیشه مولفان المنار نسبت به تفاسیر پیشین است. بازتاب آرای المنار در المیزان روشن است، اما بیش از 140 مورد نقد بر آرای المنار آن هم تنها در دوازده جزء قرآن نشان گر دغدغه و عزم علامه طباطبایی(ره) بر آسیب شناسی المنار در مبانی و روش فهم قرآن و صیانت از حوزه قرآن پژوهی است، امر مهمی که ایشان با استواری و شایستگی از عهده آن برآمدند و روشن ساختند که نام المیزان به حق زیبنده المیزان است
نوشته
بررسی آراء ویلیام جیمز در عرصه معرفت شناسی دینی و نقد آن بر مبنای علامه طباطبایی و شهید مطهری
ویلیام جیمز که توجیه باور دینی را با توسل به استدلالهای سنتی عقلگرایان کافی نمیدانست، خود با ابداع آموزهی « ارادهی معطوف به باور » و از طریق مفهوم « تجربه دینی » تلاش نمود تا از معقول بودن باور دینی به شیوهای غیرقرینهگرایانه و غیرمبناگرایانه دفاع نماید. او در این شیوه برای توجیه باور دینی به نتایج عملی این باور، بهویژه نتایج اخلاقی آن، متوسل میشد. همین امر سبب شده است که بسیاری از مفسران جیمز استدلال او را برای توجیه باور دینی صرفاً عملگرایانه و مصلحتجویانه تلقی کنند. اما چنین تفسیری از دیدگاه جیمز تفسیری نادرست است، زیرا اوّلاً مبتنی بر تفسیر نادرستی از نظریهی صدق جیمز است و ثانیاً شواهد بسیاری در آثار او وجود دارد که ثابت میکند عملگرایی جیمز متضمن واقعگرایی است و بنابراین توجیه باور دینی به شیوهی او توجیهی معرفتی نیز هست. در معرفتشناسیِ دینیِ جیمز، متعلّق باور دینی واقعیتی ماوراء الطبیعی است که مستقل از فاعل شناساست و فرد ابتدائاً از طریق تجربهی دینی امکان معرفت به این واقعیت را مییابد. در این رساله تفسیری از نظریهی صدق جیمز ارائه میشود که در آن ملاک صدق یک باور به سودمندی آن در مقام عمل فروکاسته نمیشود و با قبول واقعگرا بودن جیمز در عرصهی معرفتشناسی، روشن میشود که در فلسفهی دین وی بحث از کارآمدی باور دینی با حقانیت آن توأم است. بر اساس آراء علامه طباطبایی و شهید مطهری، برخلاف جیمز، امکان توجیه باور دینی به شیوهای مبناگرایانه و با توسل به استدلال عقلی صرف وجود دارد و بنابراین توسل به آموزهای مانند ارادهی معطوف به باور ضرورت ندارد. درعینحال به نظر میرسد بین آموزهی « فطرت » در آراء علامه و استاد مطهری و آراء جیمز در ارتباط با « تجربه دینی» نوعی تقارب و هماهنگی وجود دارد.
نوشته
بررسی و ارزیابی دیدگاه علامه طباطبایی درباره حروف مقطعه در قرآن کریم
درباره حروف مقطعه ی قرآن کریم، دیدگاه های مختلفی ارائه شده است از مهمترین آنها دیدگاه علامه طباطبایی است که معتقد است تدبر در سورههای دارای حروف مقطعه مشترک، نشان میدهد که مضامین و سیاق آنها با یکدیگر مشابه و متناسب اند؛ به طوری که این شباهت در سایر سورهها دیده نمیشود. نگارنده در پی ارزیابی این دیدگاه علامه طباطبایی برآمده است؛ لذا به بررسی دقیق تمام آیاتِ( قریب به 2700آیه) 28سورهی دارای حروف مقطعهی مشترک (از بین 29سوره)، شامل سورههای ص، ق، یس، طه، احقاف، جاثیه، زخرف، دخان، غافر، فصّلت، شوری، نمل، شعراء، قصص، بقره، آلعمران، عنکبوت، لقمان، روم، سجده، ابراهیم، هود، یونس، یوسف، حجر، اعراف، رعد، مریم، در سه محور اعتقادی، اخلاقی و عبادی با لحاظ نمودن افراد مورد خطاب شامل مؤمنان، مشرکان، اهل کتاب و منافقان پرداخته است. به همین منظور پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، سور دارای حروف مقطعهی مشابه را بررسی و با مقایسهی مضامین آنها با یکدیگر دیدگاه علامه طباطبایی در این باره ارزیابی کرده است، یافته های تحقیق حکایت از آن داشت که دیدگاه علامه طباطبایی در برخی موارد صحیح بوده و در برخی موارد ناتمام باشد.
نوشته
بررسی و نقد دیدگاه قاموس قرآن در معنای «ذنب» منسوب به پیامبر (ص) در قرآن مجید
یکی از مسائلی که همواره مورد توجه متکلمان و مفسران مسلمان بوده» مسئله «عصمت پیامبران» بهویژه عصمت پیامبر خاتم (ص) از خطا و گناه است؛ اما آیات ۵۵ غافر، ۱۹ محمد و فتح به پیامبر(ص) نسبت گناه دادهاند. صاحب قاموس قرآن کوشیده پاسخ شایستهای دربارة این آیات بدهد. در این مقاله به روش تحلیلی - توصیفی دیدگاه استاد قرشی در تفسیر «ذنب» در این سه آیه بررسی شده و از دیدگاه ایشان در دو آیه دفاع» و در آیة دوم سورة «فتح» نقد و دیدگاه علامه طباطبائی بر آن ترجیح داده شده است.
نوشته
تحلیل انتقادی دیدگاه ملاصدرا در باب یقینی بودن گزاره های فلسفی بر پایه آراء فلسفی علامه طباطبائی
نوشته
تحلیل انتقادی مدخل شر در دایرهالمعارفهای دینی انگلیسی با تاکید بر آراء علامه طباطبایی ره
یکی از پرچالش ترین موضوعاتی که از ابتدای شکل گیری علم کلام اسلامی تا کنون، گاه به شکل مستقل و گاه در خلال مباحث دیگر مطرح شده، بحث درباره مسئله شر است. در دو سده اخیر توجه دین پژوهان برجسته در زمینه مطالعات دینی و فلسفه دین به اصل و زوایای این موضوع در نگاه عالمان ادیان جلب شده که نشان از اهمیت فراوان این موضوع در این زمینه مطالعاتی دارد. این اهمیت در مدخل شر دایره المعارف هایی که خارج از جهان اسلام تدوین شده اند، به وضوح قابل ردیابی است. این پژوهش برآن است که با رویکردی کلامی و مستدل به بررسی و مقایسه ادلّه و آراء علامه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان برجسته و آزاداندیش معاصر در جهان اسلام و مطالبی که در مدخل شر از دایرة المعارف های بزرگ حوزه دین مانند دایرة المعارف دین، اسلام و قرآن آمده، بپردازد و در موارد اختلاف با ارائه دلایل روشن به موضع گیری صحیح دست پیدا کرده و نتیجه مناسب بگیرد. در این نوشته پس از ارائه گزارشی از متن دایرة المعارف ها در مدخل ها و مقاله های مرتبط با مسئله شر و همچنین بیان دیدگاه های علامه طباطباییره درباره موضوع شر از آثار مختلف ایشان، به بررسی دلایل هر یک از اطراف مقایسه و در صورت لزوم نقد آن پرداخته شده است.
نوشته
تحلیل رساله در اصول علم انسانی بارکلی و نقد آن از دیدگاه علامه طباطبایی
در این نوشتار همانگونه که از عنوانش پیداست به تحلیل و بررسی نظرات مهم بار کلی در یکی از مهمترین آثار فلسفیاش یعنی "رساله در اصول علم انسانی" پرداخته شده است. این تحقیق شامل دو بخش است: بخش اول آراء بارکلی را شامل میشود که مشتمل بر شش فصل میباشد. فصل اول ابتدا اندیشه های فلسفی جان لاک را که در فلسفه بارکلی نقش بسیار مهمی دارد. به صورت خلاصه بیان نموده، و در فصل دوم به بیان ایدهآلیسم بارکلی و اهداف وی پرداخته شده است. در فصل سوم نیز مسئله بسیارمهم تصورات انتزاعی و رد آن از سوی بارکلی مورد بحث قرار گرفت. فصل چهارم به مسائلی از قبیل تصور جوهر و نفی جوهر مادی، و بررسی اصل وجود مدرک شدن است و نیز کیفیات اولیه و ثانویه میپردازد. در فصل پنجم مسئله علیت و در فصل ششم بحث ارواح متناهی (انسان) و روح نامتناهی (خدا) مورد بررسی قرار میگیرد. در بخش دوم که با عنوان نقد آراء بارکلی از دیدگاه علامه طباطبایی آمده است. سعی شده است تا با نگاهی به فلسفه علامه طباطبایی به شبهات بارکلی پاسخ داده شود. از جمله نتایج حاصل از این بخث این است که اگر دیدگاه فلسفی علامه پذیرفته شود ملزم به پذیرش واقعیات جهان محسوس خواهیم شد. اصولا وجود جهان محسوس، از نظر او یک معلوم فطری و شبهات بارکلی در خصوص محصور بودن انسان در زندان تصورات، با تکیه بر اصل مسبوق بودن هر علم حصولی به علم حضوری قابل حل میباشد.
نوشته
تفسیر «اولی الامر» در آیه ی اطاعت؛ و پاسخ گویی به اشکالات مخالفان در المیزان
یکی از دلایل نقلی شیعه بر اثبات امامت ائمّه اطهار علیهم السلام، آیه کریمه 59 سوره «نساء» می باشد. این آیه از آیات چالشی و مورداختلاف میان دانشمندان و مفسران فریقین است. عامل اصلی این اختلاف، قرار گرفتن واژه «اولی الامر» در کنار دستور به اطاعت از خدا و رسول خداست. مفسران اهل سنت آراء گوناگونی را در تعیین مصداق «اولی الامر» انتخاب نموده اند، ولی دانشمندان شیعه تنها مصداق آن را امامان معصوم علیهم السلام می دانند. یکی از مفسران بزرگ شیعه که توانسته است به خوبی از عقیده شیعه دفاع کند و به اشکلات مخالفان پاسخ مستدلی ارائه کند، علّامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان است. مقاله حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، این مسئله اختلافی را با تاکید بر آراء علّامه مورد بحث قرار داده است.
نوشته
رویکردی انتقادی به پلورالیسم از منظر علامه طباطبایی (ره)
نوشته
قضا در فلسفۀ صدرا: نقدی بر تلقی علامه طباطبایی
ملاصدرا در عبارتی از اسفار میگوید که قضا صورتهایی علمی است که (1) لازم ذات واجبالوجود، (2) نامجعول، (3) بیرون از عالم، (4) عاری از امکان واقعی، (5) قدیم بالذات، و (6) باقی به بقای خداوندند. علامه طباطبایی در نهایةالحکمة بر آن است که «لازم» در (1) نمیتواند به معنای «بیرون از ذات» باشد وگرنه (1) با (2) تا (6) در تناقض خواهد افتاد. افزون بر این، اگر آن صورتهای علمی بیرون از ذات خدا باشند، آنگاه اگر معلوم حضوری او باشند نظریۀ مثل، و اگر معلوم حصولی او باشند نظریۀ صور مرتسمه صادق خواهد بود؛ درحالیکه ملاصدرا هر دو را کاذب میداند. پس این صورتهای علمی عین ذات واجبالوجودند و قضا نزد صدرا همان علم ذاتی خدا به تفاصیل خلقت است. به رای ما، اما، هم این مدعا ناروا است و هم آن دلایل نارسا. زیرا در فلسفۀ صدرا صورتهای علمی یادشده با عقول مجرد اینهمانی دارند و عقول مجرد به هر شش صفت یادشده موصوفاند بیآنکه تناقضی پدید آید. همچنین ملاصدرا، برخلاف ادعای عجیب علامه، وجود مثل را به عنوان محل قضای الهی میپذیرد.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد