Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی علم غیب ائمه(ع) در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی
یکی از مباحث مهم درباره علم غیب این است که: علم ائمه (ع) به جهان غیب مطلق و نامحدود است یا محدود؟ نکته مهم این است که در آیات و روایات، تعبیرات به ظاهر متفاوتی دیده میشود. در این بحث، علم غیب را طبق دلالت آیات و روایات و از منظر کلامی طباطبایی و شاگردان وی بیان میکنیم. غیب دارای مراتب و مراحلی است؛ مثل غیب از حواس مانند گذشته و آینده، علم کتاب، علم لدنی، علم به لوح محو و اثبات، لوح محفوظ، علوم خاص به خدا مثل زمان قیامت، و علم ذات به ذات. ادله علم غیب نیز بر دو قسم است: ادله عقلی و فلسفی که مبتنی بر قدرت و کمال نفس در اتصال به مبدأ عالی است؛ ادله نقلی که برخی علم به غیب را به طور کلی از غیرخدا نفی کردهاند و برخی علم را با شرایطی برای انبیا و اولیا ثابت میکنند. در جمع بین این دو دسته راهکارهایی عرضه شده است، از جمله: تقسیم علم به استقلالی و تبعی، لوح محفوظ و محو و اثبات، تفکیک بین معانی غیب و مانند آن.
نوشته
تبیین ولایت تکوینی امامان معصوم ونقش آن در هدایت باطنی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
ولایت یکی از شئون والای ائمه معصومین جایگاه ویژه ای در قرآن و روایات دارد. نزد شیعه عالیترین مرتبه ولایت در مسأله امامت، ولایت تکوینی است که از طریق پیمودن صراط بندگی حق، برای امام حاصل میشود. در نگاه فلاسفه و متکلمان و عارفان مسلمان شخصیت امام و ولی قدرت تصرف در هستی دارد و به جز دریافت وحی همه مقامات نبی و رسول را دارا است؛ لذا همواره سعی نمودهاند این اقتدار باطنی ناشی از ولایت را با براهین عقلی و نقلی تبیین نمایند. در دیدگاه علامه طباطبایی امامت مقامی برتر از نبوت و پس از طی ابتلائات سخت و رسیدن به قابلیت، به وجود میآید. از مهمترین شئون ولایت تکوینی امام، هدایت باطنی است که با اشراف و ولایتی که امام نسبت به قلوب و باطن دارد، افراد مستعد را به کمالات والا هدایت کرده و اعمال آنها را رشد میدهد و به مطلوب هدایت میکند. لذا سوال اصلی این نوشتار این است که با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، ولایت تکوینی امامان معصوم و نقش آن در هدایت باطنی چگونه تبیین شده است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای، ولایت تکوینی امامان معصوم را با مبانی عقلی و نقلی مستدل ساخته که از این نظر به برخی مبانی تصرف امام از جمله، مرتبه والای وجودی و برخورداری از علم و عبودیت محض و بُعد خلافت الهی میتوان اشاره نمود؛ سپس درادامه به نقش ولایی ائمه و ابعاد آن در هدایت باطنی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان شیوه ای عالی و ممتاز در هدایت پرداخته میشود. نقش تکوینی ائمه در این زمینه این است که با علم و قدرتی که در اختیار دارند، یا در باطن افراد مستعد تصرف کرده و آنان را به کمالات اعلی سوق میدهند و یا مسیر هدایت را برای فرد هموار میسازند.
نوشته
تحلیل و بررسی دلالت آیه تطهیر بر عصمت اهل بیت (ع) در نگاه مفسران شیعه و اهل سنت
در قرآن کریم، آیاتی با بسامد فراوان دربارة امامت، ولایت و فضایل اهل بیت(ع) وجود دارد. یکی از این آیات که مفسران در محتوای آن بحث و گفتگو کردهاند، «آیة تطهیر» میباشد که راهگشاترین آیه دربارة منزلت، عصمت و امامت اهل بیت(ع) است. این مقاله دیدگاه مفسران شیعه و اهل سنتّ (بیش از 25 تفسیر) را دربارة چگونگی دلالت آیه بر عصمت مورد پژوهش قرار دادهاست و پس از تحلیل، ارزیابی و نقد دیدگاههای مختلف به این نتیجه دست یافتهاست که مفسران شیعه چهار دیدگاه و مفسران اهل سنّت دو دیدگاه را در این زمینه مطرح کردهاند و از میان همة تقریرها، دو دیدگاه از نظر استدلال به عنوان بهترین دیدگاه میان مفسران سلف و متأخر شیعه و اهل سنّت برگزیده شدهاست. اولین دیدگاه، استدلال علامه طباطبائی در تفسیر المیزان به دلیل زاویة خاص نگرش به مفهوم واژگان شاخص آیة تطهیر و چگونگی عملکرد ارادة خدا در اذهاب رجس و طهارت اهل بیت(ع) و دیگری نظر سیّد محمدحسین فضلالله در تفسیر مِن وحی القرآن است که به مصداق و عینیّت آیه بیشتر نزدیک شدهاست و به نوعی تفسیر دیدگاه علامه طباطبائی بهشمار میآید.
نوشته
رهیافت علامه طباطبایی از حقیقت و چیستی«عصمت»
از نظر علمای امامیه عصمت از ویژگیهای ضروری انبیاء و ائمه اطهار(ع) است؛ اما در تعریف و چیستی و حقیقت این مقوله بین اندیشمندان دینی اختلاف نظرهایی وجود دارد. بیتردید موضعگیری و رویکردی که در این مورد خاص گرفته میشود؛ میتواند در تحلیل مباحث آتی عصمت و در پاسخ به شبهات پیرامونی آن، راهگشا باشد. در این نوشتار سعی شده به صورت تطبیقی بین سخنان برخی دانشمندان اسلامی و علامه طباطبایی، در تبیین و تحلیل حقیقت و ماهیت عصمت معصومین نگاهی بیندازیم. علامه طباطبایی ، عصمت را ره آورد قوه عاقله و به سنخی خاص از علم ارجاع میدهد که از سوی خداوند به معصوم موهبت میشود و این ملکه نفسانی سبب میشود تا با اختیار خویش از ارتکاب معصیت و خطا مصون بماند.
نوشته
علم امامان به غیب از منظر قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (بررسی آیات 143 بقره و 105 توبه)
پژوهش حاضر درصدد است تا علم به غیب امامان ( را از منظر قرآن کریم بررسی و اثبات کند. شیوة بحث در این پژوهش تحلیلی، مبتنی بر روش تفسیر موضوعی است. از آیة رویت اعمال (توبه:105) به دست میآید که علاوه بر خدا و رسول او(، جمعی از مومنان نیز حقیقت و باطن اعمال مردم را در دنیا میبینند. ازآنجاکه مشاهدة حقیقت اعمال به صورت عادی برای عموم مومنان امکانپذیر نیست، مراد مشاهدهای است که با موهبت الهی توسط برخی از اولیای الهی یعنی امامان معصوم( انجام میشود. از آیة امت وسط (بقره:143) نیز به دست میآید که جمعی از امت پیامبر(، گواهان بر امت در روز قیامت هستند. چنین شهادتی نیز بدون برخورداری از علم غیب به اعمال بندگان امکانپذیر نخواهد بود. شواهد نقلی نیز موید این هستند که پس از پیامبر اکرم( کسی جز امامان معصوم ادعای علم غیب و ملکوت عالم را نداشته است. مرتبهای از علم غیب نیز برای برخی اولیای خاص الهی ثابت است؛ اما مرتبة کامل آن ویژة پیشوایان معصوم( است.
نوشته
مفهوم شناسی و مصداق یابی «اولی الامر»از نگاه علامه طباطبایی و فخر رازی
عصمت ائمه اثنی عشر (ع) از سهو و گناه، از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل تسنّن است. در میان مفّسران اهل تسنّن، فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب، ذیل آیه 59 سوره نساء، با بیانی استدلالی، عصمت اولیالامر را به اثبات رسانده، لکن در مورد مصداق آن بر خلاف شیعه امامیه، بر این باور است که مراد از اولیالامر نه امامان شیعه (ع) بلکه اهل حلّ و عقد از امّت اسلام است. در حالی که علّامه طباطبایی، ضمن پاسخ به شبهات ایشان، مصداق اولیالامر را منحصر به ائمّه اثنی عشر (ع) میداند. پژوهش حاضر درصدد تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه و روشن ساختن این حقیقت است که مصداق اولیالامر، متعیّن در اشخاص ائمّه اثنی عشر (ع) بوده، اشکالات فخر رازی به دیدگاه شیعه وارد نبوده و دیدگاه او درباره مصداق اولیالامر (اجماع اهل حلّ و عقد) با اشکالات جدّی روبرو است.
نوشته
نقش محبت اهل بیت علیهم السلام در کمال انسان و رشد فضائل اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی و علامه بحرانی
با توجه به اینکه مراد از اهل بیت طبـق روایـات متعـدد علـی (علیه السلام)، فاطمـه (علیهما السلام) ، حسـن (علیه السلام) ، حسـین (علیه السلام) و فرزندان آنها میباشند و اینها انسان های کامل از هر جهت هستند و برای اینکه انسان بخواهد به یـک انسـان کامل تبدیل شود، لازم است که به انسان های کامل چنگ بزند و تا آخر عمر از آنهـا فاصـله نگیـرد. یکـی از راه هایی که انسان میتواند به کمال واقعی برسد، عشق ورزیدن به انسان های کامل است ، محبت بـه آنهـا در رسیدن انسان به کمال واقعی اثراتی را در پی خواهد داشت . از طرفی دیگر محبت به اهل بیت با وجود موانـع محبت نسبت به آنها امکان پذیر نخواهد بود. زیرا موانع محبت جلوی تحصیل آن را خواهد گرفت و در نتیجه باعث جلوگیری از ایجاد این اثرات خواهد شد. بنابراین ، انسان باید در وهله اول ، موانع محبت را از خود برطرف سازد تا بتواند عاشق واقعی آل محمد باشد، که در این صورت آثار محبت به آنها در هر دو جهان نمایان خواهد شد. در این مقاله تاثیری که عشق به اهل بیت در خوشبختی انسان خواهد داشت از نظر علامـه طباطبـایی و علامه بحرانی بررسی شده است . تاثیر محبت به اهل بیت که در این مقاله توضیح داده شده عبـارت اسـت از: ١. هدایت ٢. سعادت ابدی ٣. ثبات قدم ٤. اطاعت و تبعیت ٥. تقرب به خدا.
نوشته
نقش و کارکرد روایات تفسیری معصومان علیهم السلام با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نوشتار پیش رو، با عنوان «نقش و کارکرد روایات تفسیری معصومان(ع)» در صدد آن است تا ضمن شناسایی گونه ها و کاربردهای متنوع روایات تفسیری، مهم ترین کارکردهای آن ها را ـ با ارائه برخی نمونه هاـ در فهم و تفسیر آیات قرآنی با تاکید بر دیدگاه ها، مبانی، روش و گرایش تفسیری علامه طباطبایی تبیین و بررسی کند. پرسش کلیدی و اساسی مقاله، این است که آیا همه روایات موجود در تفاسیر، روایات تفسیری شناخته شده، در فهم مفاد آیات قرآنی، نقش و کارکردی یکسان ایفا می کنند؟
نوشته
هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله ی امامت در اندیشه ی علامه طباطبائی و تفسیر المیزان
از مراتب عالی ولایت در مسألة امامت، ولایت معنوی است که با اشراف و تصرف معنوی امام به اذن الهی در نفوس آماده تحقق مییابد. مراد از ولایت معنوی نوعی اقتدار و تسلط معنوی است که با پیمودن صراط عبودیت و رسیدن به مقام قرب برای امام به اذن الهی حاصل میشود. در دیدگاه علامه طباطبائی، ولایت به این معنا غیر از نبوت، خلافت، وصایت و نیز غیر از امامت به معنی مرجعیت دینی و یا حتی زعامت سیاسی است. انسان افزون بر حیات ظاهری، دارای حیات معنوی و باطنی است و برای رسیدن به مراتب عالی در آن نیاز به راهنما و امام و دستورهای خاص دارد. علامه طباطبائی امامت را مقامیبرتر از نبوت میداند که پس از پیمودن مراحل مختلف و آزمایشهای سخت صلاحیت آن برای بعضی از انبیاء و افراد خاص به وجود میآید و دارندة آن به امر الهی به هدایت باطنی مردم میپردازد و با تصرف ولایی، انسانهای آماده را به مقصود و مطلوب حقیقی و الهی رهبری میکند. علامه این نوع هدایت را هدایت به امر مینامد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل متن و به شیوة کتابخانهای درصدد واکاوی هدایت باطنی و ولایت معنوی امام و زوایای آن از منظر علامه طباطبائی(ره)و به صورت خاص، در تفسیر المیزان است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد