نظر به اینکه احکام ، عقاید و اخلاقیات از ارکان دین اسلام بوده، در این نوشتار به وضعیت تئوریک رهیافت های اخلاقی در عرصه سیاسـت بـا توجه به ارزش هـای انقـلاب اسـلامی پرداختـه شـده اسـت . یافتـه هـای پژوهش، حکایت از فقر تئوریک در عرصه مطالعـات اخـلاق و سیاسـت در ایران معاصر است. از یک سو، متفکرانـی چـون علامـه طباطبـایی و رضا داوری اردکانی از رهیافت اخلاقـی متناسـب بـا ارزش هـای دینـی دفاع کرده اند اما دیدگاه های آنها در سطح ایده و طرح مسئله باقی مانده است. از سوی دیگر، متفکرانـی چـون ملکیـان و سـروش رهیافـت هـای اخلاقـی و سیاسـی خــود را در چـارچوب رهیافـت هــای جهـانی ارائــه کرده اند که از لحاظ ارزشی سـکولار، و بـا ماهیـت انقـلاب اسـلامی در تعارض بوده است. در واقع ، ضعف نظریه پردازی جامع و مانع متناسب با ارزش های انقلاب اسلامی، از مهم ترین خلل های رهیافت های اخلاق و سیاست در ایران معاصر است. این نوشتار درصدد پاسخ دادن به ایـن سوال اصلی است : «رهیافت متفکران ایرانی معاصر، به ارتباط اخـلاق و سیاست چگونه بوده است ؟». نگارنـدگان در پاسـخ بـه ایـن پرسـش از روش توصـیفی و تحلیلـی بـرای تنقـیح دیـدگاه متفکـران ایرانـی بهـره برده اند.
نوشته
وحی و کیفیت نزول آن از آغاز بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، کانون توجه اندیشمندان بوده است. فرابشری بودن مبداء وحی و بشری بودن دریافت کننده آن،فرآیند فهم حقیقت وحی، کیفیت نزول، قرا ئت و تبیین آن را دشوار تر نموده است، اختلاف در تفسیر و قرائت این پدیده نزد وحی پژوهان فلاسفه ،نو اندیشان عقل گرا و عملگرا، شاهدی بر این مدعا است. این پژوهش روش فهم اندیشمندان وحی پژوه در ارئه قرائتی از وحی را بستر شکل گیری اختلاف دانسته. در این نوشتار دیدگاههای سه تن از صاحب نظران معاصر، علامه طباطبایی و سروش و حامد ابوزید را درباره وحی به شیوه تطبیقی بررسی کرده ایم. از نظر علامه طباطبایی، وحی القای معناست به گونه‌ای که جز از کسی که قصد افهام او شده، پوشیده می‌ماند. ادراک و تلقی نبی از غیب، همان است که در زبان قرآن «وحی» نامیده می‌شود. وحی به‌ تصریح قرآن کریم، بر قلب پیغمبر نازل شده است و نبی در نخستین وحیی که به او می‌شود و رسالت اعلام می‌گردد، تردیدی نمی‌کند که این وحی از ناحیه خدای سبحان است. وحی که همان شعور باطنی انبیاست، از سنخ شعور فطری مشترک انسان‌ها نیست که شعور فطری همان شعور فکری است. وحی از مبدأ صدور تا وصول به مردم، مصون و محفوظ است والفاظ قرآن هم ازآن ناحیه خدای متعال نازل شده است؛ چنان که معانی قرآن از ناحیه خدا نازل شده است؛ بنابراین، محتوای وحی هر دو را شامل می‌شود. ابوزید و سروش بر مبنای علم تجربی، وحی را حاصل تجربه نبوی، بر مبنای تاریخی نگری آن را، محصولی فرهنگی دانسته که منطبق با محیط، متأثر از شرایط فرهنگی، اجتماعی عصر نزول بوده، و مبتنی بر مبنای انسان مداری خویش بر تجارب انسانی و تفسیر آن در شکل گیری متون وحیانی را تاکید نموده و بردخالت جنبه انسانی پیامبر(صلی الله علیه وآله) در وحی اصرار می ورزند. با توجه به اشتراکات دو دانشمند مذکور، در برخی از نظریات با هم اختلاف دارند، سروش با صراحت تام اظهار دارد، فرشته وحی تابع پیامبر و پیامبر را فاعل و موجد وحی و هم قابل آن میداند قرآن را ساخته تجارب دورنی و بیرونی پیامبر می داند، که به مرور زمان در هر دو سطح مجرب تر وکاملتر گشت و آیه ی « الیوم اکملت لکم دینکم» را ناظر به کمال حد تامی دین می داند به این معنا که حد اقل لازم برای هدایت مردم در قرآن آمده است، اما حد اکثر ممکن در اثر تکامل تدریجی و بیرونی و کاملتر شدن شخص پیامبر است که دین، خلاصه و عصاره ی تجربه های فردی و اجتماعی اوست، حال آنکه ابوزید وحی قرآنی را فقط حاصل تجربه ی و جوشش دورنی پیامبر می داند.
نوشته
گفتمان نوین هرمنوتیکی، مساله وحدت یا کثرت و نیز مسالة تعین یا عدم تعین معنای متن را در کانون اندیشه‌های فلسفی پیرامون سرشت و سازوکار فهم و تفسیر متن نهاد. با در نظر داشتن این مسائل، در مقالة پیش رو سه رویکرد هرمنوتیکی به متن وحیانی در اندیشة معاصر ایران را تحلیل و بررسی خواهیم کرد و ضمن این تحلیل نسبت هرکدام از این رویکردها با گرایش‌های نوین هرمنوتیکی را برجسته خواهیم کرد. برای این منظور نخست نشان خواهیم داد که علامه طباطبائی اگرچه برای متن وحیانی معانی متعددی در نظر دارد، اما هریک از این معانی را متعین به قصد صاحب وحی می‌داند، از این رو مباحث تفسیری ایشان بیشتر با قصدگرایی و هرمنوتیک رمانتیک هم‌سو است. سپس اندیشه‌های هرمنوتیکی عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری را مطالعه و ارزیابی خواهیم کرد. سروش با مستقل دانستن معنای متن وحیانی از مراد ماتن با آموزة‌ استقال معنایی در هرمنوتیک فلسفی همراه می‌شود. در این میان مجتهدشبستری از جهاتی به هرمنوتیک فلسفی و از جهاتی دیگر به هرمنوتیک‌ رمانتیک گرایش دارد، چراکه از سویی در برخی از نوشته‌هایش از معنایی نهایی و نهفته در متن وحیانی می‌گوید و از دیگر سو امکان تفسیرهای متعدد و معتبر از قرآن را می‌پذیرد.
نوشته
Footer