امر به معروف و نهی از منکر از احکام عملی مسلمانان است و آیات قرآن کریم آنان را به امر به معروف و نهی از منکر امر کرده است. امادر مورد قلمرو، شرایط وکیفیت وجوب این واجب الهی در بین گرایش­های کلامی مطرح در دنیای اسلام اختلاف دیدگاه­هایی وجود دارد. مذاهب امامیه، معتزله و اشاعره علی­رغم شباهت در بعضی ویژگی­های امربه معروف و نهی از منکر، تفاوت­هایی در این مسئله با یکدیگر دارند. این امر، موجب شده همواره بین مفسران و متفکران این سه مذهب تضارب آراء در مورد ویژگی های امر به معروف ونهی از منکر وجود داشته باشد. تحلیل و نقد آراء کلامی و دیدگاه­های این متکلمان و مفسران اسلامی، موجب تبیین راه حق می­شود.این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل محتوا و به شیوه تطبیقی به واکاوی مسئله امر به معروف و نهی از منکر در آیات 104 و110 سوره آل عمران و 17 سوره لقمان از منظر سه مفسر برجسته اسلامی: علامه طباطبائی، فخر رازی و زمخشری، در تفاسیر المیزان، مفاتیح الغیب و کشاف می­پردازد. اگرچه مفسران فوق در اصل وجوب امر به معروف و نهی از منکر اتفاق نظر دارند و آن را اجماعی امت می­دانند؛ اما در مورد کیفیت وجوب وشرایط آنبا هم اختلاف دیدگاه دارند.
نوشته
از جمله مباحث کلامی و تفسیری، صفات خبری خداوند متعال در قرآن و روایات، می باشد، صفات خبری یعنی آن دسته از صفات خداوند که عقل بر آن ها دلالت روشن ندارد و تنها بدان استناد که در متن دینی اعم از قرآن و حدیث به خداوند نسبت داده شده اند می توان آن ها را به خداوند نسبت داد. شناخت صحیح و دقیق صفات خبری و دستیابی انسان به این معرفت منجر به درک بهتری از باری تعالی می گردد. تفسیر این صفات از دیر باز مورد نزاع متکلمان بوده است، بدون تردید دیدگاه های افراطی و تفریطی کلامی در این خصوص پیامدهای زیانباری را برای امت اسلامی در پی داشته است که تاریخ فرقه ها و گروه های اسلامی گویای این مطلب است. در این پایان نامه برخی از مصادیق صفات خبری بررس شده و نظرات دو متفکر؛ علامه طباطبایی، مفسر بزرگ معاصر امامیه و فخر رازی از مفسران بزرگ اشاعره در موضوع صفات خبری، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته است. از جمله دلائل هر یک از آنها، استدلال بر آیات تنزیهی مانند "لیس کمثله شیء" است و بیان شده که اخذ به ظاهر صفات خبری ملازم با جسمانیت خداوند بوده و با مبانی تجرد ذات الهی در آیات محکم منافی است. بطور کلی نتیجه گیری نهایی این پایان نامه این است که در اکثر موارد اختلاف بین دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی به جهت اختلاف در مبانی آنهاست و علامه در مسائل مطرح شده از ثبات رای بیشتری برخوردار بوده است که به نظر می رسد ژرف نگری، توجه عمیق به آیات و روایات اهل بیت و به کارگیری قواعد صحیح عقلانی از عوامل موثر در ثبات رای ایشان بوده است و در مقابل فخر رازی در بسیاری از مسائل تشکیک رای فراوانی داشته است که شاید بتوان گفت تقارب و تعدیل دیدگاه فخر رازی در مسائل کلامی از یک سو که در پرتو راهنمایی ها و کلمات نورانی اهل بیت و در کنار تمسک به آیات الهی و داشتن تفکر عقل محور جناب فخررازی از سوی دیگر بدست آمده است
نوشته
Footer