تربیت اخلاقی، یکی از دغدغه‌های مهم فلسفه اخلاق و ازجمله مهم‌ترین مسائل فیلسوفان تربیتی است. جان دیویی به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان تربیتی قرن بیستم در این زمینه نظریه بدیعی ارائه داده است؛ وی با طرح نظریه «تمرین عملی دراماتیک» به تبیین نحوه تأمل آدمی در موقعیت‌های اخلاقی پرداخته و به‌تبع آن به تشریح دیدگاه زیبایی شناسی خود درباره عنصر های تربیت اخلاقی مبادرت نموده است. در این پژوهش، با روش توصیفی - تحلیلی - انتقادی به نقد و بازسازی دیدگاه دیویی از منظر علامه طباطبایی ‌پرداخته ایم. نتایج نشان می‌دهد که (در بخش مبانی نظری) در قسمت انسان شناسی( نگاه زیستی دیویی)، ارزش شناسی و اخلاق (نسبی گرایی دیویی) نقد هایی بر دیدگاه دیویی وارد است و (در بخش تربیتی) نقد هایی با توجه به دیدگاه علامه بر نظرگاه دیویی در زمینه عنصر های اساسی تربیت اخلاقی (حساسیت، همدلی، ادراک و عمل اخلاقی) و ایده آل های تربیت اخلاقی (رشد اخلاقی و دمکراسی) با توجه به نگاه زیبایی شناسی وارد است. هم چنین در بخش پایانی با توجه به نقد و بازسازی دیدگاه دیویی، الگوئی نظری برای تربیت اخلاقی ارائه گردیده است.
نوشته
بلاغیان سنتی ما همواره تأکید کرده‌اند که ترکیب‌ها و ساختارهای کلام بلیغ ارزش زیباشناختی و معناشناختی دارد. در متن قرآن کریم آرایش اجزای جمله با مهندسی خاصی صورت پذیرفته و ترکیب‌های زیبا و معناداری پدید آمده است. یکی از این آرایش‌های زیبا و معنادار آن است که جزئی از جمله در میان دو جزء دیگر قرار گرفته است. یکی دیگر از این آرایش‌ها نیز آن است که در جایی که انتظار ذکر جزئی در بین دو جزء دیگر داریم، این جزء ذکر نشود. مفسران و معربان، این اسلوب‌ها را با «حذف» و «تقدیر» معنا کرده‌اند، اما علامه طباطبایی بر آن است که تقدیرگرایی، افزون بر آنکه بخشی از معنای آیه را پنهان می‌کند، زیبایی شگفت‌آور آیه را نیز از بین می‌برد. وی با نگاه ویژه‌ای که به این اسلوب دارد، آن را معنادار و پدیدآورندة زیبایی منحصربه‌فردی یافته است. قاعده‌انگاری این نگاه ویژه با مشکلاتی روبه‌رو است که در این مقاله آن اشکال‌ها بررسی و جایگاه تفسیری و ارزش زیبایی‌شناختی این نگاه به‌مثابة قاعده‌ای فراگیر اثبات شده است.
نوشته
Footer