Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی برهان علامه طباطبایی بر اتحاد عاقل و معقول
اﺛﺒﺎت ﻧﻈﺮﻳﺔ اﺗﺤﺎد ﻋﺎﻗﻞ و ﻣﻌﻘﻮل و ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﻳﺮادات اﺑﻦ ﺳـﻴﻨﺎ ﺑـﺮ اﻳـﻦ ﻣﺴـﺌﻠﻪ، از ﺟﻤﻠﻪ اﺑﺘﻜﺎرات و ﻧﻮآوریﻫـﺎی ﻓﻠﺴـﻔﻲ ﺻـﺪراﻟﻤﺘﺄﻟﻬﻴﻦ ﺑـﻪﺷـﻤﺎر ﻣـﻲرود. ﻋﻼﻣـﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ ﺑﺎ وﺟﻮد اﻧﺘﻘﺎداﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻳﻜﻲ از ﺑﺮاﻫﻴﻦ ﺻـﺪراﻟﻤﺘﺄﻟﻬﻴﻦ دارد، ﺧـﻮد اﺗﺤـﺎد ﻋﺎﻗﻞ و ﻣﻌﻘﻮل را ﻣﻲﭘﺬﻳﺮد و ﺑﺮای اﺛﺒﺎت آن روش ﺟﺪﻳﺪی را ﺑﻪﻛـﺎر ﻣـﻲﮔﻴـﺮد. در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻋﻼوهﺑﺮ ﺑﺮرﺳﻲ اﻧﺘﻘﺎدی ﺑﺮﻫﺎن ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ، از وﺟـﻮه اﻓﺘـﺮاق دﻳـﺪﮔﺎه ﻋﻼﻣﻪ و ﺻﺪراﻟﻤﺘﺄﻟﻬﻴﻦ در اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﺤﺚ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﻛﺮد.
نوشته
بررسی تفاوت بینش ملاصدرا و علّامه طباطبائی در مسألهی اتّحاد عاقل و معقول و ثمرات آن
صدرالمتألّهین در پرتو نظریّهی حرکت جوهری به این نکته متفطّن شد که نفس، محصولِ حرکت جوهریِ بدن است. نفس با حرکتِ جوهری خویش در فرآیندِ ادراک، با صُوَر ادراکی متّحد میگردد، به طوری که از منظر صدرالمتألّهین علم برای نفس کمال ثانوی نیست بلکه کمالِ اوّل است و ادراکات نفس است که حقیقت نفس را میسازد. از منظر صدرا رابطهی نفس و معلومات رابطهی مادّه و صورت در ترکیبی اتّحادی است؛ به این معنا که قوای ادراکیِ نفس که به نظر او هیچیک ازآنها حالّ دگر موضوعی نیستند، بلکه همه از مراتب نفساند، با صور ادراکی مناسب خود فقط در ضمن ترکیبی اتّحادی یافت میشوند. اتّحاد مورد نظر وی اتّحاد وجودِ مُدرِک و مُدرَک بالذّات است نه اتّحاد ماهیّت آن دو، یا اتّحاد وجودِ یکی با ماهیّت دیگری یا اتّحاد وجودِ عالم و معلومِ بالعرض. از منظر وی مرتبهای از مراتبِ نفس که حالت بالقوّه دارد با علم و ادراک یکی میشود آنچنان که امری بالقوّه با امری بالفعل یکی میشود. صدرا با برهان تضایف در چهار گام در صدد اثبات مدّعای خویش بر میآید. در گامِ اوّل معقولیّت بالذّات اثبات میگردد. در گامِ دوم با استفاده از قاعده تضایف عاقل بالذّات بودنِ این صور به اثبات میرسد. گامِ سوم این برهان بیانِ نوعی پارادوکس بینِ للعاقِل بودنِ این صُوَر و عاقِل بالذّات بودن آنهاست که نتیجهی آن در گامِ چهارم اثباتِ اتّحاد این صور با عاقلِ خویش میباشد. علّامه طباطبائی، مدّعا و برهان تضایفِ صدرا را در مسأله اتّحاد عاقل و معقول نمیپذیرد و چهار اشکال بر این برهان وارد میسازد. سه اشکالِ واردهی ایشان بر برهان، به یک اشکالِ اساسی باز میگردد و آن اینکه معقولِ بالذّات بودنِ صُوَرِ معقوله مستلزمِ عاقلِ بالذّات بودنِ آنهاست (همانطور که در بُرهان به این نکته میرسیم)؛ امّا عاقلِ بالذّات بودن صُورِ معقوله خود لازمهی دیگری دارد و آن استقلال و وجودِ لنفسِه این صُوَر است که با قولِ به للغیر بودنِ آنها در تعارُض است. از نظر علّامه اتّحاد رتبی میان عاقل و معقول به این معنا که عاقل و معقول در یک رتبهی وجودی قرار گیرند، فقط مربوط به علمِ وجودِ مجرّد به ذاتِ خود است و در غیر این صورت اتّحاد به معنای عدم خروجِ وجود عاقل از حیطهی وجودِ معقول یا بالعکس است. معنای عدم خروج این است که یا معقول تحت احاطهی وجودیِ عاقل است و عاقل در نسبت با آن جنبهی علّی دارد و یا اینکه عاقل در احاطهی وجودیِ معقول قرار دارد و رقیقهی آن محسوب میشود، مانندِ رابطهی نفس با عقل فعّال یا جوهرِ مجرّد مثالی که حاوی تمامِ صُوَر جزئیه است؛ بنابراین اتّحاد عاقل و معقول از دیدگاه علّامه اتّحاد نفس با موجودِ مثالی یا عقلی است که در آن منعوت که همان نفس است در مرتبهای از وجودِ ناعت (موجود مجرّد) واقع است و اتّحاد میان آن دو همان رابطهی علّی و معلولی است. وی برای مدّعای خویش بُرهانی را اقامه میکند که ماحصلِ این برهان آن است که معلوم اگر جوهر باشد نمیتواند وجودِ للغیر پیدا کند و در نتیجه نفس برای ادراکِ آن باید با آن متّحد باشد. معلوم اگر عرض باشد بر جوهری قائم است و با توجّه به اینکه انتقال اعراض مُحال است، نفس تنها با اتّحاد با موضوعِ این اعراض است که میتواند به درکِ آنها نائل گردد. در انتهای این پژوهش به لوازمِ هریک از نظرات و همچنین ثمراتِ آنها اشاره شده است.
نوشته
نقد و بررسی اشکالات علامه طباطبایی بر برهان تضایف در اثبات اتحاد عاقل و معقول
برهان تضایف یکی از مهمترین براهینی است که ملاصدرا برای اثبات اتحاد میان عاقل و معقول اقامه کرده است. این برهان پس از ملاصدرا مورد مناقشة فراوانی قرار گرفت؛ برخی از حکما آن را پذیرفتند و برخی دیگر به چالش کشیدند. مرحوم علامه طباطبایی از آن دسته حکمایی است که برهان مذکور را تام ندانسته و بر آن اشکالات متعددی وارد کرده است و خود در بدایة الحکمة و نیز نهایة الحکمة برای اثبات اتحاد عاقل و معقول راه دیگری را در پیش میگیرد. اما به نظر میرسد که هیچیک از اشکالات علامه بر این برهان وارد نیستند
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد