Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
الهی بودن متن قرآن از منظر علامه طباطبایی و نقش آن در تفسیر المیزان
این مقاله به بررسی و تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی در باب آفریننده الفاظ و عبارات قرآن و بیان ادله آن می پردازد. به عقیده علامه طباطبایی، الفاظ و عبارات قرآن عیناً از جانب خداوند متعال نازل شده است و دیدگاه هایی که معانی قرآن را از جانب خداوند می دانند، ولی انتخاب الفاظ و چینش آنها را به فرشته وحی یا پیامبر اکرم نسبت می دهند، نادرست اند. به باور علامه، آیاتی که دیگران را به تحدی و هماوردی با قرآن فرا می خواند، آیات حاکی از تبعیت محض پیامبر از وحی الهی، آیات حاکی از نزول قرآن به زبان عربی، تقسیم آیات به محکم و متشابه، و نیز برخی آیات دیگر، همگی دلالت بر این دارند که الفاظ و عبارات قرآن عیناً از جانب خداوند نازل شده است. به عقیده علامه، الهی بودن الفاظ و عبارات قرآن موجب شده که متن قرآن کاملاً به دور از تسامح و تساهل، اختلاف و تناقص اندیشه ها و باورهای باطل و دقیقاً وافی به مقصود الهی باشد. صاحب تفسیر «المیزان» به این مبانی توجه کرده و کوشیده تا حد امکان دقایق و ظرایف الفاظ و عبارات قرآن را در ادای مقاصد الهی متجلی سازد.
نوشته
تحلیل تطبیقی قاعده ترادف واژگان در تفسیر قرآن با رویکرد معناشناسی در تفسیر « المیزان » و « التحریر و التنویر»
مفسران هرچند از اصول و قواعد خاصی در تفسیر بهره برده اند، غالبا بدون تبیین این قواعد نانوشته و ناگفته، به امر تفسیر پرداخته اند. تحقیقات موجود در این باره نیز صرفا به استخراج قواعد از کتب علوم قرآن، اصول فقه، لغت و قواعد عربیت، برخی مقدمات تفسیر و کتب پراکنده اکتفا نموده اند؛ حال آنکه استخراج قواعد از متن تفاسیر و کاوش در میان نظرات تفسیری مفسران در لابه لای آیات قرآن، قواعد و نکات بدیعی را برخواهد نمود. تنقیح این قواعد، گنجینه پرارزشی از قواعد تفسیر و زیرساخت های آن در اختیار مفسران قرار می دهد و رهاورد این تلاش، ضابطه مند شدن علم تفسیر از رهگذر تدوین مجموعه ای متقن از قواعد تفسیر است که قطعا فهم دقیق تر و به دور از لغزش و خطا در فهم مراد از آیات قرآن کریم را به دنبال دارد. این جستار بر آن است تا زیرساخت های مورد استفاده در ترادف واژگان قرآن کریم را با رویکرد معناشناسی جدید، در میان نظرات تفسیری دو مفسر موثر در قرون اخیر، یعنی علامه طباطبایی و ابن عاشور جستجو کند.
نوشته
تحلیل واژگانی روح، نفس، قلب، فواد و صدر در قرآن و بررسی چندگانه با متحد بودن آنها با تاکید بر دیدگاه های علامه طباطبایی، آیت الله مصباح یزدی و جوادی
واژه های روح، نفس، قلب، فواد و صدر در قرآن به ساحت دوم انسان اشاره دارند. نوشتار حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی چندگانه یا یکی بودن مشارالیه آنها می پردازد و با بررسی نظرات مفسران به ویژه علامه طباطبایی، آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی، معیاری نو برای تمییز مشارالیه آنها ارائه می دهد. حاصل اینکه امر مجرد، پیش از تعلق به بدن، روح و پس از آن نفس نامیده می شود. میان این دو و سه واژه قلب، فواد و صدر نیز تمایزی احساس می شود. این سه در کاربرد مطلق، همان معنای نفس یا روح را می رسانند؛ ولی قرین با اوصاف، به مرتبه ای از مراتب روح یا نفس انسانی اشاره دارند؛ یا اینکه روح و نفس همانند اسامی هستند که به تمام حقیقت انسان اشاره دارند، ولی قلب و فواد و صدر همانند اوصافی هستند که هرچند با نفس و روح متحدند، به تمام حقیقت انسان اشاره نمی کنند.
نوشته
تحلیلی بر میزان از منظر علامه طباطبایی رحمه الله
واژه «ﻣﯿﺰان» در آﯾﺎت ﻣﺘﻌﺪدی از ﻗﺮآن ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻣﻔﺴﺮان ﻃﺒـﻖ ﻣﺒـﺎﻧﯽ ﺗﻔﺴـﯿﺮی خود ﻣﻌـﺎﻧﯽ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺑﺮای آن ﺑﺮﺷﻤﺮدهاﻧﺪ. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ، ﻧﻈﺮ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ= ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﻣﻔﺴـﺮ ﮐـﻢﻧﻈﯿـﺮ ﻋﺼـﺮ ﺣﺎﺿـﺮ، ﺣـﺎﺋﺰ اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ. در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺎ ﺗﺘﺒﻊ در آﺛﺎر ﮔﺮاﻧﻘﺪر اﯾﺸﺎن از ﺟﻤﻠﻪ اﻟﻤﯿﺰان ﻓﯽ ﺗﻔﺴﯿﺮ اﻟﻘـﺮان، رﺳـﺎﻟﻪ «اﻧﺴـﺎن از آﻏﺎز ﺗﺎ اﻧﺠﺎم» و ﮐﺘﺐ ﺗﻔﺴﯿﺮی دﯾﮕﺮ ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠـﯽ ﺑـﻪ دﺳـﺖ آﻣـﺪ ﮐـﻪ ﺣﻘﯿﻘـﺖ و ﻣﺎﻫﯿـﺖ ﻣﯿـﺰان، وﺳـﯿﻠﻪ و ﻣﻘﯿﺎس ﺳﻨﺠﺶ ﺑﻮدن اﺳﺖ؛ ﻟﮑﻦ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﺳﻨﺠﺸﯽ، ﺗﺮازوی ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺧﻮد را دارد.ﻫﻤـﯿﻦ ﺗﻨﺎﺳـﺐ درﺑـﺎره ﻣﯿـﺰان ﻋﻤﻞ ﻧﯿﺰ ﺻﺪق ﻣﯽﮐﻨﺪ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺤﻮ ﮐﻪ اﻋﻤﺎل اﻧﺴﺎنﻫﺎ روز ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺳﻨﺠﺶ و ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽﺷﻮد؛ اﻣﺎ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺗﺮازوﯾﯽ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺗﺮازوی دوﮐﻔﻪ دﻧﯿﺎﯾﯽ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎ ﺗﺮازوی ﺣﻖ و ﺣﻘﯿﻘﺖ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺧﺪای ﻣﺘﻌﺎل اﻋﻤﺎل را ﺑﺎ ﺣﻖ ﻣﯽﺳﻨﺠﺪ، ﻫـﺮ ﻗـﺪر ﻋﻤﻞ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮﺣﻖ ﺑﻮد، ﺑﻪ ﻫﻤﺎن اﻧﺪازه ﻫﻢ اﻋﺘﺒﺎر و ارزش دارد.
نوشته
مفهوم شناسی غیب در قرآن با تکیه بر آراء علامه طباطبایی
واژه غیب و مشتقات آن شصت بار در قرآن کریم استعمال شده است. در بسیاری از این موارد خداوند منحصراً مالک غیب یا عالم به غیب به شمار آمده است. باید توجه داشت که از غیب در همه این موارد ممکن است مفهوم واحدی اراده شده باشد و اشاره به مصادیق واحدی بکند؛ همانگونه که ممکن است مفاهیم متعدد و مصادیق مختلفی از آن مد نظر باشد. روشن است که فهم معنی یا معانی و کاربردهای غیب در قرآن میتواند در تفسیر و درک معنای بسیاری از آیات راهگشا بوده، ما را با معارف قرآن هر چه بیشتر آشنا کند. افزون بر آن در مباحث علم غیب اولیای الهی نیز مثمر ثمر خواهد بود. این مقاله در پی بررسی این مسأله است که غیب در قرآن در چه مفاهیمی استعمال شده و چه مصادیقی از آن اراده شده است. این امر با نگاهی تحلیلی و انتقادی صورت میگیرد و تأکید اصلی بر تفسیر «المیزان» است.
نوشته
مقایسه وجوه تفسیری و تحلیل معنا شناختی «تبیان و تفصیل» از نظرفخر رازی و علامه طباطبایی با تکیه بر تفسیر کبیر و المیزان
قرآن به عنوان کتاب آسمانی مشتمل بر واژگان فراوان است که هر یک متضمن معنایی در جهت تفهیم مرادی خاص نسبت به مخاطب خود می باشند. هدف پژوهش حاضر مقایسه و تطبیق دو تفسیر المیزان و تفسیرکبیر در رویکرد به واژگان؛ «تبیان» و «تفصیل» درآیاتی نظیر؛89 نحل و 138 آل عمران در مورد واژه تبیان و آیات111 یوسف،154 انعام و145 اعراف درباره واژه تفصیل است که از نتایج آن می توان به؛اختلاف نظر دربرداشت دلالت لفظی برخی آیات، یا اختلاف نظر درمحدوده معنایی برخی واژگان آنها و در مواردی اشتراک برداشت و همپوشی نظریات در تبیین معانی آیات، و در مواردی دیگر نیز شاهد سکوت و تبین از سوی هریک در تبیین معنای واژگان یک آیه هستیم.ضمن آنکه کاربرد متفاوت این دو واژه در قبال مسلمانان و مؤمنان، چه بسا بیانگر برخورداری مؤمنان از درجه بالای معرفتی و شناختی نسبت به افراد مسلمان باشد. رسالت این تحقیق تبیین موارد پیش گفته با اتکا به منابع دست اول و توجه به منابع جدید با روش تحلیلی است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد