در مقاله حاضر، برون‌رفت علوم اجتماعی از وضعیت پروبلماتیک در تمدن اسلامی به مواجهه نظام معرفتی و متافیزیکی این تمدن با «ازجاکندگی معرفتی» دوران جدید منوط شده است. در تبیین این موضوع، آرای علامه طباطبایی به محک آرای ایمانوئل کانت برده شده است. کانت در مواجهه با پدیده یادشده، با انتقال خدا از حوزه شناخت به حوزه اخلاق و تبدیل انسان به موجودِ «خودآیین» و قرار دادن «دین در محدوده صرفاً خرد»، تحول بزرگی را در متافیزیک مغرب‌زمین ایجاد کرد که حاصل آن، ارائه دریافتی جدید از جامعه انسانی (جامعه به عنوان هستی‌ خودبنیاد و مستقل) بود و همه این‌ها به فراهم‌شدن «شرایط امکانِ» علوم اجتماعی جدید، یعنی امکان «درک منطق پدیده‌های اجتماعی در استقلال خود» منجر شد. اما علامه در مواجهه با پدیده «ازجاکندگی معرفتی» هر چند با آغاز کردن فلسفه خود با «انسان» و به‌ویژه با طرح مفهوم «اعتباریات»، قلمرو آفرینش‌گری عقل انسان را گسترش داد، با «ناقص» دانستن عقل و فطرت انسان، تبدیل‌ شدن انسان به موجودی «خودآیین» را ناممکن و بنابراین، قلمرو دین را محیط بر قلمرو عقل دانست. حاصل این نگاه، ارائه دریافتی از جامعه به عنوان هستی‌ غیرخودبنیاد و غیرمستقل بود. با این حال، وی با ارائه دریافتی عقلایی از کلام و الهیات اسلامی، خطوط کلی اما مقدماتی را برای تحولِ پارادایمی در دریافت از «انسان» و رابطه او با خدا و شکل‌گیری سنت مستقل علوم اجتماعی در جهان اسلام فراهم کرد.
نوشته
فلسفه علوم اجتماعی درصدد بررسی چیستی، امکان، اعتبار، غایت، موضوع و روش‌های معتبر در علوم اجتماعی است و تعین آن متأثر از متغیرهای متعددی است. جریان مسلط تفکر و علوم غربی به تناسب هستی فردی و اجتماعی آن زمینی و مادی‌گرایانه است و قهرا فلسفه علوم اجتماعی هم در چنین زمینی ارتزاق خواهد کرد. از منظر علامه طباطبائی در المیزان اصول و مفاهیم بنیادینی از قبیل: «حق» به‌منزله ملاک عالم تکوین و تشریع، «غایات جوامع» به‌مثابه امری تأثیرگذار در هویت، قوانین و اعتباریات جوامع، «سعادت و کمال انسان» به‌عنوان امری عینی و مؤثر در بازشناسی نیازهای حقیقی انسان، و «عدم تمایز حقیقی جامعه با مقتضای طبیعت فردی انسان» جملگی در متن ماهیت علوم حقیقی، اعتباری و اجتماعی تأثیر خود را می‌نشانند. از این منظر هریک از اصول فوق دلالت‌هایی دارد که علوم اجتماعی و فلسفه آن را از نسبیت مفرط و سکولار خارج می‌کند و ظرفیت علم اجتماعی را در مفهوم‌سازی، توصیف، تبیین و ارزیابی جهان اجتماعی افزایش می‌دهد.
نوشته
Footer