در این تحقیق ما با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی مواقف قیامت از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی پرداختیم مهمترین موقف صراط میزان و حساب است که بحث از این مواقف با رویکرد قرآنی آن هم با مقایسه آراء دو مفسر بزرگ اسلامی علامه طباطبایی و فخر رازی کار بسیار ارزشمند و مفید است و اهمیت و ضرورت این بحث ها از این جهت هم آشکار می شود که توجه به این مباحث هم بر معنویت و باور محقق می افزاید و تاثیر مستقیم بر رفتارهایش دارد و هم بر خواننده این تحقیق تاثیر گذار است اختلاف دیدگاه علامه طباطبائی و فخر رازی درباره حساب و میزان است. علامه می فرماید : اصحاب یمین و اصحاب شمال مورد حساب قرار میگیرند ولی مقربین مورد حساب قرار نمی گیرند ولی فخر رازی حساب برای همه قائل است. علامه درباره میزان می فرماید : خدای سبحان در قیامت اعمال را با" حق" می‌سنجد و وزن هر عملی به مقدار حقی است که در آن است. فخر رازی می گوید : مراد از میزان عدالت و قضاوت است . اشتراک علامه و فخر رازی بر وجود پل ظاهری صراط است. در این تحقیق چون از لحاظ موضوعی محدودیت داشتم لذا توجه بیشتر را بر موضوع مصوب یعنی آراء دو مفسر نمودم و از آوردن آراء دیگر مفسرین و محققین و مولفین هم کوتاهی نشده است که با مراجعه به کتابخانه ها نرم افزارها و اینترنت مطالب مربوطه را جمع آوری و تجزیه و تحلیل و استنتاج نموده ام. مواقف به مکان هایی در قیامت اطلاق می شود که شخص مجبور به ایستادن و انتظار در آن مکان ها برای حساب رسی است. مراد از میزان سنجش اعمال در روز قیامت است که ببیند ترازوی چه کسی سنگین است تا رستگار شود و چه کسی سبک است تا زیان ببند. حساب عبارت است از مقابله میان اعمال با جزای آنها تا برابر بدی هایش توبیخ و در برابر خوبی هایش پاداش داده شود. صراط پلی بر روی جهنم است که خوبان از آن عبور می کنند و بدکاران از آن به داخل جهنم سقوط می کنند
نوشته
یکی از موضوعات مهم و بنیادی در حوزه فلسفه و کلام اسلامی مساله نحوه جزاء الهی در عالم آخرت در خصوص اعمال انسان ها می باشد . موضوع جزاء اخروی با دو دیدگاه متفاوت توسط علماء و فلاسفه اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . این پایان نامه ضمن طرح دیدگاه های متفاوت در خصوص موضوع فوق الذکر مقایسه ای بین جزاء دنیوی و اخروی انجام داده و با عنایت به دیدگاه علامه طباطبایی رضوان الله علیه که از معتقدین به تجسم اعمال در مورد جزاء اعمال انسان ها می باشد ، کاملترین نوع مجازات ، مجازات اخروی شناخته شده است ، زیرا جزاء عمل هر شخصی ، خود عمل شخص است و در این مورد دیگر جای هیچگونه اعتراضی وجود نخواهد داشت لذا مساله ی تناسب جرم و کیفر در این مورد منتفی می باشد . در ارتباط با جزاء اخروی اعمال موضوعات دیگری چون احباط ، تکفیر ؛ عفو ، صفح ، غفران ، شفاعت و تاثیر و نقش آنها در جزاء اعمال مطرح می باشد که در این پایان نامه بخشی به این عناوین اختصاص نیز یافته است . کلید واژه‌ها : جزاء، عمل، تجسم عمل، عفو، تکفیر، غفران، صفح، اثم، ذنب، سیئه، علامه طباطبائی
نوشته
عذاب استیصال به مجازات‌هایی گفته می‌شود که برای نابودی اقوام سرکش به هنگامی که هیچ وسیلة بیداری در آن‌ها مؤثر واقع نگردد، نازل می‌شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی‌ـ تحلیلی به بررسی عذاب استیصال در قرآن می‌پردازد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد مطابق قرآن، اقوام گذشته همچون عاد، ثمود و لوط در اثر ستم و ظلم کردن، کفران نعمت و بت‌پرستی، فسق، تکذیب آیات الهی و انبیاء، کم فروشی، جلوگیری از دعوت انبیاء به صراط مستقیم، مقابله با دین الهی، گمراه کردن مردم از ایمان آوردن و گرویدن به انبیاء به این عذاب مبتلا شدند. برای رهایی از این عذاب، باید تقوای الهی پیشه کرد، استغفار و توبه نمود، از بت‌پرستی و اعمال ناشایست دست برداشت، به اعمال صالح پرداخت، نعمات الهی را به یاد آورد و شکر نمود. هر قومی در صورتی که مبتلا به این گناهان شوند و آن گناه در میان آنان فراگیر و عمومی شود و استغفار نکنند، قطعاً مبتلا به عذاب استیصال خواهند شد. وجود پیامبر(ص) و استغفار مداوم، مانع از نزول این عذاب در میان قوم پیامبر(ص) شده‌است. مطابق آیة 33 سورة انفال، با وجود پیامبر و استغفار، امت اسلام عذاب نمی‌شوند، لیکن مطابق آیة 34، آنان مستحق عذاب‌اَند. لذا ظاهر این دو آیه متنافی به نظر می‌رسد. علامه طباطبائی در حلّ تعارض آیات با توجه به سیاق بر آن است که آیات 32 و 33 سورة انفال همزمان نازل نشده‌است. وی آیة 32 را ناظر به عذاب استیصال و آیة 33 ناظر به عذاب کشته شدن می‌داند. علامه طباطبائی معتقد است که عذاب استیصال زمانی فرامی‌رسد که امت اسلام استغفار را ترک می‌کند و عذاب بر آنان محقق می‌شود.
نوشته
Footer