هدف این پژوهش نشان دادن میزان اهمیت کشف‌وشهود از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی است. ابتدا مبحث اصالت نور و علم حضوری در فلسفه‌ی سهروردی را بررسی کرده‌ایم. در ادامه نظر سهروردی دربارة اهمیت و جایگاه شهود در وصول به‌مراتب کمال انسانی مطرح شده است. ازنظر علامه طباطبایی عمل اخلاقی در مسیر سیروسلوک و بندگی اهمیت زیادی دارد. بحث دیگر اهمیت شناخت خود و ارتباط متقابل آن با معرفت خداست. علامه طباطبایی در مسیر معرفت به خدا به سیر آفاقی و انفسی و ارجحیت سیر انفسی اشاره دارد. در ادامه به نظر شیخ اشراق در مورد حکمت و راه ورود به جرگه‌ی حکیمان پرداخته‌ایم. بعد از بیان نظرات دو متفکر راجع به‌حقیقت شهود، به مسئلة توحید اشراقی و عرفانی پرداخته‌ایم. هر دو متفکر معتقدند کشف‌وشهود، مرحلة مهمی در شناخت خداست و پس از تزکیة نفس حاصل می‌شود. به نظر هر دو متفکر معارف بلند عرفانی نباید در سطح عموم مردم بیان شود.
نوشته
بحث مفاهیم اعتباری یا معقول ثانی از مباحث محوری در فلسفه اسلامی است که تمرکز و تأکید شیخ اشراق بر آن، یک نقطه عطف محسوب می‌شود. علامه طباطبایی نیز به‌عنوان نماینده بارز حکمت صدرایی در دوران معاصر، به تبیین این بحث در چارچوب حکمت متعالیه پرداخته است. آرای دو حکیم، در ملاک تشخیص مفهوم اعتباری، تعریف و تقسیم مفاهیم اعتباری، نحوه وجود مفاهیم و معقولات ثانیه، ملاک صدق این مفاهیم و مصادیق آن‌ها قابل مقایسه‌اند. ادعا در نوشتار حاضر بر آن است که اختلاف دو فیلسوف درباره نحوه وجود معقولات ثانیه فلسفی، بیش از آن‌که مربوط به دیدگاه آنان راجع به اصالت وجود یا ماهیت باشد، به اذعان یا عدم اذعان آنان به تمایز مفاهیم فلسفی از مفاهیم منطقی دارد. دیدگاه‌های علامه طباطبایی در مجموع بیانی دیگر از یافته‌هایی است که ملاصدرا در باب معقولات ثانیه بدان دست یافته بود. از این رو، صرف‌نظر از ابتکارات خود علامه، این پژوهش تطبیقی، به نوعی مقایسه میان فلسفه اشراقی و فلسفه صدرایی نیز محسوب می‌شود.
نوشته
Footer