مسئله سرنوشت انسان همواره ذهن و اندیش? انسان‌ها را به خود مشغول داشته و در میان امت اسلامی، باعث پیدایش فرقه‌ها و دیدگاه‌های مختلف کلامی و تفسیری شده است. در این پژوهش تطبیق آراء تفسیری علامه طباطبائی(ره)، زمخشری و فخررازی در مسئله انسان و سرنوشت مورد بررسی و نقد قرار می‌گیرد و سرانجام دیدگاه علامه طباطبائی (ره) (أمر بین‌ألأمرین) که دیدگاه امامیه است به اثبات می‌رسد. این پژوهش در چهار فصل تدوین یافته در فصل نخست که فصل کلیات است به تبین مفهوم جبر و اختیار، محل نزاع، کاربردهای جبر در علوم مختلف و تاریخچ? جبر و اختیار و...پرداخته شده است. در فصل دوم مهم‌ترین أدله نقلی (آیات)، مبانی و أنگیزه‌های جبریون در مورد ادعای جبر در انسان آمده که در سه بخش بیان شده است. این گروه با تمسک به توحید در خالقیت، قضا و قدر الهی و هدایت و ضلالت، قائل به جبر شدند و بیان کردند که انسان هیچ گونه اختیاری از خودش ندارد و همه امور به دست خداوند است. در این فصل به بیان این أدله و سپس به نقد و جواب آن‌ها پرداختیم و معلوم شد که این أدله توانائی اثبات دیدگاه جبریون را ندارد و آیات قرآن دلالتی بر جبر ندارند. در فصل سوم تفویض و أدله نقلی (آیات) مفوّضه، آمده است آنان بیان کردند که انسان از حد اعلای آزادی و حق انتخاب برخوردار است و در انتخاب راه و انجام کارهای خوب و بد، «مفوّض» و به خود واگذار شده و خالقِ أفعال و أعمال خویش است که ما به نقد أدله آن‌ها پرداختیم و روشن نمودیم که انسان موجودی است دارای اختیار ولی اختیار او وابسته به خداوند است. در فصل چهارم أدله دیدگاه إمامیه که أمر بین‌ألأمرین است، آمده است. علمای امامیه با تمسک به ادله نقلی اثبات کرده‌اند که هیچ‌کدام از تفکر جبر و اختیار مطلق نیست بلکه انسان موجودی است که خداوند به او اختیار و مشیت داده است ولی این اختیار و مشیت در طول مشیت الهی است و این، اثبات کننده أمر بین‌ألأمرین است. آن‌چه از آیات قرآن کریم به دست می‌آید این است که: انسان در اعمال خود نه مجبور است و نه صددرصد آزاد، نه طریق? «جبر» صحیح است و نه طریق? «تفویض» بلکه هر‌چه او دارد همه از ناحیه خدا است و خداوند به مقتضای آزادی و اختیار انسان به او تعهد و مسئولیت می‌دهد.واژگان کلیدی: سرنوشت، جبر، تفویض، أمر بین‌ألأمرین، طباطبائی، فخررازی، زمخشری.
نوشته
شناخت سرشت و فطرت انسانی یکی از مباحث بسیار اساسی قرآن مجید، سنت مأثور، عرفان و فلسفة اسلامی است. با توجه به شناخت فطرت، حقیقت و ماهیت انسان از دیگر انواع حیوانات متمایز می‌گردد. نویسندة مقاله، در این جستار کوشیده تا ماهیّت «سرشت» انسان و چگونگی «سرنوشت» آدمی را از دیدگاه علامه طباطبائی ارائه نماید. علامه در آثار گوناگون خویش، به‌ویژه در تفسیر المیزان، در باب سرشت و سرنوشت انسانی مباحث ژرفی دارد. به طور کلّی، از نظر علامه، شناخت سرشت و فطرت انسان موجب شناخت سرنوشت وی می‌گردد، چون آدمی موجودی است که از حیث نوع خلقت، نامتناهی ظلّی و در عین حال، دین‌گراست. بدیهی است که چنین موجودی، انتخاب‌گر و مختار است که خود سرنوشت خویش را رقم می‌زند وکمال مطلوب خود را در گزینش دین می‌یابد؛ به بیان دیگر، انتخاب‌گری و دین‌گرایی انسان، لازمة نوع خلقت و سرشت اوست و کمال نهایی وی در پیروی از دستورهای دین است.
نوشته
Footer