Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
ارزیابی رویکرد تدبری تفسیر المیزان به عنوان الگوی تدبرگرایی معیار
برخی از آثار تفسیری، به ویژه در عصر جدید به عنوان «تدبری» یا «تدبرگرا» شناخته میشود. تفسیر المیزان ، اثر علامه طباطبایی، یکی از تفاسیر موسوم به تدبری است . این پژوهش با محوریت سوال از ویژگیهای ایجابی و سلبی تفسیر المیزان در حیطه تدبر، به بررسی رویکرد تدبری این تفسیر پرداخته است . نگاه قاعده مند به مبانی و روش تدبر و به کارگیری آن در مقام تفسیر، در بخش ویژگیهای ایجابی و مصونیت از آسیب های رویکرد تدبری از قبیل سنت گریزی و وحدت گرایی افراطی در بخش ویژگیهای سلبی، سبب شده که در این تحقیق ، تفسیر المیزان ، به عنوان الگوی تدبرگرایی معیار معرفی شود.
نوشته
ظرفیت شناسی نظریه انسان شناسی علامه طباطبایی (ره) برای علوم انسانی (با ملاحظه سه پارادایم عمده علوم انسانی در غرب)
انسانشناسی به عنوان یکی از مبانی پارادایمی، نقش اثرگذاری در ساختارها، هنجارها و روششناسی علوم انسانی دارد. به نحوی که با تفاوت تعریف انسان در هر رویکرد علوم انسانی شاهد تمایزهای بسیار زیادی در علوم انسانی ترسیم شده توسط آن پارادایم هستیم. آگوست کنت به عنوان موسس پارادایم اثباتی با تعریف انسان به حیوان اجتماعیتر و موجودی با ساختار کاملاً منفعل، ساختارها و ارزشهایی را وارد علوم اجتماعی کرد که به محقق جواز مطالعه غیرکمّی در اجتماع را نمیدهد. به نظر او تنها راه مطالعه پدیدههای اجتماعی استفاده از روشهای علوم طبیعی است. در مقابل، دیلتای با مبناسازی فلسفی برای «نقد عقل تاریخی» روش علوم انسانی را یکسره متفاوت از علوم طبیعی میداند و روش هرمنوتیکی را بر مبنای «انسانشناسی» بنا میکند. مارکس با تأکید بر ویژگی کار اجتماعی انسان در صدد است وجوه جبری جامعه و حیثیات آزادانه بشر را توأمان در مقابل سرمایهداری به عنوان رویکردی ضد انسانی به ما بنمایاند. از طریق این همراهی با بزرگان پارادایمهای رایج علوم انسانی، توانستیم به این برسیم که تصویر علامه طباطبایی از انسان در معارف شیعی و فلسفی، اقتضائات منحصر به فردی میتواند در علوم انسانی داشته باشد. این تأثیرات با حضور نظریه اعتباریات علامه که تبیین مقولات عقل عملی است پر رنگتر میشود. به نحوی که این نظریه توضیحات راهگشایی در تعریف و تبیین اجتماع، پیدایش اجتماع و تبیین فعل اجتماعی، تبیین هویت مفاهیم اجتماعی، مسأله بسیار مهم ساختار و عامل، و جایگاه ورود ارزشها و اجتهاد به علوم انسانی دارد. این عنصر اخیر راه تولید علوم انسانی دینی را برای ما روشن میکند. از دیگر تأثیرات انسانشناسی علامه بر روششناسی علوم انسانی و برخی توصیههای علمی به دانش انسانشناسی است. بدیهی است که برای شکلگیری یک پارادایم عناصر معرفتشناختی و هستیشناختی نیز اقتضائاتی در موارد پیش گفته دارند که در تعامل با هم میتوان به یک نظر جامع راجع به پارادایم دانش دینی یا بومی از نگاه علامه طباطبایی (ره) رسید.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد