یکی از پرسش‌های مطرح و مورد اختلاف درباره تفسیر فلاسفه از قرآن و روایات این است که آیا ایشان آیات و روایات را بر آراء فلسفی خود تطبیق می‌دهند یا خیر؟ این پایان‌نامه به جستجوی پاسخ این پرسش در آثار تفسیری یکی از روشمندترین فلاسفه پرداخته است. درباره روش تفسیری علّامه طباطبایی تاکنون پژوهش‌هایی انجام شده‌است امّا در این پایان‌نامه مولّف تلاش می‌کند به‌طور مورد‌پژوهانه و به‌روش تحلیلی-توصیفی استفاده ایشان از آموزه عالم امر را در تفسیر قرآن و روایات بررسی کند. علّامه طباطبایی به‌روش تفسیری قرآن به قرآن، همه آیات مرتبط با واژه امر را استخراج کرده و با روش عقلی به تحلیل و مداقّه در آن می‌پردازد. وی از تبحّر فلسفی خویش در این خصوص بهره برده و نشان می‌دهد آموزه عالم امر در فلسفه اسلامی می‌تواند به‌خوبی و بدون هیچ تکلّفی این آیات و روایات را تفسیر کند. وی تعابیری چون "خلق و امر"، "کُن فَیَکون"، "حقیقت قرآن"، "هدایت به امر"، "اَجَل مُسَمّی"، "نَفخ صور" و "لوح محفوظ" را بر همین اساس توضیح می‌دهد. علّامه درگره‌گشایی از برخی آیات و روایات متشابه، درباره "روح"، "طینت"، "قضا و قدر" و "عالم ذر" از این آموزه فلسفی بهره برده و اختلافات مفسّران در این خصوص را داوری می‌کند.
نوشته
Footer