اشتراک بین الاذهانی یکی از مسائل جدید فلسفه‌ی معاصر است که متفکرین زیادی را به خود وا داشته است، در فلسفه اسلامه، علامه طباطبایی (ره) با توجه به مبانی خاصی که در فلسفه‌ی خود بکار می‌گیرد درباره‌ی اشتراک بین الاذهانی سخن می‌گویند. علامه طباطبایی بیشتر در مبحث وجود ذهنی و عقل، عاقل و معقول به این بحث پرداخته است. در بحث وجود ذهنی مدعا این است که اشیاء علاوه بر وجود خارجی وجود دیگری به نام وجود ذهنی دارند؛ از این رو این تعریف دارای دو نکته است 1_ جنبه‌ی وجود شناسی وجوذ ذهنی 2_ جنبه‌ی معرفت شناسی وجوذ ذهنی. عمده‌ فلاسفه‌ی قبل از علامه طباطبایی بیشتر به جنبه‌ی وجود شناسی ذهنی توجه کرده‌اند و به عبارتی از عین است که به ذهن منتقل می‌شویم و معرفت شناسی در مرحله بعد مطرح می‌شود که آن هم مبتنی بر تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت و نقش کلیدی ماهیت در ادراک این مسئله را توجیح می‌کند. بر خلاف این نحوه تفکر علامه طباطبایی بیشتر به جنبه‌ی معرفت شناسی وجود ذهنی توجه می‌کند و معرفت شناسی خود را بدون ابتناء بر وجود و ماهیت و تمایز متافیزیکی آنها سامان می‌دهد و معتقد است که از ذهن به عین منتقل می‌شویم.در دیدگاه علامه علم حضوری با علم حصولی همراه است و ملاک مطابقت و صدق حاکویت ذاتی وجود ذهنی است، تطابق ادراکی وجود ذهنی با خارج به حاکویت ذاتی آن است. و علامه معتقد به ماهیت منحفظه در ذهن نیست و علم را حاصل انعکاس خارج توسط ماهیت منحفظه نمی‌داند، بلکه ماهیت و علم حصولی متاخر از ادراک و حضوری و نفسانی و معرفت پیشینی به حقیقت است.
نوشته
Footer