از حضرت آدم به عنوان نخستین انسان، پیامبر و پدر بشر امروزی، در آیات و سوره های متعددی از قرآن کریم و داستان های اساطیری و ادیان گوناگون، یاد شده است.از جمله اهداف ما برای این پژوهش بررسی و کشف این حقیقت است که جایگاه آدم در عالم چیست؟ کیفیت خلقت آدم و حوا چگونه است؟ هدف از مختار بودن انسان و داشتن اراده چیست؟ بررسی چگونگی آموزش اسماء و برتری آدم بر ملائکه و سجده ملائکه بر آدم و همچنین شناخت و تحلیل مسائل مربوط به بهشت اولیه و شناخت شجره ممنوعه و نحوه ی وسوسه و اغوای آدم توسط ابلیس و دانستن معنای هبوط و کیفیت آن و توبه آدم و در آخر چگونگی گسترش نسل آدم در زمین این پژوهش سعی شده تا به روش تحلیلی و توصیفی و با گردآوری اطلاعات از منابع مختلف کتابخانه ای از آثار علامه طباطبایی و دکتر شریعتی و در نهایت کتب و نوشته های معتبر که مرتبط با موضوع بوده و تحلیل و تفسیر عقلانی متون پرداخت از آنجا که در این پژوهش در زمره مطالعات دینی محسوب می گردد قرآن کریم به عنوان مهم ترین مرجع قابل اعتماد، مورد استفاده قرار گرفته است.آنچه در این پژوهش به عنوان دستاورد در نظر گرفته شده است، شامل این مفاهیم است که علامه طباطبائی و دکتر شریعتی متفق القول اند بر سر این مساله که آدم و همسرش از خاک خلق شده اند و همسر او مانند خود او و برای کامل کردن آدم خلق شده است. همچنین آن ها بر سر این مساله توافق دارند که اسماء موجودات خارجی عینی و دارای شعور و در پس پرده ی غیب در نظر گرفته شده اند نظرات مشترک دیگر این دو اندیشمند این است که آدم با دارا بودن ویژگی اختیار و تعقل و اراده، خلیفه خدا و برتر از ملائکه و مسجود آنها فرض شده است.در مورد بهشت اولیه علامه طباطبائی قائل به این نظر است که بهشت آدم برزخی و در آسمان بوده است اما دکتر شریعتی معتقد بوده اند که بهشت آدم ، بهشت برزخی دنیایی و در روی همین زمین است و همین اختلاف نظر راجع به آسمانی یا زمین بودن بهشت آدم، باعث اختلاف نظر آن ها در رابطه با مفهوم هبوط می گردد. بر این اساس علامه طباطبائی معتقد است که هبوط آدم از آسمان به زمین وهبوط مکانی بوده است و در مقابل دکتر شریعتی معتقد بودند که هبوط آدم هبوط مقامی بوده است. یعنی فقط از حالت ناآگاهی به آگاهی و بینایی رسیده است. دکترشریعتی و علامه طباطبایی هر دو معتقدند که آدم در بهشت توسط شیطان وسوسه شده و با آن که عهد خویش با خدا را به یاد داشته از میوه ممنوعه خورده و عصیان کرده است و همچنین در رابطه با توبه آدم هر دو نفر به دو توبه برای آدم قائلند یکبار زمانی که از بهشت خارج شد و بار دیگر وقتی هبوط کرد همچنین هدایت را نتیجه توبه ی آدم و قبول توبه از جانب پروردگار در نظر گرفته اند که شامل فرزندان آدم نیز می گردد.
نوشته
قرآن کریم در سوره‌های مختلفی به بیان واقعه هبوط حضرت آدم علیه السّلام پرداخته است. قرآن کریم در سوره بقره به خلاف دیگر سوره‌ها، به دومرتبه از هبوط آدم علیه السّلام اشاره دارد. این دوگانگی در ذکر دفعات هبوط سبب شده تا مفسران به اقتضای روش و زاویه نگاه خود به تحلیل این دو هبوط بپردازند. حرالّی از مفسران صوفی مالکی امر به هبوط دوم را پس از توبه آدم علیه السّلام، نماد تنزّل رتبی او از مرتبه قرب الهی ـ که پیش‌تر از آن برخوردار بوده ـ دانسته است و علامه طباطبایی، امر به هبوط دوم را از مقدّرات الهی برای تکامل معنوی و تعالی آدم علیه السّلام به جایگاهی رفیع‌تر از بهشت پیشین می‌داند، به‌گونه‌ای که بعد از توبه حضرت آدم علیه السّلام و تکرار امر به هبوط، آن کیفیت و نحوه زندگی که همراه با دشمنی برخی با برخی دیگر بود به آمدن هدایت از سوی خدا برای حضرت علیه السّلام و نسل ایشان تبدیل شد. مقاله پیش‌رو، ضمن تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی و حرالّی، در کنار جمع‌بندی آراء مفسران مشهور از فریقین دراین‌باره، تحلیل صحیحی از امر هبوط به‌ دست داده و برتری دیدگاه علامه طباطبایی را در این مسئله تبیین نموده است.
نوشته
Footer