Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
تحلیل روش علامه طباطبایی در مواجهه با قرینه های مقامی در تفسیر آیات الاحکام
قرآن برنامه زندگی و فقه مجموعه قوانینی است که روابط انسانی را در همه ابعادش اعم از رابطه او با پروردگار خویش، نفس خویش در ارتباط با طبیعت و انسانهای دیگر را تنظیم میکند. آیاتی که به احکام فقهی و تکالیف عملی ارتباط دارد در علم فقه تحت عنوان آیات الاحکام نامیده شدهاند. به عبارتی دیگر به آن دسته از آیات قرآن کریم اطلاق میشوند که بیانگر احکام عملی اسلام باشد و تعداد آنها در قرآن مجید طبق قول مشهور به پانصد آیه میرسد.قرائن مقامی در تفسیر قرآن کریم عبارت است از فرهنگ، آداب، رسوم، عقاید و سنتهای رایج و شناخته شده در میان مردم عرب عصر نزول قرآن و حوادث، رخدادها و زمینههای موجبه نزول بخشی از آیات قرآن کریم که از طریق نقل به ما رسیدهاند و شماری از آیات قرآن و روایات منقول از پیامبر اکرم (ص)، صحابه، تابعان و امامان شیعه (ع) بر این قرینهها دلالت دارند. قرینههای مقامی از آنجا که روشنکننده فرهنگ زمانه و نیز اسباب نزول بخشی از آیات قرآن کریم هستند، به قرینه عقل روشن کننده معنای مقصود خداوند از بیان شمار زیادی از آیات قرآن کریم هستند و بدون شناخت این قرینهها، مقاصد بخشی از آیات در ابهام باقی خواهد ماند.المیزان فی تفسیر القرآن تالیف علامه سید محمد حسین طباطبایی (ره) به لحاظ توجه به جنبههای گوناگون در تفسیر آیات قرآن کریم یکی از تفاسیر مورد توجه در دوره کنونی است. علامه طباطبایی در این تفسیر تاکید کرده است که قرآن به چیزی خارج از خود در فهم و تفسیر نیاز ندارد. این دیدگاه را میتوان در نقد روایات اسباب نزول از سوی وی به صراحت دریافت نمود. چرا که علامه طباطبایی در جایی از نوشتههای خود ادعا کرده است که بعضی از روایات اسباب نزول، چیزی نیست جز برداشت و استنباط راوی که با مطالعه حوادث و وقایع تاریخی، کوشیده تا آنها را با آیاتی که با آن پیشامدها همسوست، مرتبط سازد. علامه در این باره توضیح میدهد که "آنچه به عنوان اسباب نزول طرح شده، همه یا بیشتر آن استنباط است." بدین معنی که ایشان عموماً حوادث تاریخی را گزارش میکند، سپس آن را با آیاتی که قابل انطباق با آن حادثه است، قرین میسازد و اسباب نزول آیه محسوب میدارد. به علاوه علامه طباطبایی گاه به جای رد روایات اسباب نزول حکم به تطبیق آنها با آیات میدهد. او در معارضه بیش از یک سبب نزول ترجیح میدهد که سیاق آیات را معیار قضاوت خود درباره صحت یکی از آنها قرار دهد. موضوع دیگر از نظر او در این است که بعضی از سورهها، یکجا نازل شده و تک تک آیات آنها نمیتواند سبب نزولی داشته باشد، چنان که علامه هم خود به همین نکته در مواردی چند در نقد روایات سبب نزول، تمسک جسته است. درباره قرینههای مقامی مربوط به فرهنگ زمانه هم علامه طباطبایی برخوردی منتقدانه داشته و پذیرش آنها برای او دشوار بوده است. علیرغم این مواضع، به نظر میرسد از نظر ایشان قرینههای مقامی تاثیر بسزایی در تفسیر آیات نداشته است. چنین روشی در تفسیر قرآن موجب کاستیها و نواقص فراوان خواهد بود، زیرا قرآن به لسان عربی نازل شده و علاوه بر آنکه فرهنگ زمانه بستر و ظرف نزول قرآن است، زبان عربی نیز به صراحت مجرای انتقال معانی و مفاهیم مورد نظر خداوند متعال در قرآن است و با نادیده گرفتن قرینههای مقامی مربوط به فرهنگ زمانه، زوایای پنهان برخی از معانی آیات در تفسیر پنهان میماند. چنان که وجود الفاظی چون یسئلونک، یستفتونک و... که دلالت بر نزول شماری از آیات در پی اسباب خاص دارند، چشم پوشی از روایات اسباب نزول را با اشکال مواجه میکند.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد