همه‌ی اوامر و احکام الهی براساس مصلحت و مفسده‌ای است که خداوند باری تعالی برای سعادت و رستگاری بشر وضع کرده است و منظور از بررسی فلسفه احکام، یعنی سعی و کوششی عقلانی برای دستیابی و شناخت مصلحت و مفسده نوعیه‌ای که زیربنا و اساس یک حکم شرعی‌است و رسیدن به اهدافی که برای وضع این قوانین در نظر گرفته شده است. چراکه بی‌گمان همچنان که علامه طباطبائی(ره) فرمودند مقام آیات و روایات، تنها مقام بیان حکم نیست، بلکه مقام بیان ملاک تشریع حکم هم است و در وادی علم و اجتهاد همچنان که شاه ولی الله دهلوی فرمودند؛ کسی که نسبت به فلسفه احکام بی‌توجه باشد، در حقیقت جز سر سوزنی از علم بهره‌ای ندارد. از منظر علامه طباطبائی و شاه ولی الله دهلوی احکام جزایی اسلام مجموعه قوانینی است که خداوند باری تعالی در راستای سعادت انسان، حفظ امنیت و آرامش جامعه برای تمامی ادوار زندگی بشر بر مبنای سعادت دنیوی و اخروی انسان وضع کرده است، ازاین‌رو خداوند باری تعالی حکم قصاص را برای حیات بشری وضع کرده است چراکه هر چند عفو تخفیف و رحمتی است نسبت به قاتل، لکن مصلحت عموم تنها با قصاص تأمین می‌شود، و همچنین شارع مقدس احکام حدود را در راستای محافظت از ارکان بنیادین جامعه تشریع کرده است مثلا حدّ زنا، لواط و قذف را برای حفظ بقاء نسل بشری و ادمه حیات او و حدّ شرب خمر را برای حفظ عقل و جلوگیری از ضررهای بدنی و اخلاقی و همچنین حدّ سرقت و محاربه را در راستای حفظ اموال، امنیت و آرامش افراد جامعه تشریع کرده است. در پیشگاه عدل الهی زن و مرد تفاوتی ندارند و مساوی هستند و تنها ملاک برتری هریک از آن‌ها، تقوی و بندگی آن‌ها است، بنابراین تفاوت دیه مرد و زن براساس شرایط و مسئولیت آن‌ها در جامعه است نه آنکه نشان برتری مرد نسبت به زن باشد. در خصوص مجازات تعزیرات نیز می‌توان گفت؛ شارع مقدس باتوجه به طبیعت ذاتی بشر که همواره ثابت است، برخی از احکام ثابت مانند حدود را تشریع کرده است، لکن باتوجه به تغییر و تحول زندگی افراد در عصرهای مختلف، و تغییر نیازهای افراد در جامعه، شارع به حاکم اسلامی اجازه داده است تا در راستای اجرای عدالت براساس نیاز و مصلحت جامعه احکامی را وضع نماید.
نوشته
Footer