موضوع این تحقیق، انسان‌شناسی در اسلام و مسئله آن، چیستی مراتب انسان قبل از دنیا از دیدگاه علامه طباطبایی است . روش کار تحلیل مفهومی است که در سه سطح مفاهیم، گزاره‌ها و ساختار انجام می‌شود. انسان تا نداند از کجا و با چه سرمایه‌ای به این دنیا آمده است نمی‌تواند با استفاده از آن سرمایه به مقصد برسد ؛ بنابراین شناخت مراتب انسان قبل از دنیا بسیار لازم است. ازآنجاکه این موضوع هم دینی است هم فلسفی و کلامی، علامه طباطبایی فرد مناسبی برای بررسی نظراتش در این مورد است زیرا هم مفسر است هم متکلم و فیلسوف. ایشان در رساله انسان قبل از دنیا ابتدا با تبیین عالم امر، ماهیت روح و تفاوت آن با ملائکه را نشان داده و سپس بحث هبوط را مطرح کرده‌اند. عالم ذر که واسطه بین عالم امر و دنیا و مبدأ هبوط است در رساله وسایط تبیین شده است. در این تحقیق سعی شده است این دو رساله محور کار قرارگرفته و بر اساس سایر آثار ایشان، بخصوص المیزان، شرح شود. نوآوری کار نیز محوریت این دو رساله است زیرا این رسایل کمتر موردتوجه بوده‌اند درحالی‌که مطالب آن‌ها بسیار عمیق‌تر از سایر آثار ایشان است.
نوشته
فخر رازی در تفسیر کبیرِ خود، با تعبیری نو از معنای «خلق» و «امر» تاثیر شگرفی بر مفسّرین پس از خود گذاشته است. وی خلق را به معنای آفرینش امور جسمانی و امر را به معنای آفرینش موجودات مجرّد دانسته است و با استفاده از همین تعبیر بر تجرّد روح استدلال آورده است. علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان در ابتدا «امر» را به معنای ایجاد روابط و آثار بین موجودات دانسته است، اما در ادامه تفسیر خود به نظر فخر رازی نزدیک شده و امر را آفرینش امور بی‌تدریج و خلق را آفرینش امور تدریج‌بردار دانسته است. باوجودِ تفسیر بدیع فخر رازی در باب عالَم امر، این تفسیر هیچ تاثیری بر نظر وی در باب عالَم ذرّ و تفسیر آیه میثاق نگذاشته است و وی همانند بسیاری از محدّثین و متکلّمین همان نظریّه ابدان ذرّی را برگزیده است. اما علامه بر اساس اصل واقعیت و بیان تفاوت عالم امر با عالم خلق بر این باور است که برای هر موجودی در عین وحدت، دو وجهه وجودی است. وجهه‌ای ملکی و دنیوی که از قوه به فعل و از عدم به وجود می‌آید، و وجهه‌ای ملکوتی که رو به سوی خدا دارند. این دو وجهه، گرچه دو وجه یک واقعیت هستند ولی احکام آنها متفاوت است.
نوشته
Footer