پول، یکی از مفهوم‌های چالش‌‌برانگیز اقتصاد است و می‌توان تفسیرهای آن را به تعداد مکتب‌ها و نحله‌های فکری اقتصاد، متکثر و متنوع دانست. در تحقیق پیش ‌رو در پی فهم پول نه از دید فقهی بلکه از نگاه فلسفی هستیم. پرسش اصلی تحقیق حقیقت‌شناسی پول از رهگذر فلسفی است. فرضیه تحقیق به تبعیت از بحث اعتباریات علامه( عبارت از این است که «پول مفهومی اعتباری می‌باشد». تلقی اعتباری از پول دلالت‌های قابل توجهی برای اقتصاد اسلامی دارد که در مقاله پیش‌ رو آنها را تبیین کرده‌ایم. پول جنبه وضعی، قراردادی، فرضی و اعتباری دارد؛ بنابراین کالا نیست. همچنین پول تابع احتیاج‌های حیاتی و عامل‌های ویژه محیط است و با تغییر آنها تغییر می‌کند؛ در نتیجه تنوع اشکال پولی مجاز و البته با توجه به گسترش نیازها ضروری است و پول در هر شکلی، فقط به ازای نفس‌الامر حقیقی خود باید پدید آید. همچنین پول نسبی، موقت و غیرضروری است.
نوشته
پول از نهادهای قدرتمندی است که محصول اجتماعی شدن انسان است و باید آنرا به مثابه واقعیتی اجتماعی تلقی کرد که در عین داشتن وجود مخصوص و مستقل از تظاهرات فردی در سراسر جامعه، پذیرشی عام دارد. از آنجا که در سال‌های اخیر در بین انواع مصادیق پول، بیت‌کوین به عنوان پول دیجیتالی بدون پشتوانه غیرمتمرکزی مطرح شده که با بهره‌گیری از تکنولوژی رمزنگاری و نظیر به نظیر مورد استفاده قرار گرفته است. در این تحقیق به دنبال ارائه تحلیلی از «منشا ارزش» بیت‌کوین در چارچوب نظریه اعتباریات علامه طباطبائی (ره) برآمده و نشان داده‌ایم که بیت‌کوین در چارچوب نظریه اعتباریات علامه با مفهوم پول، سازگار است. بررسیرویکردهای کلاسیک پولی در قالب مکاتب فلزگرایی، چارتالیسم، پول درگردش و بانکداری نشان می‌دهد بیت‌کوین به دلیل ویژگی خاص خود (سیستم نظیر به نظیر) نه تنها فاقد هیچ‌کدام از کارکردهای پول نیست، بلکه علاوه بر آن‌ها براساس اعتباریات علامه طباطبائی (که بر آن است که اعتبار پول تنها با قبول طرفین دایر و تایید مرجع ثالثی در آن شرط نیست)، قابلیت توضیح ارزش خود را نیز به‌دست می‌آورد. بنابراین، می‌توان بیت‌کوین را مثال نقضی در تئوری کلاسیک پول و شاهد مثالی از صحت کلام و تحلیل مرحوم علامه طباطبائی در مبحث اعتباریات دانست. فارغ از اینکه نفیا یا اثباتا به دنبال قبول یا رد آن به عنوان یک پول باشیم.
نوشته
انسان اقتصادی در اقتصاد کلاسیک، انسانی خودخواه، مادی گرا و لذت طلب بوده و در پی بیشینه سازی نفع مادی شخصی است. وی در تولید به دنبال بیشینه سازی سود مادی شخصی و در مصرف جویای بیشینه سازی مطلوبیت؛ یعنی لذت مادی محض، می باشد. نفع مادی شخصی ملاک رجحان و انتخاب انسان اقتصادی است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در مورد منطق فعالیت اقتصادی می پردازیم. فرضیه تحقیق این است که علامه طباطبایی پی گیری نفع شخصی، لذت و الم فطری را منطق تصمیم گیری انسان اقتصادی می داند. بنا به یافته های تحقیق، علامه معتقدند منافع و لذت های فطری، عمل و متعلقات عمل انسان را در نظر وی زینت می‌دهد. با وجود این، ما با سه نوع لذت مادی، فکری مطابق با فطرت، و فکری مخالف با فطرت و موافق هواهای نفسانی مواجه ایم. نوع اول و دوم هماهنگ با فطرت، مقدمی و سازگار با هدایت تشریعی است؛ اما نوع سوم منشا اختلاف و استخدام انسان ها توسط یکدیگر است. انبیا و اولیاء الهی به همراه کتب آسمانی آمده اند تا انسان را به سمت لذت با دوام سوق دهند؛ لذتی که مطابق با فطرت است. هدایت تکوینی همراه با هدایت تشریعی در جهت دهی انسان به کمال حقیقی و سعادت یا لذت بادوام هماهنگ است.
نوشته
Footer