Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی انتقادی ازخودبیگانگی در اگزیستانسیالیسم یاسپرس از منظر اسلامی با تاکید بر آرای علامه طباطبائی
ازخودبیگانگی یکی از مهمترین مسائل انسانشناختی است که پژوهش حاضر به نقد و بررسی آراء اگزیستانسیالیستی یاسپرس از منظر اسلامی با تاکید بر آراء علامه طباطبائی پرداخته و به روش مطالعه کتابخانه-ای ملاحظاتی را بر اقسام و علل ازخودبیگانگی از منظر یاسپرس تقدیم کرده و بهطور اجمال پیآمدها و راههای برونرفت این مساله را مورد توجه قرار داده است. علامه ازخودبیگانگی را بهمعنای استقلال از علت وجودی معنا کرده و در مقابل یاسپرس ازخودبیگانگی را بهمعنای غیر مستقل بودن انسان دانسته و به خاطر شناور بودن وجودش، مسائلِ اصالتِ وجود را برای «انسان موجود» مطرح کرده و به او اصالت داده است، اما علامه اصالت را به وجود بماهو وجود داده و انسان را چه در وجود و چه در بقای وجودش وابسته به علت وجودی خود دانسته و به-خاطر شناور بودن مرتبه عقلانی او، ازخودبیگانگی را متوجه ساحتهای عقلانی او دانسته است. لذا رساله حاضر پس از ملاحظه و بررسی اقسام و علل ازخودبیگانگی، نتایج قابل توجهای را بهدست آورده و پیشنهادهایی را در انتهای رساله تقدیم کرده است. اگر چه فلسفه یاسپرس نزدیکترین تلاش فلسفی به حکمت متعالیه در مورد انسان است، اما بهخاطر یافتههای نادرست مسیحی و رنسانسی، به جای خالق بشر برای او نسخه نجات ارائه کرده و ازخودبیگانگی بیشتری را برای مخاطبانش فراهم آورده است. او بسیاری از مسائل انسانشناسی فلسفی خود را با ایمان فلسفی تبیین و توجیه کرده که قابل دفاع در کرسیهای علمی نمیباشد، اما علامه تمام یافتههای قرآنی خود را مستدل نموده که قابل دفاع در مجامع اکادمیک است. مهمترین دلیل این شیوه در مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی علامه است که به روش تحلیلی و فلسفی بنا نهاده شده است، امّا یاسپرس علاوه بر شیوه الهیاتی مذکور از روش پدیدارشناسانه در ترسیم مبانی خود بهره برده که در ارائه راهبردها و راهکارهای خروج ازخودبیگانگی وی تأثیر مستقیم داشته است. لذا رساله حاضر پس از معرفی این مبانی، به نقد و بررسی اقسام و علل ازخودبیگانگی پرداخته تا ملاحظات قابل توجهای را در اختیار پژوهشگران محترم قرار دهد.
نوشته
بررسی رویکرد علامه طباطبایی و فلاسفه اگزیستانس خداباور درمنزلت و کرامت انسانی
برخی اگزیستانسیالیستهای خداباور استعدادهای درونی انسان را در پیوند با منزلت و کرامت انسانی تعریف میکنند و بر وجوهی چون اختیار، انتخاب و مسئولیت انسان تاکید میکنند. در حوزه اسلامی نیز علامه طباطبایی منزلت انسانی را با خدامحوری در ارتباط میداند. اختیار ازجمله وجوه تشابه دو رویکرد است با این تفاوت که علامه برخلاف اگزیستانسها نقش استقلالی برای اختیار و اراده انسان قائل نیست. در دیدگاه علامه کرامت انسانی در پیوند با مبدا ترسیم میشود، اما در نظراگزیستانسیالیستها ارتباط با خدا نقش قابلتوجهی در کرامت و منزلت انسانی ندارد، هرچه هست به اختیار، اراده و آزادی انسان محقق میگردد. ازجمله وجوه برتری دیدگاه علامه توجه به فطرت انسانی در تحقق کرامت حقیقی است. ازین منظر شکوفایی فطرت نیازمند برنامه است. این برنامه که همان آموزههای دینی و وحیانی در نظر علامه است، هرچند به تعبیر اگزیستانسها نوعی محدودیت است اما این محدودیت در حقیقت گوهر فطرت انسان را فربهتر میکند. این مقاله به مقایسه رویکرد فلاسفه اگزیستانس خداباور و علامه طباطبایی دربحث از منزلت و کرامت انسانی میپردازد و میکوشد تا وجوه تشابه و افتراق این دو دیدگاه را نشان دهد.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد