ارائه نظام جامعی از دانش ها از ضرورت های پیش روی علم ورزان بوده است. نظریات طبقه بندی علوم پاسخگوی این نیاز حقیقی است. با توجه به اهمّیت این موضوع بسیاری از فیلسوفان سعی نموده اند تقسیم بندی نسبتا جامعی از علوم ارائه دهند. ملاک ها ، معیارها و مبانی فلسفی و منطقی هر یک از فیلسوفان در طبقه بندی ارائه شده تأثیر چشمگیری دارد. متفکران مسلمان نیز هر یک با توجه به گرایش فلسفی خود نظم خاصّی را برای دسته بندی علوم پیشنهاد نموده اند. در میان معاصران، علامه طباطبائی از همه بیشتر و عمیقتر بدین موضوع پرداخته است. علامه در ابتدا به تفکیک میان دو ساحت علوم حقیقی برهانی، در پرتو نظریه یقین ذاتی، ضروری، کلّی و ذاتی گزاره های برهانی، و علوم اعتباری، در پرتو نظریه اعتباریات که از ابداعات ایشان است، می پردازند. در ساحت علوم برهانی و فلسفی موضوع علم را به عنوان ملاک و معیار وحدت و تمایز علوم طرح نموده و وجه حاجت علوم برهانی به موضوع را مستدلّ می نمایند. در حالی که، با تحلیلی که از اعتباریات ارائه می نمایند، در علوم اعتباری غایت علم را معیار طبقه بندی علوم دانسته اند. از این رو، از دیدگاه علامه ما دو دسته علوم و بالتالی دو معیار متفاوت برای وحدت و تمایز و بالتالی طبقه بندی علوم وجود دارد.
نوشته
Footer