فهم سازوکار عمل انسان، از دیرباز ذهن و اندیشه آدمی را درگیر کرده است و مکاتب و اندیشمندان فراوانی در پی تبیین سازوکار عمل انسان برآمده‌اند. تحقیق حاضر، ابتدا به بیان تاریخچه کنش می‌پردازد. حکمای اسلامی مبادی فعل را مورد توجه قرار داده‌اند و نظریه کنش در مغرب زمین سبب ایجاد مکاتب مختلفی گردیده است. در این پژوهش سه دسته از مکاتب مغرب زمین (کنش‌گرا، ساختارگرا، تلفیق‌گرا) به اختصار معرفی گردیده است. در میان اندیشمندانی که در حوزه تلفیق ساختار و کنش نظر داده‌اند، پیر بوردیو جامعه‌شناس مشهور فرانسوی از جایگاه برجسته‌ای برخوردار است. بنابراین توصیفی از آراء و اندیشه‌های پیر بوردیو به عنوان جدیدترین اندیشه مطرح و جاری در سنت فکری مغرب زمین ارائه می‌شود. علامه طباطباییرحمه الله علیه یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان و اسلام شناسان معاصر است که آراء او مورد رجوع بسیاری از اندیشمندان اسلامی است. ایشان به‌ عنوان فیلسوفی اسلامی و معاصر که با سبک فلسفی حکمت متعالیه، افزون بر قدرت تحلیل فلسفی و کلامی یعنی استدلال و برهان، مستند و مؤید به سنّت وحی و کشف و شهود عرفانی است، مناسب‌ترین گزینه برای پردازش سیستمی جدید، نقادانه، تاریخ‌مند و پویا از هویت انسان است. در ادامه با تبیین کنش انسانی از منظر علامه طباطبایی، اقدام به مقایسه بین اندیشه ایشان و آراء پیر بوردیو شده است. اجرای گام‌به‌گام 5 مرحله مهم فرآیند مطالعه تطبیقی، به عنوان روش پژوهش جاری مورد استفاده قرار گرفته است. هرچند که تفاوت‌های بنیادینی میان نظریه کنش علامه طباطباییرحمه الله علیه و نظریه عمل پیر بوردیو وجود دارد، اما می‌شود شباهت‌هایی را در این دو نظریه مشاهده کرد. مقایسه «عادت‌واره» و «شاکله» و نیز مفهوم «میدان» با «شاکله نوع دوم» و درنهایت مفهوم «سرمایه» و «هدف» از نتایج این بررسی است. ترسیم مدل کنش انسانی در اندیشه علامه طباطبایی از دیگر دستاوردهای این بررسی است. از دیگر نتایج این مقایسه می‌توان به دقت، نازک بینی و عمق نظریه علامه طباطبایی در تبیین کنش انسانی اشاره کرد.
نوشته
Footer