Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
آزادی اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و کانت
این مقاله بر آن است که به بررسی تطبیقی آزادی اجتماعی از دیدگاه دو فیلسوف و متفکر جهان اسلام و جهان غرب، علامه طباطبایی و کانت بپردازد. در دو بخش نخست دیدگاه علامه و سپس دیدگاه کانت مطرح می شود و در بخش آخر مقایسه و تطبیق نظرگاه ای دو بیان می گردد. علامه آزادی حقیقی را آزادی از همه قیود، جز عبودیت الهی می داند اما کانت آزادی حقیقی را آزادی اراده معرفی می کند. نظر این دو فیلسوف این است که انسان در ابتدا برای تشکیل زندگی اجتماعی مقاومت نشان می دهد اما نهایتاً آن را می پذیرد و برای دوام جامعه و برخورداری از آزادی در اجتماع، قانون وضع می کند. علامه معتقد است قانون باید بر اساس توحید، معاد، اصول اخلاقی و مراعات جانب عقل باشد اما کانت اساس آن را اراده انسان و خویشتن راستین او می داند. این دو فیلسوف معتقدند قانون به تنهایی نمی تواند انسان را در برقراری آزادی اجتماعی یاری کند. علامه توحید و ایمان مبتنی بر اخلاق را پشتوانه قانون می داند و کانت قوانین اخلاقی نشات گرفته از عقل محض را لازمه آن معرفی می کند.
نوشته
اراده خداوند از دیدگاه ثقة الاسلام کلینی
مجلسی در شرح کافی، بررسی شده است. دربارهء اینکه اراده از صفات فعل یا صفات ذات خداست. میان دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. قول مشهور این است که اراده از صفات ذات است. کلینی، مفید، قاضی سعید، مجلسی و طباطبایی اراده را از صفات فعل خدا، شمردهاند. ضابطهء کلینی درباره صفات فعل و ذات «اتصاف و عدم اتصاف به ضد وجودی» است. این ضابطه را قاضی سعید قمی مورد اشکال قرار داده است. حدوث و قدم نیز در ضابطهء صفات ذات و فعل، مطرح شده است. نمونهء صفاتی که در کتاب التوحید کافی به عنوان صفات فعل مطرح شدهاند، عبارتاند از: مشیت، اراده، غضب، رضا و سخط که در این پژوهش، راوایات مربوط به اراده و مشیت بررسی شده است. مشیت در معنای اراده یا نزدیک به آن تعبیر شده است. مشیت حادث است و نمیتواند از صفات ذات باشد. ضابطهء کلینی در تشخیص صفات ذات و صفات فعل، بیان و جایگاه اراده از دیدگاه متکلمان و فلاسفه، با تاکید بر ضابطهء کلینی و علامه.
نوشته
اراده قوی
خبر
مقایسه دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبائی درباره اراده الهی و ارزیابی دو دیدگاه بر اساس روایات
این مقاله در صدد است، ضمن گزارش و ارزیابی دقیق دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبائی درباره اراده الهی، نظریه ای نزدیک تر به روایات ارائه کند. ملاصدرا، اراده الهی را از صفات ذات و مساوق با علم به نظام اصلح می داند. علامه طباطبائی به دلیل ضعف فلسفی نظریه صدرا و نیز به دلیل تعارض آن با روایاتی که اراده را حادث ، صفت فعل و غیر از علم و حب الهی می دانند، نظریه دیگری ارائه کرده و صفت اراده را از صفات فعل و از لوازم قدرت و اختیار الهی به شمار آورده است . بر اساس نظریه سوم ، که به گمان ما مستفاد از روایات است ، مشیت که برخاسته از حکمت الهی است ، واسطه علم و قدرت الهی با اراده اوست و اراده الهی موجب تقدیر و قضای الهی و بالتبع ، تحقق خارجی فعل است . این نظریه در جهات سلبی ، منطبق با نظریه علامه و در جهات اثباتی ، مغایر با آن است .
نوشته
نقد علامه طباطبایی بر رویکرد فروکاهشی حکمت متعالیه در مفهوم شناسی اراده ذاتی خداوند
عموم متکلمان و فیلسوفان مسلمان در اتصاف خداوند به صفت اراده متفقاند.با این حال، در این باب که آیا اراده از صفات ذاتی است یا فعلی، اختلاف شده است.از سوی دیگر، تفسیر معنای«اراده»آن گاه که به عنوان صفت ذاتی حق تعالی پذیرفته میشود میتواند بحث انگیز باشد.ملاصدرا ارادهء الهی را در هر دو مقام ذات و فعل میپذیرد، ولی در تحلیل مفهومی«ارادهء ذاتی»آن را به مفاهیم سایر صفات ذاتی(مانند علم، حب)فرو میکاهد.این رویکرد، که میتوان آن را«رویکرد فرو کاهشی»نامید، کما بیش مورد قبول بسیاری از حکیمان طرفدار حکمت متعالی قرار گرفته است.با این حال، علامه طباطبایی، هر چند اراده را از صفات کمالی وجودی میداند ارجاع معنایی ارادهء ذاتی را به معانی دیگر صفات نمیپذیرد و بر اساس تبیینی که در نحوهء انتزاع صفات فعلی ارائه میکند در برخی آثار خود به ویژه در تفسیر المیزان به نفی ارادهء ذاتی(به عنوان صفتی که از استقلال مفهومی برخوردار است)تمایل یافته است.در این مقاله، ضمن تحلیل رویکرد فرو کاهشی حکمت متعالیه نقد علامه طباطبایی بر این رویکرد بررسی میشود.نتیجهء نهایی بحث این است که نقد علامه این رویکرد را با چالشی اساسی روبهرو ساخته است.
نوشته
کرامت اکتسابی انسان از دیدگاه علامه طباطبائی
کرامت انسان، به مثابه اساس حقوق بشر و معیار تعامل اجتماعی و بین المللی، در حوزه های مختلف علوم انسانی، از اهمیت ویژه برخوردار است. علامه طباطبائی که از چهره های کم نظیر علمی جهان اسلام به شمار می رود، کرامت انسان را به صورت عمده به تکوینی و اکتسابی تقسیم می کند. در این نوشتار می کوشیم با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، کرامت اکتسابی، معیار کرامت و مهم ترین ویژگی های آن را از منظر علامه بیان کنیم. کرامت اکتسابی، در حقیقت دستیابی انسان به کمالات وجودی و مقام قرب الهی و تنها راه وصول به آن خدامحوری است. لذا هر اندازه عبودیت انسان در پیشگاه حق تعالی، آگاهانه تر و مخلصانه تر باشد، به همان اندازه به ارزش و کرامت بیشتر نایل می آید. ازآنجا که کرامت اکتسابی بر اثر تلاش های اختیاری انسان به دست می آید، یک امر ارزشی است و می توان به آن افتخار نمود. چون حرکت تکاملی انسان، به تدریج حاصل می شود، تدریجی و تشکیکی بودن دو ویژگی دیگر کرامت اکتسابی است. به دلیل اینکه همه انسان ها قابلیت کسب کرامت را دارند، نوعی بودن چهارمین ویژگی آن به شمار می رود.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد