Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی تطبیقی تفکر اجتماعی در اندیشه علامه طباطبایی و لیپمن و استخراج دلالت های آن در برنامه آموزش فلسفه برای کودکان
هدف از این پژوهش بررسی تحلیلی و تطبیقی اندیشه لیپمن به عنوان بنیانگذار فبک با اندیشه علامه طباطبایی در زمینه تفکر اجتماعی و کشف اشتراکات و افتراقات میان آن ها جهت استفاده هر چه بهتر از فبک درآموزش فلسفه برای کودکان در نظام تربیت رسمی و عمومی است. جامعه تحلیلی این پژوهش شامل کلیه آثار، اسناد و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط با موضوع تفکر اجتماعی در آراء لیپمن و علامه طباطبایی بوده که ابتدا شناسایی، سپس به صورت هدفمند و عمیق مورد مطالعه گرفتند. سپس داده های حاصل با روش تحلیلی- استنباطی و تطبیقی به طور پیوسته همزمان با جمع آوری داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل حاکی از آن است که لیپمن و علامه طباطبایی در خصوص "توجه به فردیت در ضمن پذیرش شان اجتماعی" "باور به جایگاه تفکر و عقلانیت در تعاملات اجتماعی" و "توجه به امر گفتگو" با هم اشتراک نظر دارند. افتراقات میان این دو اندیشمند شامل "روش محوری در اندیشه لیپمن در مقابل محتوامحوری در اندیشه علامه" و "مرجعیت تفکر نزد لیپمن و ایمان نزد علامه طباطبایی" است. استلزامات حاصل از این پژوهش، تلاش در جهت توسعه فضای گفتگو محور در تعلیم و تربیت و همچنین خودداری از بستن فضای اندیشه و تفکر می باشد.
نوشته
روش شناسی بنیادین اندیشه اجتماعی علامه طباطبایی (ره)
روش شناسی بنیادین یکی از مبنایی ترین محورهای اصلی بومی سازی علوم انسانی است، که شناسایی آن به نحو دقیق و کاربردی از اهداف اصلی این نوشتار است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی روش بنیادین اندیشه اجتماعی علامه طباطبایی(ره) می پردازد، سپس با توجه به مجموعه اندیشه های اجتماعی گردآوری شده در آثار ایشان، روش ایشان برای ورود به این حوزه را عرضه می کند. روش شناسی بنیادین علامه(ره) با توجه به بنیان های فلسفی حاکم بر آن، به طور خلاصه روش شناسی مبتنی بر واقعیت گرایی توحیدی است که جنبه های توصیفی، تبیینی و انتقادی خود را حفظ می کند. رویکرد علامه(ره) درباره موضوعات اجتماعی، مسئله محوری است. علامه(ره) با توجه به نگاهی که نسبت به مسائل شناختی و معرفتی اتخاذ می کند و همچنین مباحث انسان شناسی و هستی شناختی، به طور کلی در یک مسیر تعامل، روشی میان روش عقلانی، نقلی و تجربی قرار می گیرد و مسئله های اجتماعی را به صورت عمیق و دقیق پاسخ می دهد. با این عقبه روشی که در اندیشه ایشان شکل گرفته، جامعه در مسیر توجه به واقعیات اجتماعی و فهم آن و همچنین توجه به ارزش ها و هنجارها و در جهت نقد و بررسی آنان قرار می گیرد، این مسیر در مآل بشر، جامعه را به کمال نهایی یعنی قرب الهی دلالت خواهد کرد.
نوشته
ظرفیت فلسفهی سیاسی و متعالی و حکمت محض و اجتماعی علامه طباطبائی
حکمت محض و اجتماعی علامه طباطبائی شامل نظریه و نظام فلسفی سیاسی متعالی است که با استنباط یا امتداد دیدگاه ایشان از آثار و آراء وی قابل استخراج است. علامه طباطبائی بسان بسیاری از حکمای اسلامی، به تاسی از رویکرد و آموزههای توحیدی قرآنی و روایی مکتب دینی مدنی اسلام، انسان را مستخدم بالطبع میدانند. وی بر جامعهگرایی انسان تاکید دارد و طبع اجتماعی انسان را سیاستنگر و سیاستگرا میداند. ایشان از این ویژگی، ریاست و مرئوسیت با تعبیر به اعتباریات بعد از اجتماع یاد میکند. میتوان علامه طباطبائی را در قیاس با حکمای مدنی و سیاسی برجسته همانند فارابی، خواجه نصیر، صدرالمتالهین یا علامه جعفری، حکیم اجتماعی تلقی نمود. حکمت اجتماعی علامه، ظرفیت بسیاری برای تداوم، تکمیل و تولید یا بازتولید حکمت اجتماعی سیاسی دارد. این مقاله صرفا بر حکیم اجتماعی بودن علامه طباطبائی تاکید میکند.
نوشته
مطالعه تطبیقی اندیشههای اجتماعی علامه طباطبایی در المیزان و سید قطب در فی ظلال القرآن
بررسی و تطبیق آراء تفسیر پژوهان پیرامون موضوعات اجتماعی و مسائل روز جامعه یکی از انواع تحقیقات کاربردی در زمینهی تفسیر پژوهی میباشد. در این پژوهش تلاش شده است اندیشههای دو مفسر بزرگ جهان اسلام، «علامه طباطبایی» و «سید قطب» که از شخصیّتهای برجسته و نامدار در تفسیر قرآن و نظریهپردازان توانا در زمینهی ایدئولوژی اسلامی میباشند در دو تفسیر آنها به ویژه «المیزان » و« فی ظلال القرآن » تجلی یافته است، از اهمیت ویژهای برخورداراست. این پژوهش با روش و رویکردی تحلیلی- مقایسهای آراء و اندیشههای اجتماعی این دو مفسر در زمینههای «ماهیت جامعه و علل پیدایش آن»، «نهادهای اجتماعی (خانواده و حکومت)»، و «عدالت اجتماعی» را بررسی نموده و به نتایج زیر دست یافته است: که هردو مفسر برای فرد و جامعه اهمیت ویژه قائل هستند؛ اما فلسفه و منشأ شکلگیری جامعه از نگاه آن دو متفاوت است. علامه منشأ را ناشی از اضطرار و نیاز فطری برای تشکیل اجتماع میداند، در حالی که سیدقطب عامل عقیده را دلیل پیدایش جامعه ذکر میکند. علامه و سیدقطب، جامعهی مطلوب را جامعهی دینی واسلامی و اولین تشکل مهم اجتماعی را خانواده میدانند. آنها وجود حکومت و عدالت را برای جامعه ضروری میدانند و عدالت را به معنای برابری مطلق نمیدانند. علامه شرایط قوانین صحیح در جامعه اسلامی را بیان نموده و سید قطب هدف از اجرای قانون را ذکر کرده است.
نوشته
نقش اندیشه علامه طباطبایی در تکوین مفهوم «جمهوری اسلامی»
این مقاله در چهارچوب مطالعات تحلیل گفتمانی به نقش اندیشه علامه طباطبایی در تکوین دال «جمهوری اسلامی» در معنای مورد نظر گفتمان انقلاب اسلامی 1357 ایران میپردازد. پروبلماتیک نوشتار حاضر، بررسی نقش متفکری است که فاقد راهبرد سیاسی در عرصه انقلاب بوده است. ذیل این مسئله، به دو پرسش اصلی پرداختهشده است: 1. نقش اندیشه علامه طباطبایی در تکوین دال جمهوری اسلامی در معنای موردنظر گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟ 2. سازوکارهای اجتماعی پیوند اندیشة علامه طباطبایی با گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟ پژوهش حاضر با استفاده از فن «تحلیل مضمون» به شناسایی کلمات تکراری، مکنون و کلیدی در متون مربوط به اندیشه علامه طباطبایی و گفتمان انقلاب اسلامی مبادرت میکند و نشان میدهد علامه در چهارچوب نظری اعتباریات، بنیانهای فلسفی طرح «جمهوری اسلامی» را پی ریخته است. اندیشه علامه طباطبایی از مجرای سازوکارهای اجتماعی همچون «حلقههای فکری»، «تعاملات بین نسلی»، «اجتماعات گفتمانی» و «ژانر نوشتاری و گفتاری» با گفتمان انقلاب اسلامی نیز پیوند پیداکرده است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد