Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی انتقادی نظریه علامه طباطبایی پیرامون حسن و قبح اخلاقی
حسن و قبح یا خوبی و بدی اخلاقی که به کارهای اختیاری آدمی تعلق می گیرد و منشا صدور امر و نهی اخلاقی شناخته می شود، از دیرباز مورد بحث بوده و فلاسفه اخلاق، بویژه درباره چگونگی و منشا آن گفتگو کرده و نظریاتی را ابراز داشته اند. فیلسوف معاصر، علامه سید محمد حسین طباطبایی - رحمه اله علیه - نیز در این باره نظریه ای ابراز داشته اند که از جهانی بدیع است. نظر ایشان، از دیدگاه نگارنده این مقاله، شامل دو بخش اصلی است: نخست درباره واقعیت حسن و قبح است که به نظر علامه از نوع اعتبارات ذهنی است. دوم درباره منشا حسن و قبح است که به عقیده ایشان متکی بر اعتبار دیگری با عنوان «اعتبار وجوب یا ضرورت» است که خود سه شعبه دارد: ضرورت اکتساب، ضرورت اجتناب و لاضرورت. اما این که اعتبار وجوب بر چه مبنایی صورت می گیرد تا به اعتبار حسن و قبح منتهی می شود، بحثی است که در متن مقاله به آن خواهیم پرداخت و نظر علامه را در این قسمت، همراه با مبانی آن، توضیح داده و ارزیابی خواهیم کرد. در علم اخلاق و در زندگی روزمره،وقتی این واژهها را بر کارهای اختیاری انسان حمل میکنیم،بیشتر به نتایج آن کارها توجه داریم،ولی در فلسفهء اخلاق وقتی از اینگونه کلمات استفاده میکنیم،به مبانی و مصادر این صفات نظر داریم؛برای مثال میخواهیم بفهمیم: با چه ملاکی و براساس چه معیاری،عملی به حسن و قبح متصف میشود،مرجعی که حکم به خوبی یا بدی کار صادرمیکند،کدام است و در قالب یک پرسش فلسفی خالص، میخواهیم بدانیم خوبی و بدی اخلاقی چهگونه وجودی دارند؟آیا مثل دو صفت واقعی در فعل حضور دارند،چنانکه امتداد در جسم حضور دارد،یا آنکه به اصطلاح،اعتباراتی هستند که ذهن ما،براساس دلایل موجه؛یعنی با منشأ حقیقی،آنها را در فعل مینگرد،بیآنکه وجود عینی داشته باشند؟ پاسخ علامه طباطبایی به این پرسشها و بررسی و نقد آن در ادامهء این مقاله خواهد آمد. همچنین انتقاداتی که برخی از معاصران بر علامه دارند،و به آنها اشاره خواهد شد،اصل نظر علامه را مخدوش نمیسازد،اما آنچه میتواند منشأ اشکال باشد،دو نکتهء دیگر است: نخست این که علامه طباطبایی در آثار مکتوب خود نظریات متفاوتی پیرامون آن اعتباری که واسطهء اعتبار حسن و قبح است،اظهار داشتهاند. به منظور حل و فصل این مطلب،بیانات مختلف ایشان را بتدریج ملاحظه میکنیم و چون در ادامهء مقاله ناچار از ارجاع و اشاره به متون هستیم،هر متن را با شمارهای مشخص میکنیم: علامه(ره)در مقالهء ادراکات اعتباری گفته است: 1-اعتبار دیگری که میتوان گفت زاییدهء بلافصل اعتبار و وجوب عام میباشد،اعتبار حسن و قبح است که انسان قبل الاجتماع نیز آنها را اعتبار خواهد نمود(3:ج 2،ص 190)
نوشته
بررسی انتقادی نظریه علامه طباطبایی پیرامون حسن و قبح اخلاقی
حسن و قبح یا خوبی و بدی اخلاقی که به کارهای اختیاری آدمی تعلق می گیرد و منشا صدور امر و نهی اخلاقی شناخته می شود، از دیرباز مورد بحث بوده و فلاسفه اخلاق، بویژه درباره چگونگی و منشا آن گفتگو کرده و نظریاتی را ابراز داشته اند. فیلسوف معاصر، علامه سید محمد حسین طباطبایی - رحمه اله علیه - نیز در این باره نظریه ای ابراز داشته اند که از جهانی بدیع است. نظر ایشان، از دیدگاه نگارنده این مقاله، شامل دو بخش اصلی است: نخست درباره واقعیت حسن و قبح است که به نظر علامه از نوع اعتبارات ذهنی است. دوم درباره منشا حسن و قبح است که به عقیده ایشان متکی بر اعتبار دیگری با عنوان «اعتبار وجوب یا ضرورت» است که خود سه شعبه دارد: ضرورت اکتساب، ضرورت اجتناب و لاضرورت. اما این که اعتبار وجوب بر چه مبنایی صورت می گیرد تا به اعتبار حسن و قبح منتهی می شود، بحثی است که در متن مقاله به آن خواهیم پرداخت و نظر علامهرا در این قسمت، همراه با مبانی آن، توضیح داده و ارزیابی خواهیم کرد. در علم اخلاق و در زندگی روزمره، وقتی این واژهها را بر کارهای اختیاری انسان حمل میکنیم،بیشتر به نتایج آن کارها توجه داریم،ولی در فلسفهء اخلاق وقتی از اینگونه کلمات استفاده میکنیم،به مبانی و مصادر این صفات نظر داریم؛برای مثال میخواهیم بفهمیم: با چه ملاکی و براساس چه معیاری،عملی به حسن و قبح متصف میشود،مرجعی که حکم به خوبی یا بدی کار صادرمیکند،کدام است و در قالب یک پرسش فلسفی خالص، میخواهیم بدانیم خوبی و بدی اخلاقی چهگونه وجودی دارند؟آیا مثل دو صفت واقعی در فعل حضور دارند،چنانکه امتداد در جسم حضور دارد،یا آنکه به اصطلاح،اعتباراتی هستند که ذهن ما،براساس دلایل موجه؛یعنی با منشأ حقیقی،آنها را در فعل مینگرد،بیآنکه وجود عینی داشته باشند؟ پاسخ علامه طباطبایی به این پرسشها و بررسی و نقد آن در ادامهء این مقاله خواهد آمد. همچنین انتقاداتی که برخی از معاصران بر علامه دارند،و به آنها اشاره خواهد شد،اصل نظر علامه را مخدوش نمیسازد،اما آنچه میتواند منشأ اشکال باشد،دو نکتهء دیگر است: نخست این که علامه طباطبایی در آثار مکتوب خود نظریات متفاوتی پیرامون آن اعتباری که واسطهء اعتبار حسن و قبح است،اظهار داشتهاند. به منظور حل و فصل این مطلب،بیانات مختلف ایشان را بتدریج ملاحظه میکنیم و چون در ادامهء مقاله ناچار از ارجاع و اشاره به متون هستیم،هر متن را با شمارهای مشخص میکنیم: علامه(ره)در مقالهء ادراکات اعتباری گفته است: 1-اعتبار دیگری که میتوان گفت زاییدهء بلافصل اعتبار و وجوب عام میباشد،اعتبار حسن و قبح است که انسان قبل الاجتماع نیز آنها را اعتبار خواهد نمود(3:ج 2،ص 190)
نوشته
بررسی تطبیقی حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
مسئله حسن و قبح عقلی از بحثهای مهم و ارزشمندی است که برای خود پایگاهی در علوم مانند علم کلام و علم اخلاق و علم اصول دارد. و از دیر زمان نحلههای بسیاری مخصوصا مکاتب کلامی درباره آن سخن گفتهاند، از جمله اشاعره که عقلی بودن آن را قبول ندارند و دلایلی که آنها آوردند عبارتند از اینکه اگر حسن و قبح عقلی و بدیهی بود نباید میان علم به آنها و علم به اینکه کل بزرگتر از جز است تفاوتی باشد و یا معتقدند که دروغ مصلحت آمیز که قبیح نیست و اگر حسن و قبح عقلی باشد تعیین برای خداست و گروه عدلیه که شامل معتزله و امامیه است عقلی بودن آن را قبول دارند الا اینکه امامیه احکام حسن و قبح را در عالم ربوبی جاری ندانسته اند، و دلایل معتزله بر عقلی بودن حسن و قبح اجماع عقلای بشر، انکار حسن و قبح عقلی مستلزم انکار حسن و قبح شرعی نیز است، و حسن و قبح عقلی موجب دلالت معجزه بر صدق دعوی نبوت است و اگر حسن و قبح عقلی نباشد، عکس شدن خوب و بد جایز خواهد بود و از جمله کسانی که حسن و قبح عقلی به دیدگاه آنها ورود پیدا کرد، علامه طباطبائی و شهید مطهری است که علامه به اعتباری بودن حسن و قبح اعتقاد دارد و شهید مطهری اگر چه در ظاهر به اعتباری بودن حسن و قبح معتقد است ولی در واقع این چنین نمی باشد و به عینی بودن حسن و قبح اعتقاد دارد و آثار مرتبت بر حسن و قبح عقلی عبارت است از معرفت الله یا لزوم شناخت منعم، توصیف خدا به عدل، لزوم نبوت و امامت، قبح تکلیف مالایطاق، قبح عقاب بلا بیان
نوشته
بررسی و تبیین فلسفه اخلاق از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی
مباحث و مسائل اخلاق از جمله کلیدواژه: اتی بوده که عالمان دینی در همه اعصار به آن پرداخته اند. با این همه، مسائل راجع به اخلاق به ویژه فلسفه اخلاق سهم بسیار ناچیزی از میراث علمی اندیشمندان دینی گذشته را به خود اختصاص داده است و افرادی مانند علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری با وجود آنکه در رابطه با مسائل فلسفه اخلاق بحث نموده اند، موفق به تنظیم و تدوین آن نشده اند. ما در این رساله در صدد هستیم که مباحث و دیدگاه های این دو شخصیت بزرگ را به صورت منظم و مدون تبیین و بررسی نموده و در اختیار تشنگان اخلاق ناب محمدی قرار دهیم. ما در ابتدا به تعریف و تشریح مسائل فلسفه اخلاق پرداخته ایم و سپس مفاهیم و گزاره های اخلاقی و دیدگاه های علامه و استاد مطهری در این ارتباط و نظریه اعتباریات و رابطه ادراکات اعتباری با نسبی گرایی را بیان نموده ایم و راه حل هایی نیز برای برطرف نمودن شائبه نسبی گرایی از نظریه اعتباریات ارائه نموده ایم. در بخش معیارهای اخلاقی ابتدا به بیان نظریات مطرح شده در رابطه با آن و سپس به مکتب اخلاقی علامه با نام [مکتب توحیدی اسلام] و مکتب اخلاقی استاد مطهری با نام [نظریه پرستش] پرداخته ایم. و در انتها به مبحث رابطه دین و اخلاق پرداختیم و دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مطهری را نیز در این ارتباط بیان نموده ایم.
نوشته
تبیین زیبایی به عنوان مفهوم ثانی فلسفی از دیدگاه علامه طباطبایی
جستار حاضر با هدف تبیین مبانی فلسفی زیبایی و پاسخ به یکی از مهمترین مسائل زیباییشناسی یعنی اثبات چیستی زیبایی و مفهوم آن در حوزه فلسفه اسلامی معاصر نگاشته شده است. اندیشههای علامه طباطبایی به عنوان مهمترین میراثدار حکمت و فلسفه اسلامی در عصر حاضر میتواند بستر مناسبی برای کاوشهای فلسفی قرار گرفته، واجد ارزش ذاتی باشد. این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به کاوش در اظهارات فلسفی علامه راجع به زیبایی در مباحث قرآنی پرداخته، سپس با بهخدمتگرفتن مبانی فلسفی ایشان جایگاه مفهوم زیبایی را در میان اقسام معقولات، تحلیل و تبیین کرده است. تعریف زیبایی و ارائه معیارهای سهگانه در صدور حکم زیباییشناختی، عینی و ذهنیبودن حکم زیباییشناختی و درنهایت اعتباریبودن مفهوم زیبایی به عنوان یک معقول ثانی فلسفی از دستآوردهای این جستار میباشد.
نوشته
حسن و قبح اخلاقی از دیدگاه خواجهنصیرالدین طوسی (رحمهالله علیه) و علامه طباطبایی (رحمهالله علیه)
حسن وقبح اخلاقی که به فعالیتّهای ارادی انسان اختصاص دارد، منشاء صدور امر و نهی اخلاقی است. فلاسفهی اخلاق بحثهایی بسیار طولانی در خصوص منشاء و واقعیّت آن داشتهاند. خواجه نصیر الدّین طوسی(رحمه اللّه علیه) به عنوان یک فیلسوف بزرگ معتقد است که حسن و قبح اخلاقی یک امر قراردادی میباشد و در نزد او ملاک تشخیص حسن و قبح اخلاقی «توافق عقلا» است. علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبایی(رحمه اللّه علیه) در «حسن و قبح اخلاقی» نظریّهی بدیعی دارند. در نظر ایشان «حسن و قبح اخلاقی» از اعتبارات ذهنی است. بر طبق نظر ایشان ملاک تشخیص «حسن و قبح اخلاقی» «ملائمت و منافرت با طبع است.» دین با بالا بردن توان فطرت برای تشخیص اخلاقیّات به انسان کمک میکند و نیز از طریق ترمیم ناتوانیهای او به یاریش میشتابد و این دو دیدگاه میتوانند به اشتراکاتی برسند. پژوهش شامل موارد ذیل است: مبانی اخلاقی خواجهنصیرالدین طوسی، حکمت عملی و حکمت نظری، انسانشناسی، نفس انسانی، علم و ادراک، نفسالامر، عقل، حسن و قبح عقلی، حسن و قبح شرعی، ماهیت قضایای حسن و قبح اخلاقی، مبانی اخلاقی علامه طباطبایی، مراتب عقل، عقل عملی و عقل نظری، مفاهیم اعتباری، اقسام اعتباریات، اعتبار وجوب، اعتباریات دائم و متغیر، رد صریح نسبیت، توجه اخلاقیات در تفسیر علامه از قرآن کریم، مقایسه و تطبیق، همگرایی نظریات.
نوشته
حسن و قبح افعال از دیدگاه علامه طباطبایی
نوشته
حسن و قبح عقلایی و اعتباری - بررسی مقایسه ای حسن و قبح از دیدگاه متکلمان و حکمای مسلمان به ویژه علام
این نوشتار عهده دار تبیین حسن وقبح از دیدگاه متکلمان و حکمای مسلمان به طور عام، و بیان دیدگاه علامه طباطبایی در این راستا به نحو خاص می باشد. از این رو ضمن تحلیل و نقد دیدگاه متکلمان، حسن و قبح عقلایی و اعتباری از دیدگاه حکمای مسلمان مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. از آن رو که برای این موضوع در آثار حکمای قبل از علامه بابی مستقل باز نشده است و آنچه در این زمینه از آن ها بر جای مانده است، نکاتی اجمالی است که این اجمال را نیز بیشتر باید در لابه لای آثار منطقی ایشان، جستجو و اصطیاد نمود. از این رو بجاست این موضوع را در آثار علامه طباطبایی بکاویم چه اینکه ایشان ضمن پایبندی فی الجمله به همان موضع حکما در این باب ورود جدی و جدیدی نموده اند، و موضوع رامورد تامل و دقت و بازنگری قرار داده اند، از این رو ایشان در آثار خود بحثی تحت عنوان ادراکات حقیقی و اعتباری طرح نموده اند و امور اعتباری را به اعتباریات قبل الاجتماع و بعد الاجتماع تقسیم نموده اند و پس از نقد تلقی متکلمان اشعری و معتزلی از حسن و قبح، حسن و قبح عقلایی و اعتباری را در قالب اعتباریات بعد الاجتماع، تشریح، تحلیل و مورد تاکید قرار داده اند و در مواضع مختلف به زوایای گوناگون این دیدگاه پرداخته اند. نگاه علامه در این باب از ابعاد مختلف مانند بعد معرفتی، دینی، فلسفی،اخلاقی،اصولی و کلامی می تواند مورد توجه قرار گیرد که در این نوشتار به برخی از این ابعاد پرداخته شده است. ضمن اینکه از بیان برخی دیدگاه های مغایر و مخالف با علامه نیز غفلت نشده است.
نوشته
حسن و قبح عقلی از نظر علامه طباطبایی
نوشته
مبنای فلسفی تعیین ارزش ها از نظر سید محمد حسین طباطبایی و دیوید هیوم
علامه سیّد محمّد حسین طباطبایی و دیوید هیوم، دو اندیشمند بزرگ، یکی در جهان اسلام و دیگری در جهان غرب، به لحاظ داشتن اندیشههای فلسفی تاثیرگذار، بسیار حائز اهمیّت هستند. در حوزه فلسفه اخلاق، هیوم به دنبال علم به طبیعت آدمی و انگیزهها و رفتار اوست و انسان را به عنوان موجودی عاقل و فعّال بررسی میکند و در پی آن است تا نقش عقل را، به خصوص در اخلاق، بسیار کمرنگ جلوه دهد. علامه طباطبایی نیز در مباحث معرفتشناسی و توجه به چگونگی حصول معرفت برای آدمی، فاعلیت انسان و ارتباط فاعل و فعل را در مورد کاوش و تحلیل قرار میدهد و در پی آن است که نقش عقل و ادراکات آن را در همه سطوح زندگی انسان به عنوان نقشی اساسی و مرکزی نشان دهد. در این مقاله، به بررسی و مقایسه مبنای فلسفی آن دو، به طور خاص در قلمرو اخلاق و تعیین ارزشها، میپردازیم.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد